وی ایکس
آگاه 3 مثقال طلا
لاماری ایما/ آرین موتور
x
فونیکس
آمارکتس
فلای تودی
۱۹ / اسفند / ۱۴۰۳ ۱۶:۲۸

ایران و عراق؛ فرصت‌های همگرایی و چشم‌انداز آینده

ایران و عراق؛ فرصت‌های همگرایی و چشم‌انداز آینده

روابط ایران و عراق به مناسبات دوجانبه محدود نیست بلکه کانون شکل‌گیری موازنه منطقه‌ای به حساب می‌آید و تنظیم مدبرانه این روابط می‌تواند آن را به محور شکل‌گیری صلح و امنیت منطقه‌ای بدل نماید.

کد خبر: ۲۰۴۳۵۸۸
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از مهر، روابط دوجانبه جمهوری اسلامی ایران و عراق به مثابه دو کشور همسایه و دارای مشترکات متعدد دینی، فرهنگی و جغرافیایی، به سالیان دور بازمی‌گردد و بستر مساعدی را جهت توسعه فزاینده مناسبات میان دو کشور پدید آورده است. این روابط محدود به دوران معاصر و عصر پساصدام نیست بلکه اشتراکات تاریخی، دینی، اقتصادی و جغرافیایی عملاً دو ملت را به یکدیگر پیوند زده و مناسبات عمیق در کلیه سطوح را میان آن‌ها پدید آورده است.

تهران در دوران پسا صدام به عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگران صحنه سیاسی عراق و از حامیان فرآیند ثبات سیاسی در این کشور به حساب می‌آید و طرفین می‌کوشند از این روابط حسنه دوجانبه جهت تقویت ثبات منطقه‌ای و کاهش تهدیدات مشترک نظیر تروریسم و دخالت‌های خارجی استفاده نمایند.

فرصت‌ها در انتظار اراده

دو کشور ایران و عراق با اتکا به مؤلفه‌های زیر از چند عناصر همگرایی برخوردار هستند که عبارتند از:

۱. مبادلات اقتصادی: حجم تبادل تجاری دو کشور در سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۳ میلیارد دلار رسیده و عراق همچنان در رتبه نخست صادرات غیرنفتی ایران قرار دارد که استعداد افزایش به بیش از ۲۰ میلیارد دلار را در سال داراست.

۲. جامعه به هم‌پیوسته: مناسبات مردمی در لایه‌های اجتماعی از مهم‌ترین مقومات توسعه روابط دو کشور است. در سال ۲۰۲۴، بیش از ۴ میلیون ایران جهت زیارت اعتاب مقدسه وارد عراق شدند و در مقابل، ۲/۷ میلیون نفر از شهروندان عراقی هم با اهداف سیاحتی و زیارتی وارد کشورمان گردیدند؛ آماری که نزدیک ۴۷ درصد از کل گردشگران خارجی را به خود اختصاص می‌دهد.

۳. دانشجو و دانشگاه: در شرایط کنونی، بیش از ۹۰ هزار دانشجوی عراقی در ایران تحصیل می‌کنند که بخش زیادی از دانشجویان بین‌المللی در ایران را به خود اختصاص می‌دهند و چهار دانشگاه بزرگ ایرانی هم اقدام به تأسیس شعبه در خاک عراق نموده‌اند. این مناسبات علمی نه تنها مقدمه‌ای جهت تقویت دیپلماسی عمومی ایران در عراق است بلکه ارزش‌های فرهنگی جامعه ایرانی و آرمان‌های انقلاب اسلامی را در میان قشر نخبه عراقی ترویج می‌کند. این آمار ظرفیت گسترش تا ۱۵۰ هزار دانشجو را دارد.

۴. دوگانه‌های دروغین: برخلاف دوگانه‌های اعتباری موجود در منطقه نظیر شیعه و سنی یا اسلام سیاسی و غیرسیاسی، سیاست خارجی کشورهای منطقه را عملاً باید به دو نوع بنیادین تقسیم نمود: الف- سیاست متمرکز بر فرصت‌های همگرایی منطقه‌ای ب- سیاست متمرکز بر حضور و مداخله و کمک قدرت‌های خارجی مستقر در منطقه. در این شرایط، اتخاذ سیاست درون‌زا و مستقل ایران و عراق در صحنه سیاست منطقه‌ای و بین‌المللی می‌تواند به همگرایی فزاینده دو کشور و تقارب منطقه‌ای آن‌ها کمک نماید.

