تلاش ترامپ برای استخراج عناصر کمیاب در میانمار به دیوار چین برخورد کرد

با تشدید جنگ داخلی در میانمار و تلاش چین برای تسلط بیشتر بر معادن عناصر نادر خاکی، آمریکا خود را در حاشیه رقابتی راهبردی میبیند؛ رقابتی که پیامدهای مستقیم بر صنایع نظامی، هوافضا و امنیت ملی واشنگتن خواهد داشت.
به گزارش اقتصاد آنلاین، نشریه آسیا تایمز در گزارشی به رقابت آمریکا و چین بر سر عناصر نادر خاکی در میانمار پرداخته است. این نشریه در گزارش خود آورده است: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نارضایتی خود را از برتری چین در حوزه پردازش عناصر نادر خاکی ابراز کرد. این عناصر بهویژه برای ساخت مگنتهای استراتژیک اهمیت دارند؛ قطعاتی حیاتی که در تولید تسلیحات پیشرفته و تجهیزات هوافضا بهکار میروند و برای جنگندههای آمریکایی که در برابر چین بهکار گرفته میشوند ضروریاند. ترامپ در ۲۵ اوت در جریان گفتوگو درباره تعرفهها گفت: «چین باهوش عمل کرد و انحصار مگنتهای جهان را در اختیار گرفت. هیچکس به مگنت نیاز نداشت تا اینکه آنها بیست سال پیش همه را قانع کردند که به مگنت نیاز است. احتمالاً یک سال طول میکشد تا ما به این حوزه وارد شویم، اما اکنون صرفاً از منظر امنیت ملی درگیر دنیای مگنتها شدهایم.»
در همین حال، چین با بهرهگیری از نفوذ سیاسی و سرمایهگذاریهای کلان، تلاش دارد دسترسی انحصاری خود به عناصر نادری، چون دیسپروزیم و تربیوم را تثبیت کند. این دو عنصر از گرانترین عناصر نادر خاکی بهشمار میروند و در شمال میانمار، بهویژه در ایالت کاچین استخراج میشوند. پکن امیدوار است با کمک به حکومت نظامی میانمار و همزمان مذاکره با شورشیان مسلح، کنترل خود را بر این منابع ارزشمند مستحکم کند.
میانمار؛ میدان رقابت ژئوپلیتیک
ایالت کاچین در شمال میانمار که در مرز چین و هند واقع شده، به مرکز اصلی استخراج عناصر نادر خاکی تبدیل شده است. شورشیان «ارتش استقلال کاچین» (KIA) در سال ۲۰۲۴ کنترل بسیاری از معادن منطقه را به دست گرفتند و موقعیت چین را در بهرهبرداری از این منابع با چالش مواجه کردند. با این حال، چین همچنان بزرگترین پردازشگر عناصر نادر در جهان است و ۹۰ درصد بازار جهانی را در اختیار دارد.
به گزارش نهاد بینالمللی «گلوبال ویتنس»، میانمار اکنون بزرگترین منبع عناصر نادر سنگین در جهان است. صادرات این مواد معدنی به چین طی چهار سال گذشته بیش از ۳.۶ میلیارد دلار ارزش داشته است؛ رقمی پنج برابر بیشتر از دوران پیش از کودتای نظامی ۲۰۲۱. ماهیت استخراج این معادن که با استفاده گسترده از مواد شیمیایی سمی، چون نیترات آمونیوم انجام میشود، محیطزیست منطقه را بهشدت آلوده کرده و رودخانههایی همچون کوک و مکونگ را به مجاری آلوده به آرسنیک و دیگر مواد سمی بدل ساخته است.
پیامدهای ژئوپلیتیک و دیپلماسی معادن کمیاب
تسلط چین بر معادن عناصر نادر خاکی در میانمار نه تنها بُعد اقتصادی دارد، بلکه پیامدهای ژئوپلیتیک مهمی نیز به همراه آورده است. پس از کودتای ۲۰۲۱ و روی کار آمدن حکومت نظامی، روابط واشنگتن و نایپیداو تیرهتر شد و این خلأ، فرصت مناسبی برای چین و روسیه فراهم کرد تا با ارائه سرمایهگذاری، سلاح و حمایت دیپلماتیک، جایگاه خود را در میانمار تقویت کنند. پکن اکنون با استفاده از نفوذ اقتصادی و انرژی، از جمله تأمین برق خورشیدی، بادی، آبی و گاز، تلاش میکند هزینههای سنگین سوخت در میانمار را کاهش داده و نفوذ خود را عمیقتر سازد.
