
استارتاپها زیر سایه اقتصاد دیجیتال/ چرا سهم ایران در اقتصاد دیجیتال ناچیز است؟

برخی از بازیگران استارتاپی ایران، اقتصاد دیجیتال را موتور محرک آینده کشور میدانند، آمارهای رسمی واقعیتی متفاوت را نشان میدهد. سهم اقتصاد دیجیتال ایران از کل اقتصاد، به سختی به ۴.۲ درصد میرسد؛ عددی که فاصله عمیق ایران را با کشورهای منطقه و جهان آشکار میکند. این در حالی است که برای افزایش این سهم، به میلیاردها دلار سرمایهگذاری نیاز است، اما نشانهای از تحقق این سرمایهگذاری در ساختار فعلی اقتصاد ایران دیده نمیشود.
اقتصادآنلاین، مهرین نظری: اقتصاد دیجیتال، سالهاست که در ادبیات سیاستگذاران ایرانی بهعنوان یک اولویت مطرح میشود. اما برخلاف تبلیغات رایج در مورد پیشرفتهای چشمگیر، وزیر ارتباطات صراحتاً اعلام کرده که سهم اقتصاد دیجیتال ایران از تولید ناخالص داخلی، تنها حدود ۴.۹ درصد است و این عدد، برای دو برابر شدن، به سرمایهگذاری بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار نیاز دارد.
سرمایهای که در اقتصاد محدودشده ایران، عملاً خارج از دسترس است. با این حال، همچنان برخی از فعالان استارتاپی، با استناد به رشد کمی خدمات دیجیتال، از تحولات بزرگ در اقتصاد دیجیتال سخن میگویند، در حالی که این رشد ظاهری، در مقایسه با سهم ۴۱.۵ درصدی اقتصاد دیجیتال چین، ۱۴.۱ درصدی عربستان، ۱۱ درصدی ترکیه و ۹.۷ درصدی امارات، بیشتر شبیه به یک عقبماندگی ساختاری است تا پیشرفت.
حالا، چرا استارتاپهای ایرانی که ادعای تحول در اقتصاد دارند، نمیتوانند حتی به سهم ۱۰ درصدی اقتصاد دیجیتال برسند؟
بخش اعظم استارتاپها در ایران به دلیل محدودیتهای بینالمللی و ضعف داخلی، نتوانستهاند از حلقه بسته بازارهای داخلی فراتر روند و سهمی واقعی در اقتصاد کلان کشور ایفا کنند. آنچه امروز بهنام اقتصاد دیجیتال شناخته میشود، عمدتاً خدمات تکراری و مصرفگرایانه است که ارزشافزودهای پایدار برای اقتصاد ایران ایجاد نکردهاند.
استارتاپها و واقعیت تلخ اقتصاد دیجیتال ایران
رشد استارتاپها در ایران همواره با نوعی بزرگنمایی همراه بوده است. بسیاری از این کسبوکارهای نوپا، در ظاهر موفق به جذب کاربر شدهاند، اما در عمل نتوانستهاند تغییری جدی در ساختار اقتصاد کشور ایجاد کنند. این استارتاپها اغلب به مدلهای اولیه و سادهای از کسبوکار دیجیتال محدود شدهاند و به دلیل نبود زیرساختهای صادرات فناوری، قادر به تبدیل شدن به بازیگران جدی در اقتصاد دیجیتال جهانی نیستند. برخلاف استارتاپهای بینالمللی که در اقتصاد دیجیتال جهانی جریانسازی میکنند، نمونههای ایرانی معمولاً وابسته به حمایتهای داخلیاند و از نظر نوآوری، حرفی برای گفتن ندارند.
اقتصاد دیجیتال ایران، اگر قرار است به جایگاهی واقعی دست یابد، نیاز به بازنگری اساسی دارد. ساختار فعلی اقتصاد، نه تنها مانعی برای توسعه استارتاپها شده، بلکه مانع جدی برای ارتقای سهم اقتصاد دیجیتال در کل اقتصاد ملی است. ادعای رشد اقتصاد دیجیتال، تا زمانی که خروجی آن در تولید ناخالص داخلی ملموس نباشد، صرفاً یک فریب آماری است.
اقتصاد، استارتاپها و فاصلهای که بیشتر میشود
در جهانی که اقتصاد دیجیتال در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی قدرت اقتصادی کشورهاست، ایران همچنان با وعدههایی پوشالی درجا میزند. اقتصاد کشور، بهویژه بخش استارتاپی، گرفتار موانع داخلی و خارجی است که نهتنها رشد اقتصاد دیجیتال را متوقف کرده، بلکه آن را به حاشیه برده است. سهم ۴.۲ درصدی اقتصاد دیجیتال از کل اقتصاد ایران، نشاندهنده فاصلهای عمیق با آن چیزی است که دیگر کشورها تجربه میکنند.
چین با استراتژیهای مشخص و سرمایهگذاریهای عظیم، اقتصاد دیجیتال خود را به موتور رشد اقتصاد ملی تبدیل کرده است. عربستان با چشمانداز ۲۰۳۰ و حمایتهای دولتی، در مسیر رسیدن به سهم ۲۰ درصدی از اقتصاد دیجیتال قرار دارد. امارات نیز با جذب سرمایه و توسعه زیرساخت، توانسته سهمی نزدیک به ۱۰ درصد در اقتصاد دیجیتال بهدست آورد. اما ایران همچنان درگیر چالشهای بنیادینی است که اجازه نمیدهد اقتصاد دیجیتال از یک مفهوم انتزاعی به واقعیتی مؤثر تبدیل شود.
اقتصاد دیجیتال ایران در بنبست سیاستهای ناکارآمد و حمایتهای ناپایدار گرفتار شده است. استارتاپها که میتوانستند بازیگران اصلی این میدان باشند، حالا بیشتر به بخشی از مشکل تبدیل شدهاند تا راهحل. ادعاها درباره رشد این بخش، بدون آمار واقعی از سهم آن در اقتصاد کشور، تنها به تکرار یک رؤیای تحققنیافته شباهت دارد. اگر قرار است ایران از اقتصاد سنتی عبور کند، باید اول تکلیف خود را با استارتاپهایی که در فضای اقتصاد دیجیتال تنها اسم بزرگی برای خود ساختهاند روشن کند. تنها در این صورت میتوان از آینده اقتصاد دیجیتال سخن گفت.