
آینده را نمیتوان فیلتر کرد؛ اینترنت طبقاتی تبعیض است

صادق فرامرزی، در نشست «اولویتهای اقتصادی کشور پس از جنگ دوازدهروزه» با تأکید بر ضرورت بازسازی هوشمند اقتصاد و زیرساختهای دیجیتال کشور گفت: تابآوری دیگر یک شعار نیست، بلکه باید در ساختارهای واقعی اقتصاد نهادینه شود. او با انتقاد از قطع و محدودسازی اینترنت، خواستار تصویب منشور پایداری اینترنت و ممنوعیت رسمی اینترنت طبقاتی شد و هشدار داد که ادامه این روند، موجب مهاجرت بیشتر نخبگان و تضعیف زیستبوم فناوری کشور خواهد شد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، صادق فرامرزی در نشست اولویتهای مهم اقتصادی کشور پس از جنگ دوازده روزه گفت: شرایط امروز منطقه دیگر یک استثنا نیست، باید به آن عادت کنیم. به نظر میرسد این شرایط تا مدتها ادامه خواهد داشت. پیش از این هم وجود داشت، اما نه با این شدت و وضوح. زنجیرههای تأمین، سرمایهگذاری و حتی آموزش، بهطور همزمان در معرض تهدید قرار گرفتهاند. در یکی از اسلایدها اشاره کردم که این از موارد نادری بود که ما همهچیز را همزمان با هم دیدیم. تمام زیرساختهای ما ــ چه نیروی انسانی، چه فکری، چه سختافزاری و چه نرمافزاری ــ بهطور همزمان در معرض خطر قرار گرفتند.
تابآوری، دیگر یک شعار نیست؛ بلکه باید در ساختارهای باقیمانده از اقتصاد طراحی و نهادینه شود. روی این واژه تأکید دارم، چرا که تقریباً شعار کسبوکار ماست. دیگر نمیتوان صرفاً حرفهای شعاری زد و بعد کار خود را انجام داد. این بار، تابآوری باید به معنای واقعی کلمه محقق شود.
ما باید بازسازیمان را هوشمندانه انجام دهیم. برای این بازسازی هوشمند، به اقدامات مشخصی در سه محور کلیدی نیاز داریم:
۱. زیرساخت فناوری
۲. سرمایه انسانی
۳. نوآوری پایدار
واقعیت این است که دیگر نمیتوان با سیاستهای "دیمی" به جنگ بحران رفت. این موضوع تعارفبردار نیست. ما کشوری هستیم که به دلیل ایدئولوژی یا عملکردمان، خود را همواره در معرض تهاجم میدانستیم. با این حال، در بسیاری از حوزهها، بهویژه در فناوری، آمادگی نداشتیم.
هنوز بعد از سالها درباره اینکه داده چیست و داده محرمانه چه تعریفی دارد، صحبت میکنیم. این در حالی است که GDPR سالهاست در دنیا اجرا شده. ما هم سالها پیش پیشنویس مشابهی را نوشتیم، اما در چرخه تصمیمگیری گیر کردهایم. شخصاً در سال ۱۳۹۸ بخشی از آن را تحویل دادم، اما هنوز به مرحله ابلاغ نرسیده است.
بحث داده، بحث بسیار مهمی است و دستکم باید گروههای متخصص درباره آن اشراف داشته باشند. این واقعاً نگرانکننده است که ما، بهعنوان کشوری که خود را در معرض تهدید میداند، در این زمینه آماده نباشیم.
بنابراین، نیاز به نوسازی نهادی با محوریت نوآوری داریم. سه اولویت اساسی به نظر میرسد:
۱. نوسازی سرمایه انسانی برای تابآوری و چابکی، با بازطراحی نظام آموزشی و مهارتی ملی با رویکرد دیجیتال و نوآوری سازمانی. این اقدام در کشورهایی چون کره جنوبی و ترکیه نیز اجرا شده و نتایج خوبی داشته است.
