وی ایکس اکستریم
مثقال-طلا با آگاه
x
فونیکس
الفبا تور
میلی.
۳۱ / تير / ۱۴۰۴ ۱۱:۵۳
اقتصاد آنلاین گزارش می‌دهد؛

مسیری اقتصادی برای بازدارندگی نظامی/ نقش راه‌آهن ایران-افغانستان در بازتعریف جایگاه منطقه‌ای تهران

مسیری اقتصادی برای بازدارندگی نظامی/ نقش راه‌آهن ایران-افغانستان در بازتعریف جایگاه منطقه‌ای تهران

پروژه راه‌آهن جدید میان ایران، افغانستان و آسیای مرکزی نه فقط یک طرح حمل‌ونقل، بلکه قطعه‌ای کلیدی در پازل قدرت منطقه‌ای است. ایران با استفاده از زیرساخت‌های خود، می‌تواند به شاهراهی حیاتی تبدیل شود و جایگاه ژئوپلتیک خود در نظم نوین جهانی را بازتعریف کند.

کد خبر: ۲۰۷۴۱۳۴
هلو

به گزارش اقتصاد آنلاین، در زمانی که تهدیدات امنیتی علیه کشور و رقابت‌های منطقه‌ای رو به افزایش است، پروژه راه‌آهنی که از ایران عبور کرده و افغانستان را به کشور‌های محصور آسیای مرکزی متصل می‌کند، به فرصتی تاریخی برای تهران تبدیل شده است. این کریدور نه تنها ظرفیت جابه‌جایی ۲۰ میلیون تُن کالا در سال را دارد، بلکه می‌تواند به‌طور بنیادین، موقعیت ژئواستراتژیک ایران را در معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تقویت کند.

در دنیایی که مسیر‌های دسترسی به دریا برای کشور‌ها اهمیت حیاتی یافته‌اند، ایران با دارا بودن بنادری، چون چابهار و بندرعباس، و با بهره‌گیری از موقعیت ژئوگرافیکی خاص خود در تقاطع شرق و غرب آسیا، می‌تواند به هاب ترانزیت منطقه‌ تبدیل شود است.

امنیت افغانستان، پیش‌نیاز توسعه مسیر

نقش افغانستان در این میان، به‌عنوان حلقه‌ی واسط میان آسیای مرکزی و جنوب ایران، بسیار تعیین‌کننده است. کشوری که دهه‌ها گرفتار بحران و بی‌ثباتی سیاسی بوده، اکنون در حال تبدیل‌شدن به گذرگاهی حیاتی برای اتصال شرق به جنوب است. مقام‌های افغان با امید به آینده، این پروژه را «نقطه عطفی در بازسازی اقتصادی» می‌دانند؛ زیرا تنها از طریق درآمد‌های ترانزیتی، سالانه صد‌ها میلیون دلار نصیب افغانستان خواهد شد.

این رویداد، اگرچه با ریسک‌هایی، چون بی‌ثباتی داخلی، نبود زیرساخت و خلأ‌های مالی مواجه است، اما با امضای توافق‌نامه سه‌جانبه میان ایران، افغانستان و ازبکستان، گام بزرگی به‌سوی تحقق برداشته شده است. اراده سیاسی طرفین برای پیشبرد پروژه، از واقعیت نوظهوری حکایت دارد، بازتعریف مرز‌های تجاری و اولویت‌بخشی به اتصال منطقه‌ای فراتر از خواست و نفوذ قدرت‌های غربی.

مسیر جایگزین برای آسیای مرکزی

کشور‌های آسیای مرکزی، چون ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان سال‌هاست که در جست‌وجوی دسترسی به آب‌های آزاد، گرفتار مسیر‌های پرهزینه و طولانی از طریق روسیه یا چین بوده‌اند. اکنون با فعال‌شدن کریدور جدید از مسیر ایران، آنها گزینه‌ای کوتاه‌تر، اقتصادی‌تر و با ریسک کمتر در اختیار دارند.

از سوی دیگر، این پروژه به کشورهایی، چون روسیه نیز این امکان را می‌دهد که از طریق ایران و افغانستان، تجارت خود با جنوب آسیا، هند و خلیج فارس را بدون نیاز به گذر از اروپا دنبال کنند؛ آن هم در شرایطی که تنش‌های ژئوپلیتیکی با غرب و تحریم‌های بین‌المللی، مسیر‌های سنتی تجارت روسیه را محدود کرده‌اند.

ایران و بازنویسی نقشه ترانزیتی منطقه

در دهه گذشته، ایران تلاش کرده با بهره‌گیری از طرح‌های ریلی و بندری، نقشه ترانزیتی جدیدی برای منطقه طراحی کند. پروژه‌هایی، چون کریدور شمال–جنوب، خط ریلی شلمچه–بصره و مسیر جدید افغانستان–آسیای مرکزی، همگی در راستای تنوع‌بخشی به مسیر‌های تجاری و افزایش نقش ژئواکونومیک کشور طراحی شده‌اند.

