مثقال-طلا با آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
فونیکس
تور روسیه
فلای تو دی
پارس نماد.
۲۵ / شهريور / ۱۴۰۴ ۱۶:۵۷

این پیرمرد چگونه از دست کلثوم اکبری گریخت؟

این پیرمرد چگونه از دست کلثوم اکبری گریخت؟

کلثوم اکبری در دومین جلسه دادگاه به قتل ۱۳ شوهر خود اعتراف و اظهار پشیمانی کرد. متهم گفت: «توبه کرده‌ام.» او تاکید کرد که تمامی قتل‌ها را شخصا و بدون همدست انجام داده است.

کد خبر: ۲۰۸۶۶۹۴
دی جی شهر

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، طی روز‌های اخیر اخباری درباره اجرای حکم اعدام «کلثوم اکبری» قاتل سریالی مردان مازندرانی در فضای مجازی منتشر شده که صحت نداشته و اداره کل زندان‌های مازندران در واکنش به این خبر آن را تکذیب گفته بود: «کلثوم اکبری همچنان در زندان ساری به سر می‌برد و پرونده او در حال رسیدگی است.» با این حال ۲۳ شهریور ماه جاری، دومین جلسه رسیدگی به پرونده این قاتل سریالی که ۱۱ شوهر خود را با خوراندن دارو به قتل رسانده بود با حضور بیش از ۴۰ شاکی به صورت علنی برگزار شد.

کلثوم اکبری در دومین جلسه دادگاه به قتل ۱۳ شوهر خود اعتراف و اظهار پشیمانی کرد. متهم گفت: «توبه کرده‌ام.» او تاکید کرد که تمامی قتل‌ها را شخصا و بدون همدست انجام داده است.

کلثوم اکبری در ادامه با خونسردی و بدون نشانه‌ای از ناراحتی گفت: «به قرآن قسم اگر بیرون بیایم دیگر کارهایم را تکرار نمی‌کنم.» همچنین در اولین جلسه دادگاه، خانواده چهار نفر از مقتولان تقاضای قصاص متهم را عنوان کردند و مابقی خانواده نیز باید تقاضای خود را ظرف مدت مشخص به دادگاه ارایه دهند. در پایان دومین جلسه قضات وارد شور شدند.

همچنین متهم در اولین جلسه دادگاه سعی کرده اتهام وارده را رد کند، اما وقتی فیلم بازسازی صحنه قتل که توسط او انجام شده بود را در دادگاه مشاهده کرد، پذیرفت که اعترافات اولیه‌اش در اداره پلیس صحت داشته است، اما همچنان سعی می‌کرد با مظلوم‌نمایی از بیان جزییات امتناع کند. متهم در برابر سوالات قاضی گفت: نمی‌دانم و سپس در ادامه اظهار کرد: «من اگر می‌دانستم کارم به اینجا می‌رسد این کار‌ها را نمی‌کردم.» وکیل کلثوم در پایان در دفاع از او گفت: «به نظر می‌رسد وضعیت روحی و روانی این متهم نیاز به بررسی بیشتر دارد.» این در حالی است که یکی از اولیای دم حاضر در جلسه با اعتراض به ادعای وکیل متهم گفت: «این خانم دارو‌های تخصصی دیابت و دارو‌های جنسی را با هم ترکیب می‌کرده و در چند نوبت به قربانیان می‌خوراند تا اوردوز نکنند. چنین نقشه ماهرانه‌ای که منجر به فریب تعداد زیادی خانواده‌های سرشناس شده که حتی اقدام به شکایت نکردند، نمی‌تواند کار یک مجنون باشد.» سپس متهم در مورد نحوه خرید و نگهداری دارو‌ها گفت: «این دارو‌ها متعلق به خودم بود. آنها را در یخچال نگهداری می‌کردم و خودم آنها را خریداری می‌کردم.»