۵. کلان‌پروژه بازسازی: متعاقب پیروزی بر داعش و تقویت ثبات سیاسی و امنیتی در عراق و بهبود شرایط اقتصادی متأثر از افزایش صادرات نفت، بغداد درصدد بازسازی زیرساخت‌ها و بهبود شرایط معیشتی شهروندان بوده است. با عنایت به تجربه ارزشمند ایران در فرایند بازسازی پس از جنگ تحمیلی و ظرفیت بالا و کیفیت مطلوب صنایع داخلی ایران، کشورمان قادر به ایفای نقش مثبت در این مسیر خواهد بود.

همگرایی ایران و عراق در تنظیم مناسبات طرفین

عراق در سالیان پساداعش از روند بی‌ثباتی خارج و به سوی تثبیت موقعیت منطقه‌ای خویش قدم برداشته و به منظور کاهش تنش‌ها و ارتقای امنیت منطقه‌ای، نقش واسط را میان ایران و کشورهای عربی ایفا نموده است. در این چارچوب، عراق نه تنها چندین دور از گفتگوهای عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی را میزبانی نمود بلکه دست به انتقال پیام میان ایران و قدرت‌های غربی هم زد.

این کنش‌گری، متضمن این پیام است که عراق به جای آنکه به کانون منازعات تبدیل شود، قادر است نقش میانجی را در منازعات منطقه‌ای و بین‌المللی ایفا نماید. تداوم ایفای نقش مذکور مستلزم تداوم سیاست مستقل عراق در برابر قدرت‌های بزرگ است.

همکاری امنیتی راهبردی دولت‌محور

منطقه غرب آسیا از دهه ۹۰ میلادی و سپس سال ۲۰۰۳ به کانون مداخله و حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای به ویژه آمریکا تبدیل شد و واشنگتن کوشید با اشغال عراق، نفوذ امنیتی و سیاسی خود را در این کشور گسترش دهد و منافع خود را از این مجرا دنبال نماید. در شرایط کنونی، تهران و بغداد قادرند به مثابه «منطقه حائل» (buffer zone) برای یکدیگر عمل نموده و تهدیدات علیه موجودیت دیگری را دفع کنند و مانع از گسترش تروریسم در سطح منطقه شوند. پدید آمدن این منطقه حائل بستر شکل‌گیری یک چارچوب امنیتی را فراهم می‌آورد که متضمن پیشبرد ابتکارات درون‌زا متناسب با ادراکات و منافع دولت‌های منطقه است.

این چارچوب امنیتی هرگونه مداخله غیرسازنده فرامنطقه‌ای را رد می‌کند و بر ظرفیت درون‌زای کشورهای منطقه جهت حل چالش‌های فی مابین تأکید دارد. این چارچوب برخلاف طرح‌های مشابه نظیر معامله قرن و طرح شورای همکاری خلیج فارس، یک ابتکار فراگیر منطقه‌ای با در نظر گرفتن منافع کشورهای منطقه و قدرت‌های فرامنطقه‌ای است.

تشکیل نیروی مشترک ضدتروریسم، طلایه داری و رهبری ایران و عراق در حمایت از آرمان فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی، بهره‌گیری از ظرفیت دیپلماتیک یکدیگر و حرکت به سوی ابتکار بازدارندگی جمعی از مهم‌ترین ظرفیت‌های همگرایی فزاینده ایران و عراق در چارچوب امنیت منطقه‌ای دسته‌جمعی با اتکا به همکاری دوجانبه امنیتی دو کشور هستند.

بسترسازی همکاری امنیتی مشترک طرفین نه تنها به ارتقای امنیت منطقه کمک شگرفی می‌نماید بلکه مناسبات امنیتی دو کشور را در سطح دولتی تنظیم می‌کند. به رغم همکاری‌ها و دستاوردهای امنیتی تهران و بغداد طی دو دهه اخیر همچون مبارزه با اشغالگری آمریکا و مقابله با تروریسم داعش، روابط امنیتی تهران با عراق به موجودیت‌های غیردولتی و گروه‌های مقاومت محدود گشته و تحول در همکاری‌های دوجانبه و نقش‌آفرینی در شکل‌دهی به مناسبات منطقه‌ای مستلزم ارتقای آن به روابط امنیتی دولت‌محور است.

به هر ترتیب، آنچه که واضح و مسلم به نظر می‌رسد، این است که روابط ایران و عراق به مناسبات دوجانبه طرفین محدود نیست بلکه کانون شکل‌گیری موازنه منطقه‌ای به حساب می‌آید و تنظیم مدبرانه این روابط می‌تواند آن را به محور شکل‌گیری صلح و امنیت منطقه‌ای بدل نماید.

ارسال نظرات
کیان طلا
x