این تحولات زمانی اهمیت بیشتری می‌یابند که بدانیم ایران برخلاف بسیاری از رقبای منطقه‌ای، دارای تنوع بندری در شمال و جنوب، اتصال ریلی سراسری و ظرفیت‌های لجستیکی قابل‌توسعه است. سیاست تهران اکنون دیگر  نباید صرفاً نگاه به شرق یا غرب باشد، بلکه باید برای تبدیل‌شدن به چهارراه حیاتی تجارت منطقه تلاش کند؛ جایی که هم شرق و هم غرب، ناگزیر از عبور از آن هستند.

تقویت بازدارندگی از مسیر اقتصادی

پروژه‌هایی از این دست، صرفاً یک طرح زیربنایی نیستند؛ بلکه ابزار‌های سیاست خارجی، تقویت نفوذ منطقه‌ای و افزایش بازدارندگی نظامی محسوب می‌شوند. ایران با سرمایه‌گذاری در این کریدورها، نه‌تنها درآمد ارزی و فرصت اشتغال خلق می‌کند، بلکه می‌تواند چهره ژئوپلتیک منطقه‌ای را دگرگون کند.

در جهانی که چین با طرح "کمربند و جاده" به‌دنبال بازتعریف نظم تجاری جهانی است و آمریکا به‌دنبال مهار نفوذ شرق در منطقه، ایران می‌تواند به‌عنوان یک حلقه واسط حیاتی در این کشمکش عمل کند؛ مشروط بر آنکه در داخل، اجماعی راهبردی پیرامون اهمیت این نقش و تأمین زیرساخت‌های لازم شکل گیرد. برای این امر، فهم دقیق رقابت ژئوپولیتیکی میان ابرقدرت‌ها در مسیر راه‌آهن افغانستان بسیار حیاتی است.

چین: تسلط بر مسیر‌های نوین جاده ابریشم

چین با سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیربنایی مانند کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) و همچنین با توسعه راه‌آهن در آسیای مرکزی، تلاش می‌کند مسیر‌های زمینی تجارت را در قالب ابتکار «یک کمربند، یک جاده» (BRI) به کنترل خود درآورد. مسیر تاشکند-چابهار در صورت تحقق، می‌تواند به بخشی از راهبرد چین برای دسترسی به آب‌های آزاد بدون عبور از تنگه مالاکا تبدیل شود و جایگزینی برای بنادر جنوب چین ایجاد کند.

آمریکا: مهار نفوذ چین و ایران

ایالات متحده به پروژه‌هایی که نقش ایران را در ترانزیت منطقه‌ای تقویت کند، با دیده تردید می‌نگرد. از منظر واشنگتن، گسترش نفوذ اقتصادی چین در افغانستان و اتصال آن به بنادر ایرانی، توازن راهبردی منطقه را تغییر می‌دهد. همچنین، واشنگتن نسبت به هر پروژه‌ای که زیرساخت‌های افغانستان را بدون وابستگی به غرب توسعه دهد، حساسیت دارد.

روسیه: بازگشت به آسیای مرکزی

روسیه همواره آسیای مرکزی را حیاط‌خلوت سنتی خود دانسته و به پروژه‌هایی که نفوذ این کشور را در منطقه کاهش دهد، با احتیاط می‌نگرد. با این حال، مسکو از اتصال‌های تجاری که تحریم‌های غرب را دور بزند و راه‌های زمینی به جنوب آسیا باز کند، استقبال می‌کند. مشارکت روسیه در این پروژه می‌تواند نشان‌دهنده تلاش برای حفظ نفوذ در منطقه در برابر چین و غرب باشد.

فرصت تاریخی در امتداد ریل‌ها

پروژه ریلی ایران–افغانستان–آسیای مرکزی، فرصتی استثنایی برای تهران است تا از ظرفیت جغرافیایی خود، ابزاری برای ارتقای قدرت ملی، تقویت بازدارندگی، افزایش نفوذ اقتصادی و تثبیت جایگاه خود در نظم در حال تغییر جهانی بسازد. این پروژه نه‌تنها یک مسیر ترانزیتی، بلکه نقشه‌ای برای آینده است؛ آینده‌ای که در آن ایران به‌جای محاصره اقتصادی، در مرکز پیوند‌های حیاتی منطقه‌ای قرار دارد.

اگر این مسیر با عقلانیت، سرمایه‌گذاری هدفمند و دیپلماسی منطقه‌ای همراه شود، ایران خواهد توانست از دل ریل‌ها، مسیر جدیدی برای قدرت، ثبات و توسعه ترسیم کند.

ارسال نظرات
کیان.
x