رشد ۲۹ درصدی سطح زیرکشت گندم و افزایش ۲۱ درصدی دام سبک/ تمرکز ۶۰ درصد زمینهای زراعی در ۹ استان

نتایج سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳ نشان میدهد تعداد بهرهبرداران کشاورزی کشور با افزایشی شش درصدی نسبت به سال ۱۳۹۳، به بیش از چهار میلیون و دویست و نود هزار نفر رسیده است. این آمارها از گسترش اراضی، افزایش دام و رونق گلخانهها و زنبورداری حکایت دارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳ که توسط مرکز آمار ایران انجام شده است، تصویری جامع از وضعیت کشاورزی کشور ارائه میدهد. براساس این دادهها بیش از چهار میلیون و دویست و نود هزار بهرهبردار کشاورزی در کشور شناسایی شدهاند؛ رقمی که نسبت به سرشماری سال ۱۳۹۳ حدود شش درصد افزایش یافته است. این رشد در شرایطی رقم خورده که بخش کشاورزی ایران طی دهه اخیر با چالشهایی، چون خشکسالیهای متوالی، تغییرات اقلیمی، مهاجرت جمعیت روستایی به شهرها و افزایش هزینههای تولید روبهرو بوده است.
فعالیتهای کشاورزی در زمان اجرای سرشماری در هشتاد و نه هزار آبادی و هزار و چهارصد و چهل و دو شهر در جریان بوده است. با وجود گسترش شهرنشینی و رشد فعالیتهای اقتصادی در مناطق شهری، هنوز هشتاد و هفت درصد فعالیتهای کشاورزی کشور در محدوده روستاها انجام میشود و تنها سیزده درصد به مناطق شهری اختصاص دارد. این نسبت نشان میدهد کشاورزی ایران همچنان ماهیتی روستامحور دارد و جایگاه روستاها در تأمین امنیت غذایی کشور تعیینکننده است.
از منظر ساختار بهرهبرداری، بخش عمده فعالیتهای کشاورزی در اختیار اشخاص حقیقی است. بیش از سه میلیون و هشتصد هزار واحد بهرهبرداری متعلق به افراد حقیقی و کمتر از ده هزار واحد در اختیار شرکتها و مؤسسات قرار دارد. بررسی وضعیت سواد بهرهبرداران نیز نشان میدهد بیش از سه میلیون و دویست هزار نفر باسواد هستند و حدود نهصد و پنجاه هزار نفر بیسواد به فعالیت کشاورزی اشتغال دارند. میانگین سنی بهرهبرداران پنجاه سال گزارش شده است که این رقم بیانگر روند سالمندی در نیروی انسانی بخش کشاورزی است. این روند میتواند در آینده نزدیک به یکی از جدیترین چالشهای توسعه کشاورزی تبدیل شود، چرا که ورود نسل جوان به این عرصه کمتر از میزان خروج افراد میانسال و سالخورده از چرخه تولید است.
زمین و محصولات زراعی؛ گسترش اراضی و تغییر الگوها
زمین مهمترین منبع تولید در کشاورزی است و تغییرات آن میتواند نمایی روشن از روندهای کلان این بخش ارائه دهد. بر اساس نتایج سرشماری، مساحت کل اراضی کشاورزی کشور به هفده میلیون و سیصد و هشتاد هزار هکتار رسیده که نسبت به سال ۱۳۹۳ حدود پنج و نیم درصد افزایش نشان میدهد. در این میان، هشتاد و نه درصد اراضی به فعالیتهای زراعی و یازده درصد به باغ و قلمستان اختصاص یافته است.
اراضی زراعی با مساحتی بیش از پانزده میلیون و چهارصد هزار هکتار بخش عمده تولیدات کشاورزی را پوشش میدهد. از این میزان سی و هشت درصد به صورت آبی و شصت و دو درصد به صورت دیم مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. همچنین هشتاد درصد این اراضی زیر کشت محصولات سالانه و بیست درصد در حالت آیش بوده است. این ترکیب نشاندهنده نقش محوری بارش در تداوم تولید کشاورزی ایران است، چرا که بخش اعظم اراضی دیم وابسته به شرایط جوی و نزولات آسمانی هستند.