۲. پایداری زیرساختهای دیجیتال؛ از اینترنت ناپایدار تا مشکلات شرکتها، باید برطرف شود.
۳. تصویب منشور پایداری اینترنت.
اینکه پس از بحران دوازدهروزه، همچنان درباره قطع یا کندی اینترنت صحبت میشود، جای تعجب دارد. گویی حاکمیت متوجه نیست که با تصمیمات خود، همان زیرساختی را که با دشواری ایجاد شده، از بین میبرد. اینترنت امروز بخش جداییناپذیری از زندگی ماست. اختلال در اینترنت، اختلال در زندگی است.
پیشنهاد من تصویب منشور پایداری اینترنت بهعنوان زیرساخت حیاتی دیجیتال کشور است. این منشور باید شامل ممنوعیت قطع یا محدودسازی اینترنت باشد. اگر قرار است اقتصاد دیجیتال توسعه یابد، این پایه باید مستحکم باشد. کسی که در این فضا فعالیت میکند، چه داخلی و چه خارجی، نباید هر روز با وضعیت متفاوتی مواجه شود.
بحث اینترنت طبقاتی نیز باید جدی گرفته شود. اینکه در زمان قطع اینترنت، به برخی شرکتها آیپی سفید داده شود، شاید ظاهر جذابی داشته باشد، اما در واقع یک تبعیض آشکار است. اقتصاد دیجیتال فقط شامل شرکتهای آیتی نیست؛ شرکتهای فولادی، غذایی، صنعتی و خدماتی نیز به اینترنت نیاز دارند. قطع یا اختلال اینترنت، کل زنجیره اقتصادی را فلج میکند.
نگرانی دیگر آن است که این راهحلهای موقت، به تصمیمات دائمی تبدیل شوند. نباید اجازه داد مدل اینترنت طبقاتی به عنوان یک راهحل رسمی جا بیفتد. این اتفاق میتواند زیست بوم فناوری کشور را دچار رکود و حتی فروپاشی کند.
همچنین، باید به پدیده فرار مغزها توجه کرد. گزارشها نشان میدهد که ۷۰ درصد شرکتهای دانشبنیان در سال گذشته با مشکل مهاجرت نیروها مواجه بودند. در برخی از دانشگاههای کانادا، در بیش از ۱۱ دانشگاه، استادان ایرانیِ مهندسی مشغول به کارند. این آمار بسیار نگرانکننده است.
مهاجرت فقط مسئله مالی نیست؛ کمبود امید و اطمینان نسبت به آینده از دلایل اصلی است. نمیتوان از جوان انتظار نوآوری داشت، وقتی هر روز باید دنبال VPN بگردد یا DNS عوض کند و اینترنتش قطع باشد. نوآوری یعنی ریسک، یعنی آزادی عمل، نه محدودیت.
پنج پیشنهاد مشخص دارم:
۱. تصویب منشور پایداری اینترنت بهعنوان زیرساخت دیجیتال کشور
۲. ممنوعیت رسمی اینترنت طبقاتی و الزام اپراتورها به ارائه اینترنت یکسان به همه شهروندان
۳. ایجاد شورای سرمایه انسانی فناوری با حضور دولت، بخش خصوصی و نخبگان برای طراحی مسیر بازگشت متخصصان
۴. تدوین بستههای تشویقی برای مهاجرت معکوس شامل اقامت، بیمه، فضای کاری و حمایت زیرساختی
۵. سرمایهگذاری در شهرهای نوآوری و ایجاد شبکهای از شتابدهندههای ملی برای جذب سرمایه، جوانان و فناوری
در پایان میخواهم بگویم ما در بزنگاهی تاریخی قرار داریم. آینده را نمیتوان فیلتر کرد. نوآوری را نمیتوان در قفس گذاشت. و انسان توانمند را نمیتوان با اجبار نگه داشت.