جزئیات عملیات بارورسازی ابرها در ۲۳ استان کشور / راهکار مؤثر یا اتلاف بودجه؟

تلاشی گسترده برای "بارورسازی ابرها" با هدف مبارزه با بحران آب. اما آیا این نبرد هوایی، همان راهکار جادویی است که ما را از چنگال کمآبی نجات میدهد؟ وزارت نیرو از اجرای دهها پرواز بارورسازی ابرها در سال آبی جاری خبر داده، اقدامی که با هدف جبران کمبود منابع آب انجام میشود، اما کارشناسان درباره اثرگذاری بلندمدت آن تردید دارند.
به گزارش اقتصادآنلاین، تصور کنید برای نبرد با دشمنی دیرینه و سرسخت به نام خشکسالی، هواپیماها و پهپادهای ما در آسمان جولان میدهند و ژنراتورهای زمینی با تمام قوا تلاش میکنند تا قطرهای امید به زمین تشنه برسانند. این صحنهای است که در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ در ایران رقم خورده است؛ تلاشی گسترده برای "بارورسازی ابرها" با هدف مبارزه با بحران آب. اما آیا این نبرد هوایی، همان راهکار جادویی است که ما را از چنگال کمآبی نجات میدهد؟ یا تنها یک مرهم موقت بر زخمی عمیق است که نیاز به جراحیهای اساسیتر دارد؟ بیایید با هم به این معمای پیچیده نگاهی بیندازیم و ببینیم آیا آسمان قرار است یاریگر ما در این خشکسالی باشد یا خیر!
تلاشهای گسترده برای بارورسازی ابرها در ایران: آمار و برنامهها
در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴، شاهد فعالیتهای چشمگیری در حوزه بارورسازی ابرها در ایران بودیم. در مجموع ۳۷ پرواز با هواپیما و ۵۰ پرواز با پهپاد در مناطق مختلف کشور انجام شد و بیش از ۶۰۰ ژنراتور زمینی نیز در ۲۳ استان فعال گردید. این عملیات گسترده با هدف افزایش بارندگی و جبران بخشی از کمبود منابع آب صورت پذیرفته است.
محمدمهدی جوادیانزاده، رئیس سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی، با تأیید این آمار، اعلام کرد که این عملیات با ترکیبی از هواپیماهای سرنشیندار (مانند آنتونوف که در شمالغرب، جنوبغرب، تهران و شمالشرق به پرواز درآمدند)، پهپادها (فعال در حوضه آبریز زایندهرود، کوهرنگ، خراسان جنوبی و پروژههای استانهای فارس و بوشهر) و همچنین ژنراتورهای زمینی اجرا شده است.
بارورسازی ابرها: مکمل استراتژیک یا راهکار اصلی؟
این حجم از فعالیتها نشان میدهد که "بارورسازی ابرها" به عنوان ابزاری مکمل و نه جایگزین برای جبران کمبود منابع آبی کشور، مورد توجه قرار گرفته است. مسئولان سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی، مأموریت اصلی خود را "مدیریت بهینه منابع آب جوی با فناوریهای نوین" تعریف کردهاند. در همین راستا، برنامههای بلندمدتی نظیر "آیندهنگاری ۱۰ ساله" و "افزایش سالانه ۵ درصدی منابع آب جوی" از طریق بارورسازی ابرها را در دستور کار دارند.
اما این برنامهها هزینهی گزافی در بر دارند؛ حدود ۷۵۰۰ میلیارد تومان! اگرچه گفته میشود این بودجه بدون فشار مالی مستقیم به دولت تأمین خواهد شد، اما کارشناسان و منتقدان در مورد اولویتبندی چنین هزینهای در شرایط کنونی کشور، تردیدهای جدی دارند.
بحثهای داغ کارشناسی: اثربخشی یا تنها یک نمایش؟
همانند بسیاری از طرحهای بزرگ، "بارورسازی ابرها" نیز از تیغ تیز نقد کارشناسان در امان نمانده است. منتقدان بر این باورند که بارورسازی ابرها "راهحلی پایدار نیست" و اثربخشی آن به دلیل محدودیتهای فنی و طبیعی، بسیار ناچیز است. آنها به تجربه کشورهای دیگر اشاره میکنند که نشان داده افزایش بارندگی ناشی از بارورسازی معمولاً تنها چند درصد بوده و نمیتواند به هیچ عنوان جایگزین اقدامات حیاتی مانند "مدیریت مصرف"، "بازچرخانی آب" و "اصلاح الگوی کشت" شود. به اعتقاد آنها، تزریق پول به این بخش، غفلت از ریشههای اصلی بحران آب است.
در مقابل، حامیان این سیاست در پاسخ به منتقدان، تأکید دارند که در شرایط "ناترازی آبی" بحرانی کشور، استفاده از هر امکان موجود، هر چند کوچک، اهمیت دارد. آنها بارورسازی ابرها را "مکملی ارزشمند" برای سایر طرحها میدانند که میتواند در کنار سایر اقدامات، به بهبود وضعیت کمک کند.
نشست اخیر وزارت نیرو نشان داد که "مدیریت آب کشور" بر ترکیبی از اقدامات کوتاهمدت (مانند بارورسازی ابرها) و برنامهریزی بلندمدت تکیه دارد. اما پرسش اصلی و بیپاسخ این است که آیا بارورسازی ابرها، با هزینههای سنگین و بحثبرانگیز خود، میتواند از یک "پروژه نمادین" به "راهکاری اثربخش و پایدار" برای تأمین آب کشور تبدیل شود، یا اینکه همچنان در حد یک "سیاست جانبی" و شاید کمی پرهزینه، باقی خواهد ماند؟ این سؤال هنوز پاسخی قطعی ندارد.