در میان محصولات زراعی، گندم همچنان جایگاه اول را دارد. سطح زیرکشت گندم در سال ۱۴۰۳ به بیش از هشت میلیون و سیصد هزار هکتار رسیده که نسبت به سرشماری سال ۱۳۹۳ رشدی معادل بیست و نه درصد داشته است. حدود سی و یک درصد این سطح زیرکشت به کشت آبی و شصت و نه درصد به کشت دیم اختصاص داشته است. افزایش سطح زیرکشت گندم در شرایط محدودیت منابع آبی کشور نشاندهنده تلاش سیاستگذاران برای تأمین خودکفایی در تولید این محصول استراتژیک است، اما اتکای گسترده به کشت دیم ریسک تولید را در برابر نوسانات اقلیمی بالا برده است.
بخش باغ و قلمستان نیز با مساحتی نزدیک به یک میلیون و نهصد و پنجاه هزار هکتار نسبت به سال ۱۳۹۳ حدود هشت و هشت دهم درصد افزایش یافته است. بیش از هفتاد و دو درصد باغها تکمحصولی و بیست و هشت درصد چندمحصولی هستند. اگرچه باغهای تکمحصولی از نظر مدیریت سادهتر به شمار میآیند، اما تنوع کمتر آنها میتواند آسیبپذیری در برابر تغییرات آبوهوایی و آفات را افزایش دهد.
دامداری، شیلات و زنبورداری؛ جهش در پرورش حیوانات
دامداری یکی از بخشهای پویا در کشاورزی ایران طی دهه اخیر بوده است. بر اساس دادههای سرشماری ۱۴۰۳، تعداد دام سبک کشور به پنجاه و سه میلیون رأس رسیده که نسبت به سرشماری پیشین بیست و یک درصد افزایش داشته است. در این میان، سهم گوسفند و بره هفتاد و چهار درصد و سهم بز و بزغاله بیست و شش درصد است.
تعداد دام سنگین نیز رشدی مشابه را تجربه کرده است. در این سرشماری، تعداد دام سنگین کشور پنج میلیون و چهارصد و هشتاد هزار رأس گزارش شده که نسبت به سال ۱۳۹۳ حدود بیست و سه درصد افزایش نشان میدهد. سهم گاو و گوساله نود و چهار درصد، سهم شتر سه درصد و سهم گاومیش نیز سه درصد بوده است. یکی از نکات قابل توجه افزایش بیش از دو برابری تعداد گاو و گوساله اصیل نسبت به دهه گذشته است؛ روندی که نشاندهنده تغییر الگو به سمت پرورش نژادهای پربازده و اصلاحشده است.
فعالیتهای متنوعتری نیز در بخش دامپروری و کشاورزی نوین رشد قابل توجهی یافتهاند. کشت گلخانهای در بیش از سی و شش هزار بهرهبرداری ثبت شده و نسبت به سرشماری ۱۳۹۳ بیش از صد و شصت درصد افزایش داشته است. پرورش ماهی و میگو در شانزده هزار و سیصد و هشتاد و دو واحد فعال است و نسبت به دهه گذشته حدود بیست و چهار درصد رشد کرده است. پرورش زنبور عسل با بیش از هشتاد و یک هزار بهرهبرداری نسبت به سال ۱۳۹۳ بیش از پنجاه و شش درصد افزایش یافته است. پرورش کرم ابریشم نیز در حدود نه هزار و پانصد و شصت و شش بهرهبرداری ثبت شده و رشدی حدود یازده درصدی را تجربه کرده است. در مقابل، پرورش طیور سنتی کاهش یافته و تعداد بهرهبرداریها به حدود یک میلیون و صد و بیست هزار واحد رسیده است که نسبت به سرشماری قبلی هشت درصد کاهش نشان میدهد.
