
ترامپ میخواهد از چماق اسرائیل برای امتیازگیری از ایران استفاده کند

نصرتالله تاجیک در گفتوگو با خبرنگار سیاسی اقتصاد آنلاین تأکید کرد: «یکی از اهداف قطعی اسرائیل سرنگونی جمهوری اسلامی حتی به بهای تجزیه ایران است. نباید تردیدی داشت که این رژیم نه برای ملت ایران دل میسوزاند، نه برای ثبات منطقه ارزشی قائل است.»
نسترن فراهانی_اقتصادآنلابن: در شرایطی که دامنه درگیریها میان ایران و اسرائیل فراتر از الگوی تقابل محدود در حال گسترش است، نصرتالله تاجیک، تحلیلگر باسابقه مسائل بینالملل، از عبور اسرائیل از تمامی خطوط قرمز سخن گفت و هشدار داد که استراتژی پیچیده تلآویو برای فروپاشی ساختار سیاسی ایران به مرحله اجرا رسیده است؛ تحولی که به گفته او، بیارتباط با معادلات هستهای، رقابتهای آمریکا و چین و تنشهای داخلی منطقه نیست.
نصرتالله تاجیک در گفتوگو با خبرنگار سیاسی اقتصاد آنلاین اظهار داشت: اگر از منظری تحلیلی به تحولات چهار روز گذشته نگاه کنیم، درمییابیم که دیگر نمیتوان از یک «چارچوب کنترلشده» در تقابل ایران و اسرائیل سخن گفت. در مقاطع پیشین مانند عملیاتهای صادق ۱ و ۲، هنوز برخی خطوط قرمز رعایت میشد و طرفها، بهویژه با میانجیگری غیررسمی آمریکا، در چارچوبهای مشخصی حرکت میکردند. اما در روزهای اخیر، بهویژه با حملات مستقیم اسرائیل به مناطق مسکونی و رسانهای از جمله صداوسیما، بهوضوح از آن فضای کنترلشده عبور کردهایم.
وی گفت: در این چهار روز، شاهد حملاتی بودهایم که مصداق بارز جنایت جنگی است؛ حمله به مناطق غیرنظامی، بمباران مراکز جمعیتی، و اقدام علیه رسانه رسمی کشور. اینها علاوه بر خطر اشاعه در نطنز، جنبههای روشنی از نقض کنوانسیونهای بینالمللی دارند. آنچه امروز رخ میدهد، یک الگوی جنگی تمامعیار است که از فازهای محدود و بازدارنده به یک درگیری باز و چندلایه تغییر شکل داده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: حمله روز جمعه را باید در چارچوب یک استراتژی برقآسا تحلیل کرد؛ الگویی که آلمانیها در جنگ جهانی دوم به کار گرفتند. ترکیبی از عملیاتهای جاسوسی، کماندویی، موشکی، سایبری و پهپادی، همزمان و با هدف شوک اولیه به طرف مقابل. اسرائیل در این مرحله کوشید تا با نقطهزنیهای گسترده و هدف قرار دادن زیرساختهای نظامی، انرژی و حتی اقتصادی، در کنار کشتار غیرنظامیان، فضای روانی کشور را دچار فروپاشی کند و در نهایت، مردم را علیه حاکمیت بشوراند.
وی تصریح کرد: به باور من، یکی از اهداف اصلی اسرائیل، سرنگونی حکومت ایران حتی به قیمت تجزیه کشور است. آنها هیچ تعهدی به تمامیت ارضی ایران ندارند. طی یک سال و نیم گذشته، با بهرهگیری از شبکههای جاسوسی، تحریک مخالفان، و انواع عملیات روانی، زمینهسازی این پروژه را آغاز کردهاند.
تاجیک ادامه داد: البته با وجود آسیبهایی که در ابتدای حملات به برخی سامانههای پدافندی ما وارد شد، خوشبختانه ساختار امنیتی و نظامی کشور توانست بر شوک اولیه غلبه کند و اکنون شرایط از حیث کنترل امنیت داخلی و مهار تهدیدات بیرونی، تا حدودی تثبیت شده است. آنچه امروز شاهد آن هستیم، عبور از فاز بازدارندگی به مرحله تهدید واقعی و خشن است. بازیهای روانی جای خود را به واقعیت جنگی دادهاند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا اسرائیل این حملات را برای جلوگیری از توافق ایران و آمریکا صورت داده، گفت: این تحلیل کاملاً بیراه نیست. اسرائیل همواره نگران نزدیکی ایران و آمریکاست، زیرا تنش میان این دو به او امکان میدهد که از توان سختافزاری و نرمافزاری واشنگتن بهره ببرد. ترامپ بارها از چماق اسرائیل علیه ایران استفاده کرده و حالا هم تهدید میکند که اگر توافقی صورت نگیرد، اسرائیل حمله خواهد کرد. اما مسأله فراتر از استفاده ابزاری آمریکاست. نتانیاهو به دنبال اهداف خاص خود نیز هست، از جمله جلوگیری از قدرتگیری منطقهای ایران و تضعیف توانمندیهای هستهای و نظامی کشور.
وی افزود: آمریکا در حال حاضر سیاست «تشدید بحران مدیریتشده» را دنبال میکند. نمیخواهد تنشها آنقدر گسترده شود که دامنه آن به کشورهای منطقه یا حوزه نفت و انرژی سرایت کند، اما به افزایش کنترلشده آن برای امتیازگیری نیز بیمیل نیست. ترامپ میخواهد از این تقابل بهرهبرداری سیاسی کند؛ همانطور که در گذشته وانمود کرد میانجی صلح هند و پاکستان شده است.
تاجیک در پایان درباره نقش میانجیها گفت: کشورهای ذینفع در ثبات منطقه، چه درون منطقهای مانند عمان و قطر و چه فرامنطقهای مثل چین و روسیه، میتوانند در نقش واسطه ظاهر شوند. اما این بستگی صرف به ایران ندارد؛ طرف مقابل هم باید ارادهای برای کاهش تنش داشته باشد.
به نظر میرسد فعلاً اسرائیل، با تصور برتری میدانی، تمایلی به میانجیگری ندارد. در میان گزینهها، عمان به دلیل تجربه، اطلاعات و ارتباطاتش میتواند نقش مؤثری ایفا کند. چین نیز با توجه به وزن اقتصادی و دیپلماتیکش، میتواند گزینهای جدیتر از روسیه باشد که خود درگیر بحران ژئوپلیتیکی در اوکراین است.