
نوآوری پشت دیوارهای بوروکراسی/ مدل «سیلیکون ولی» در ایران جواب میدهد؟

وقتی بوروکراسی نفس نوآوری را میگیرد و مدلهای وارداتی در فضای بومی راه به جایی نمیبرند، تنها راه، خلق مسیری تازه است. ایمان ارسطو، مدیرعامل پلنت، از نبرد روزمره با ساختارهای فرسوده، از ساختن پل میان خلاقیت و بهرهوری، و از تجربههایی میگوید که نه در کتابها، بلکه در دل اکوسیستم واقعی ایران بهدست آمدهاند.
اقتصادآنلاین، مهرین نظری: ایمان ارسطو، مدیرعامل مرکز نوآوری و شتابدهنده پلنت، در گفتوگویی به چالشهای پیش روی مراکز نوآوری و کارآفرینی در ایران پرداخته است. او معتقد است که میان خلاقیت و سیستمهای بوروکراتیک پارادوکسی وجود دارد که تنها با ایجاد تعادل میان این دو قابل حل است. پلنت نیز به عنوان یکی از پیشگامان عرصه نوآوری در کشور، تلاش کرده تا با وجود بوروکراسی سنگین، مسیری برای رشد و توسعه کسبوکارهای نوپا باز کند.
بوروکراسی و خلاقیت، دو فرهنگ متضاد، اما لازم
ایمان ارسطو درباره چالشهای بوروکراسی میگوید: «من کاملاً میپذیرم که بوروکراسی جایی برای پرورش خلاقیت نیست. ما در پلنت همیشه مقابل این سیستم ایستادیم. سیستم بوروکراتیک سنگهایی جلوی پای ما انداخت، اما ما سعی کردیم تعادل را برقرار کنیم.»
او با اشاره به نظریههای مطرح شده در کتاب «شرکت شکستناپذیر» ادامه میدهد: «این کتاب میگوید سازمانی شکستناپذیر میشود که بتواند میان دو فرهنگ خلاقیت و بهرهوری تعادل ایجاد کند. مهم نیست کدام را انتخاب کنیم؛ مهم این است که هر دو را کنار هم داشته باشیم.»
از نظر او، سازمانهای مالی عمدتاً فرهنگ بهرهبرداری قوی دارند و اگر بتوانند در کنار آن فرهنگ نوآوری را نیز تقویت کنند، میتوانند به موفقیتهای بزرگی دست یابند. پلنت نیز با تکیه بر این فلسفه، سعی کرده مسیر رشد استارتاپها را در فضای سخت بوروکراتیک ایران هموار کند.
ایرانیزه کردن مدلهای جهانی، از سیلیکون ولی تا تهران
یکی از موضوعات مهمی که ایمان ارسطو به آن اشاره میکند، نحوه بومیسازی مدلهای نوآوری جهانی در ایران است. او میگوید: «ما ناچار بودیم ادبیات خودمان را تعریف کنیم. مدلهای سیلیکون ولی به همان شکل در ایران جواب نمیدهند. بله، اصول ثابت هستند، چون انسانها رفتار مشابهی دارند، اما در هر فرهنگی رنگ خاصی میگیرند.»
وی با ذکر مثالی درباره سرمایهگذاری جسورانه توضیح میدهد: «در غرب ممکن است کسی ۱۰۰ دلار به ۱۰ استارتاپ بدهد و به یکی از آنها امید داشته باشد. اما در ایران، با شرایط اقتصادی متفاوت، همان ۱۰۰ دلار اگر صرف خرید ملک شود، در سه سال ممکن است سه برابر شود. پس سرمایهگذار ایرانی باید صبورتر باشد، چون بازده استارتاپ ممکن است بعد از ۱۰ سال حاصل شود، نه ۳ سال.»
مدیرعامل پلنت، تأکید دارد که گرتهبرداری صرف از مدلهای خارجی بدون درک روح آنها نتیجهای ندارد: «شما نمیتوانید تمام اجزای یک لامبورگینی را بیاورید و فکر کنید لامبورگینی ساختهاید. این ماشین به یک روح نیاز دارد. ما در ایران بیشتر در حال ساخت بدل هستیم، نه اصل. اما با گذر زمان و افزایش تعاملات بینالمللی، این روح شکل میگیرد.»
مهاجرت، آرزویی که باید با واقعیت سنجیده شود
ایمان ارسطو نگاهی متفاوت به مقوله مهاجرت دارد. او با درک شرایط جوانان ایرانی که به مهاجرت به عنوان راهحلی برای مشکلات خود نگاه میکنند، هشدار میدهد: «فکر نکنید جای دیگری بهشت است. هر جا مشکلات خودش را دارد. حداقلش این است که شما در آنجا یک مهاجر هستید و با چالشهای جدید روبهرو میشوید.»
او توصیه میکند که قبل از مهاجرت، باید پلهای پشت سر را خراب نکرد: «مهمترین چیزی که از دست میدهید شبکه ارتباطیتان در ایران است. اگر میخواهید مهاجرت موفقی داشته باشید، بهتر است ابتدا در ایران استارتاپ خود را راه بیندازید و به درآمد معقولی برسید، سپس به خارج فکر کنید. کسانی که این مسیر را رفتند، موفقتر بودند.»
وی تصریح میکند: «در کارخانه نوآوری ما بارها دیدهایم که افراد قبل از رفتن به خارج از ایران، آخرین جایشان اینجا بوده و بعد هم، وقتی برگشتند، باز هم اولین جایی که آمدند، کارخانه نوآوری بوده. این تجربهای است که در کتابها نوشته نشده، اما من از نزدیک با این افراد صحبت کردهام.»
آینده پلنت و کارآفرینی در ایران چگونه خواهد بود؟
ایمان ارسطو در پایان با امید به آینده میگوید: «ما در یک گذار هستیم. بله، طول میکشد، اما به جلو میرویم. ارتباطات بینالمللی کم است، اما کسانی که تجربه خارج دارند، در حال انتقال دانش خود به داخل هستند. اگر این روند تقویت شود، ما هم میتوانیم روح نوآوری را در ایران زنده کنیم و تنها به کپیبرداری اکتفا نکنیم.»
او پلنت را نمادی از مقاومت در برابر بوروکراسی و نمونهای از تلاش برای بومیسازی نوآوری میداند و معتقد است که با تعادل میان خلاقیت و بهرهوری، میتوان آیندهای روشن برای کارآفرینی در ایران رقم زد.