شگرد و شیوه قتل‌های سریالی

کلثوم اکبری اهل ساری است. او پس از آنکه در شهریور ۱۴۰۲ به ظن دست داشتن در مرگ همسر ۸۲ ساله‌اش بازداشت شد، به قتل ۱۰ نفر دیگر طی ۲۰ سال اعتراف کرد. دستگیری و شناسایی متهم توسط محمد مظهری، بازپرس ویژه قتل دادسرای محمودآباد اتفاق افتاد. او پس از مهین قدیری دومین قاتل زنجیره‌ای زن ایرانی به شمار می‌آید. کلثوم با حضور در مجالس زنانه از زندگی خود و اینکه تمایل دارد به ازدواج موقت مردی سالخورده که تنها زندگی می‌کند، در بیاید، حرف می‌زد. او به این ترتیب با افرادی که برای پدر سالخورده و تنهایشان به دنبال همدم می‌گشتند، آشنا می‌شد. کلثوم پس از اطمینان از اینکه سوژه مورد نظرش ثروت زیادی دارد به شرط دریافت مهریه در قالب پول نقد یا مِلک به عقد او درمی‌آمد و در کمتر از ۳ ماه با شگرد‌هایی از قبیل خوراندن دارو و خفه کردن شخص را به قتل می‌رساند. او قرص قند یا فشار خون را در نوشیدنی‌های مختلف حل می‌کرد و به قربانی می‌داد. در مرتبه‌های اول و زمانی که حال قربانی بد می‌شد کلثوم او را به بیمارستان می‌رساند و ظاهرا نجاتش می‌داد، اما در مرحله‌های بعد با بالا بردن دوز دارو آنها را بی‌حال می‌کرد و می‌کشت و، چون در پرونده پزشکی قربانیان این سابقه ثبت می‌شد، کسی به نحوه مرگشان مشکوک نمی‌شد.

کلثوم قتل‌هایش را در شهر‌های ساری، نکا، محمودآباد، بابل و قائمشهر مرتکب شده است. او قربانیانش را از شهر‌های مختلف انتخاب می‌کرد تا ردی از خود باقی نگذارد. آخرین قربانی کلثوم، غلامرضا بابایی، ۸۲ ساله بود که با مهریه ۵۰۰ میلیون تومانی او را صیغه کرده بود. بابایی پس از مدت کوتاهی به کلثوم مظنون شد. او چند روز پیش از مرگش به فرزندانش گفته بود که کلثوم به زور به او قرص قلب و فشار خون می‌دهد و هر بار که نوشیدنی‌های کلثوم را می‌خورد از حال می‌رود. او چند روز بعد از گفتن این جمله‌ها جانش را از دست داد و فرزندانش که به مرگش مشکوک شده بودند از کلثوم اکبری به اتهام قتل شکایت کردند. او پس از بازداشت اعتراف کرد با حل کردن تعداد زیادی قرص فشار خون در ظرف آب، طی چند مرحله همسرش را بی‌حال و در نهایت با حوله خفه‌اش کرده است.

۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۲؛ حسن مفخمی، فرمانده انتظامی مازندران اعلام می‌کند: زنی ۵۶ ساله در قالب ازدواج با افراد مسن آنها را شناسایی و به قتل رسانده. قاتل پس از به قتل رساندن هفتمین طعمه خود دستگیر شده است. او تاکنون به قتل‌های سریالی خود اعتراف و صحنه جرم‌ها را بازسازی کرده است.

قاتل در اعترافات خود در مورد نحوه به قتل رساندن قربانیانش اظهار کرده که قرص دیابت یا فشار خون را در آب یا نوشیدنی‌های دیگر حل می‌کرده و به طعمه‌های خود می‌خورانده است. او چندین بار این کار را تکرار می‌کرده تا حال آنها بد شود. سپس با زیرکی قربانیان را نجات و به بیمارستان می‌رسانده و بعد در مرحله آخر مقدار دارو را افزایش می‌داده تا قربانی کشته شود.

