صنعت؛ قربانی قطعی برق/ الگوبرداری از تجربه ترکیه

تبریز _ قطعی برق، بهعنوان یکی از چالشهای بزرگ ایران، نهتنها روند تولید صنعتی را مختل کرده، بلکه زنجیرهای از بحرانهای اقتصادی از بیکاری تا رکود را رقم زده است؛ راه نجات در اصلاح زیرساخت انرژی و تعامل بینالمللی نهفته است.
اقتصاد آنلاین؛ گروه استانها _ در ایران، افزایش مدت زمان قطعی برق، بزرگترین آسیبی است که به صنعت و اقتصاد کشور وارد میکند. چرا که تداوم این قطعیهای طولانی مدت، فرآیند تولید را مختل میکند.
وقتی تولید متوقف یا کاهش یابد، میزان محصولات تولیدی کم میشود و در نتیجه عرضه در بازار کاهش مییابد.
کاهش عرضه، سودآوری صنایع را تضعیف میکند و این وضعیت به کاهش درآمدهای صنایع منجر میشود.
در پی این کاهش درآمد، شرکتها برای صرفهجویی در هزینهها و ادامه فعالیت، مجبور به تعدیل نیروی کار خود میشوند که این امر در نهایت، نرخ بیکاری در جامعه را بالا میبرد.
زنجیره بحران: از بیکاری تا تورم
افزایش نرخ بیکاری، درآمد خانوارها را کاهش میدهد و در نتیجه قدرت خرید مردم کم میشود.
برای تعادل و پایداری اقتصاد، وجود مازاد تقاضا ضروری است؛ چرا که این تقاضا، کمبود عرضه را جبران میکند و اقتصاد چرخه طبیعی خود را طی میکند.
اما در شرایط کنونی، دولت برای کاهش فشار روانی بر خانوادههای آسیبدیده، اقدام به ارائه یارانه و کالابرگ به اقشار ضعیف میکند.
این اقدام، در ظاهر برای آرام کردن وضعیت است، اما در واقع باعث افزایش تقاضای مصرفی در بازاری میشود که به دلیل کمبود برق، توان پاسخگویی به این تقاضا را ندارد.
این افزایش تقاضا، بدون زیرساختهای لازم، منجر به افزایش قیمتها میشود که چه بسا موجب تشدید تورم انتظاری میگردد.
تورم انتظاری زمانی شکل میگیرد که بیثباتیهای اقتصادی، هزینههای زندگی را بالا برده و مردم بر این باور میرسند که قیمتها در آینده هم افزایش خواهند یافت.
این نگرانی، باعث بیاعتمادی مردم به سیاستهای دولتی میشود و در نتیجه، حجم نقدینگی سرگردان در بازار افزایش مییابد.
این حجم اضافه از پول، تورم را تشدید میکند و در نهایت، منجر به رکود اقتصادی و کاهش رشد میشود.
راهکارهای پیشنهادی برای ریشهکن کردن این مشکلات
الگوبرداری از تجربه ترکیه
یکی از راهحلهای مؤثر، همانند سیاستهای کشور ترکیه، توسعه بهرهبرداری از منابع تجدیدپذیر و پایدار است.
ترکیه توانسته است بخش بزرگی از برق مورد نیاز خود را از منابعی نظیر زغالسنگ، انرژی خورشیدی، باد و آب تأمین کند.
این رویکرد، نه تنها بر کاهش وابستگی به گاز طبیعی و سوختهای فسیلی تأکید دارد، بلکه به پایداری و امنیت انرژی کشور کمک میکند.
اصلاح زیربنای تولید برق در ایران
در ایران نیز، باید در جهت اصلاح و توسعه زیربنای تولید برق، سرمایهگذاری کنیم.
این کار نیازمند نیروی متخصص و منابع مالی است، اما سوال مهم این است:
آیا کشور ما به اندازه کافی بودجه برای انجام این سرمایهگذاریها دارد؟
متأسفانه، تحریمهای اقتصادی نه تنها توان توانمندسازی اقتصادی را کاهش دادهاند، بلکه آسیبهای جدی به مراکز تحقیق و توسعه فناوری وارد کردهاند.
بنابراین، برای عبور از بحرانهای اقتصادی و تأمین پایدار انرژی، نیازمند تعامل فعال با جهان و جذب سرمایهگذار خارجی هستیم.
تعامل بینالمللی؛ ضرورت امروز ایران
باز کردن درهای کشور به روی روابط بینالمللی و ایجاد بستری مناسب برای جلب نخبگان، در حوزه فناوری و فناوریهای نوین، ضرورت امروز ما است.
این رویکرد، راهکار پایدار و عملی برای مقابله با بحران برق و توسعه اقتصادی است.
در غیر این صورت، ایران همانند کشوری کوبا خواهد شد؛ جایی که مردم در طول روز، ساعتها در خاموشی و خاموش کردن برق سپری میکنند و توسعه و رفاه، در خم یک قانون قرار میگیرد.