با وجود این، شورشیان محلی مانند کاچین و «ارتش متحد ایالت وا» (UWSA) کنترل بخشی از معادن و مسیرهای کلیدی را در اختیار دارند و حاضرند در قبال دریافت حمایت مالی و تسلیحاتی، روابط تجاری با چین را حفظ کنند. همین امر باعث شده چین عملاً ناچار شود بهطور همزمان با حکومت مرکزی میانمار و گروههای شورشی مذاکره کند و گاه حتی میلیاردها دلار به حساب گروههای مسلح واریز کند. در عین حال، اگر آتشبسی پایدار میان شورشیان و حکومت برقرار شود، ممکن است درآمد حاصل از صادرات مواد معدنی میان طرفین تقسیم گردد.
ایالات متحده در چنین شرایطی دسترسی مستقیم به این منابع ندارد. مسیرهای حملونقل از ایالت کاچین به آمریکا دشوار و ناامن است، چراکه مسیرها عمدتاً به سمت استان یوننان چین منتهی میشوند. از همین رو، آمریکا همچنان بهشدت به واردات عناصر پردازششده از چین وابسته است؛ وابستگیای که کاخ سفید آن را تهدیدی برای امنیت ملی میداند.
اهمیت دیسپروزیم و تربیوم برای صنایع پیشرفته
در میان عناصر نادر خاکی، دیسپروزیم و تربیوم جایگاه ویژهای دارند. دیسپروزیم به دلیل خاصیت مغناطیسی قوی و مقاومت در برابر گرما، در تولید میلههای کنترل راکتورهای هستهای، لیزرهای حالت جامد، خودروهای برقی، توربینهای بادی و سامانههای ذخیره داده استفاده میشود. نام این عنصر برگرفته از واژه یونانی «دیسپروزیتوس» به معنای «دستنیافتنی» است.
تربیوم نیز در فناوریهای نوری و نمایشگرها کاربرد گسترده دارد. این عنصر برای تولید لامپهای فلورسنت، دیودهای نوری (LED)، صفحهنمایش تلویزیونها، سیستمهای اشعه ایکس و لیزرهای پالسی بهکار میرود. هر دو عنصر در صنایع نظامی آمریکا، بهویژه در تولید موتور جت، سامانههای هدایت موشکی، رادارهای پیشرفته و تجهیزات ارتباطی امن، نقشی حیاتی دارند. به همین دلیل، کاخ سفید در آوریل گذشته اعلام کرد: «مواد معدنی حیاتی، از جمله عناصر نادر خاکی، ستونهای اصلی پایه صنعتی دفاعی ما محسوب میشوند.»
وابستگی آمریکا به منابع خارجی این عناصر، بهویژه از کشورهایی، چون چین که رقیب راهبردی واشنگتن محسوب میشوند، میتواند زنجیره تأمین صنایع دفاعی و اقتصادی را در معرض خطر قرار دهد. این موضوع باعث شده در سالهای اخیر سیاستمداران آمریکایی به دنبال سرمایهگذاری در استخراج و پردازش داخلی یا همکاری با کشورهای متحد برای کاهش این وابستگی باشند.
معادلات دیپلماتیک میان واشنگتن و نایپیداو
با وجود فشارهای آمریکا بر حکومت نظامی میانمار پس از کودتا، نشانههایی از نرمتر شدن موضع واشنگتن دیده میشود. در ژوئیه، ترامپ در نامهای به ژنرال مین آنگ هلینگ، رهبر نظامی میانمار، از افزایش تعرفه واردات از این کشور به ۴۰ درصد خبر داد. این اقدام از سوی تحلیلگران بهعنوان نخستین نشانه پذیرش ضمنی حکومت نظامی از سوی واشنگتن تعبیر شد.
ژنرال مین آنگ هلینگ نیز در پاسخ، ضمن تمجید از رهبری ترامپ، خواستار عادیسازی روابط اقتصادی و کاهش تحریمها شد. او حتی پیشنهاد داد تعرفه واردات کالاهای آمریکایی به میانمار از ۸۸ درصد به سطحی میان صفر تا ۷ درصد کاهش یابد. اندکی بعد، وزارت خزانهداری آمریکا برخی تحریمها علیه افراد نزدیک به رژیم نظامی را لغو کرد، هرچند تحریمهای اصلی علیه شخص ژنرال و رهبران کودتا همچنان پابرجا ماند.
این رویکرد دوگانه نشان میدهد که واشنگتن با وجود انتقاد از سرکوبهای خونین و جنگ داخلی گسترده در میانمار، به اهمیت منابع معدنی این کشور برای منافع راهبردی خود واقف است. نزدیکی احتمالی میان آمریکا و نایپیداو میتواند توازن قدرت در منطقه را تغییر دهد و دسترسی واشنگتن به معادن کمیاب را تسهیل کند، هرچند هزینههای سیاسی و اخلاقی چنین همکاریای همچنان محل بحث و جنجال خواهد بود.