قاتل در اعترافات خود مدعی شده با این اقدام هم پرونده پزشکی برای قربانیان تشکیل می‌شده و هم دیگر کسی به او شک نمی‌کرده است. همچنین روابط عمومی نیروی انتظامی مازندران در مورد پرونده این قاتل سریالی اعلام می‌کند: «زن ۵۶ ساله‌ای دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او که دید دستش نزد پلیس رو شده علاوه بر قتل پیرمرد ۸۲ ساله به قتل چند نفر دیگر هم اعتراف کرد. طعمه‌های متهم مردان مسن بودند که این زن ابتدا به صورت موقت با آنها ازدواج می‌کرده و پس از دو، سه ماه زندگی مشترک با خوراندن قرص یا حل کردن آن در نوشیدنی طعمه‌هایش را به قتل می‌رسانده است. قاتل از شوهر اولش یک پسر دارد که سال‌ها بعد فوت می‌کند و از ازدواج دومش یک دختر.»

ماجرای طعمه‌ای که زنده ماند

سال ۱۳۹۹ کلثوم اکبری با مردی ازدواج می‌کند. قاتل پنج، شش ماه پس از زندگی با این مرد یک شب در شربت او دارو می‌ریزد تا او را خفه و به قتل برساند، اما دارو‌ها بر بدن این مرد مسن اثر نمی‌کند و لحظه ارتکاب جنایت را می‌بیند و قاتل را فراری می‌دهد. یک منبع آگاه در مورد این حادثه به «اعتماد» گفته بود: «این مرد تنها طعمه قاتل بود که دارو‌ها را مصرف کرد و زنده ماند. قاتل سال ۹۹ از طریق مردی که در ساری بوده به این خانواده معرفی می‌شود و این زن به عقد موقت پدر مسن آنها در می‌آید. وقتی ازدواج کردند این زن به خانواده شوهرش اعلام می‌کند که حتما باید تنها زندگی کنند. برای همین به طبقه بالای همان خانه می‌روند تا زندگی مشترکشان را آغاز کنند. خانواده این مرد شاهد بودند که هر روز نزدیک غروب کلثوم برای پدرشان شربت درست می‌کند تا به او بدهد. یک شب حدود ساعت یک بامداد خانواده او متوجه می‌شوند از خانه پدرشان سر و صدا می‌آید. یکی از اعضای خانواده برای پیگیری ماجرا به خانه آنها مراجعه می‌کند، اما میان راه می‌بیند کلثوم وسایلش را برداشته و در حال فرار از خانه است. او که گمان می‌کرده پدرشان با این زن بحثش شده از او می‌پرسد که چرا این ساعت شب دعوا می‌کردید! مرد مسن به او می‌گوید؛ کلثوم می‌خواست مرا خفه کند.»

این منبع آگاه در ادامه توضیح می‌دهد: «پس از حادثه این مرد مسن به خانواده‌اش گفت از سر شب کلثوم به او دارو داده و او منگ شده، اما به هوش بوده و همه چیز را می‌دیده فقط نمی‌تواسته از جایش بلند شود تا اینکه ساعت ۱۲ بامداد متوجه می‌شود این زن روی سر و صورت او روسری انداخته و قصد داشته با بالشت او را خفه کند. این مرد مسن با هوشیاری قاتل را به گوشه‌ای پرت کرده و توانسته از خودش دفاع کند. قاتل هم وقتی دیده اقدامش بی‌نتیجه مانده سریع وسایلش را که از قبل جمع کرده بود، برداشته و از خانه فرار کرده است. خانواده مرد مسن پس از این اتفاق، ماجرا را پیگیری نمی‌کنند، چون نمی‌خواستند ۷۰ میلیون تومان مهریه بدهند. مهریه قاتل آن زمان ۷۰ میلیون تومان بود. برای همین خانواده اقدامی نمی‌کنند، اما سه سال پس از این ماجرا خانواده این مرد با دیدن کلثوم ناگهان شوکه می‌شوند؛ چند روز پس از دستگیری کلثوم اکبری، پلیس او را برای بازسازی صحنه به خانه تنها بازمانده می‌برند.»

ارسال نظرات
ملی گلد.
x