این تحولات نشان میدهد اقتصاد کشاورزی ایران در حال تنوعبخشی است و فعالیتهایی همچون گلخانهداری، زنبورداری و شیلات جایگاه پررنگتری در معیشت بهرهبرداران یافتهاند.
آبیاری نوین و تمرکز جغرافیایی کشاورزی
مسئله آب همچنان کانون اصلی نگرانیها در کشاورزی ایران است. استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار به عنوان راهکاری برای بهبود بهرهوری منابع آب، در دهه اخیر افزایش قابل ملاحظهای داشته است. در سال ۱۴۰۳ بیش از پانصد و نه هزار بهرهبرداری از این روش استفاده کردهاند، در حالی که در سال ۱۳۸۲ تنها بیست و هفت هزار بهرهبرداری به این فناوری مجهز بودند. این رشد چشمگیر نشاندهنده توجه کشاورزان و سیاستگذاران به ضرورت اصلاح الگوی مصرف آب است، هرچند نسبت بهرهبرداران مجهز به این سیستمها هنوز فاصله زیادی با اهداف توسعه پایدار دارد.
از منظر جغرافیایی، کشاورزی ایران تمرکز بالایی در چند استان دارد. بیش از نیمی از بهرهبرداریها در استانهای کرمان، خراسان رضوی، مازندران، فارس، گیلان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و خوزستان واقع شدهاند. بیش از شصت درصد اراضی زراعی کشور در استانهای خوزستان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، کردستان، همدان، زنجان، فارس، کرمانشاه و آذربایجان غربی قرار دارد. همچنین بیش از پنجاه و چهار درصد باغها و قلمستانها در شش استان کرمان، فارس، خراسان رضوی، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و مازندران متمرکز است.
در بخش دامداری نیز تمرکز مشابهی وجود دارد. بیش از نیمی از دام سنگین کشور در استانهای تهران، اصفهان، خوزستان، آذربایجان شرقی، مازندران، آذربایجان غربی، خراسان رضوی و گیلان نگهداری میشود. همچنین بیش از پنجاه و دو درصد دام سبک کشور در استانهای فارس، کرمان، خوزستان، خراسان رضوی، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان و سمنان مستقر هستند.
این تمرکز جغرافیایی از یک سو فرصت ایجاد خوشههای تخصصی کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی در استانهای مذکور را فراهم میکند، اما از سوی دیگر وابستگی بیش از نیمی از تولید کشور به چند استان ریسک بالایی در برابر تغییرات اقلیمی، خشکسالی و بلایای طبیعی به همراه دارد.
جمعبندی
سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳ تصویری جامع از تغییرات یک دهه اخیر در کشاورزی ایران ارائه میدهد. افزایش تعداد بهرهبرداران، گسترش سطح اراضی، رشد چشمگیر در بخش دامداری و تنوع فعالیتها در حوزههایی مانند گلخانه، شیلات و زنبورداری از نقاط مثبت این بخش به شمار میرود. در مقابل، سالمندی نیروی انسانی، اتکای گسترده به اراضی دیم، کمبود منابع آب و تمرکز تولید در چند استان همچنان از چالشهای اصلی به حساب میآیند.
ایران طی نیمقرن گذشته شش بار سرشماری کشاورزی انجام داده و در این زمینه از کشورهای پیشرو در قاره آسیا به شمار میرود. استمرار این روند آماری ابزار مهمی برای سیاستگذاری مبتنی بر داده و طراحی برنامههای راهبردی در کشاورزی کشور است. آینده کشاورزی ایران به میزان سرمایهگذاری در بهرهوری آب، نوسازی ساختار تولید و جذب نسل جوان به این بخش وابسته است. بدون توجه به این الزامات، کشاورزی ایران با وجود ظرفیتهای گسترده، نمیتواند پاسخگوی نیازهای روزافزون جامعه باشد.