
قتل شوهر توسط تازهعروس و همدستش

تازهعروسی که با همدستی دوستش، شوهرش را به قتل رسانده بود، با بخشش اولیای دم از مجازات قصاص نجات یافت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سایت جنایی، ماجرا از زمانی آغاز شد که زن جوانی به دلیل اختلاف با همسرش خانه را ترک کرد و به خانه دوست صمیمیاش پناه برد و در آنجا بود که او و دوستش نقشه قتل را طراحی کردند.
بر اساس مستندات پرونده، در ساعت ۱۵ روز اول بهمنماه ۱۴۰۲، زنی هراسان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گفت دخترش با همدستی دوستش، شوهرش را کشته است و درخواست کرد ماموران سریعاً به آدرس موردنظر برسند. پس از این تماس، تیمی از ماموران به محل اعزام و با جسد خونآلود مردی حدوداً ۲۸ ساله مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
مادر متهم که این جنایت را به پلیس گزارش کرده بود، پس از حضور ماموران اداره دهم پلیس آگاهی گفت چند ساعت پیش دخترش ترانه با او تماس گرفت و درخواست کمک کرد. او ادامه داد که وقتی به خانه دخترش رسید، با صحنهای هولناک روبهرو شد! دخترش شوهرش را کشته بود و دوستش نیز در این جنایت به او کمک کرده بود. او افزود، آنها قصد داشتند جسد را مثله و از خانه خارج کنند، اما نتوانستند. او گفت به بهانه تهیه وسایل برای پنهان کردن جسد، از خانه خارج شد و وحشتزده با پلیس تماس گرفت.
در پی این اظهارات، بازپرس جنایی دستور بازداشت دو زن متهم را صادر کرد. این در حالی بود متهمان در بازجوییها به قتل اعتراف کردند و مدعی شدند در جریان درگیری و به قصد انتقامجویی مرتکب این جنایت شدهاند. پس از تحقیقات اولیه هم جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و متهمان برای تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
همسر مقتول، که تنها ۲۵ سال دارد، گفت تا پیش از این هرگز پایش به اداره پلیس یا دادسرا باز نشده بود، اما اکنون اتهامش قتل است.
هنوز باور نمیکرد جان شوهرش را گرفته باشد، اما مدعی شد اختلافات با همسرش زمانی شدت گرفت که دوست صمیمیاش، ملیکا، مهمان خانه آنها شد.
او در پاسخ به این پرسش که آیا از قبل برای قتل شوهرش نقشه کشیده بود، گفت: «نه، اصلاً. همه چیز در یک لحظه رخ داد. من و دوستم قصد قتل نداشتیم. هنوز گیج و گنگم. نمیدانم شوهرم مقصر بود یا دوستم. نمیدانستم باید حرف کدامیک را باور کنم.ای کاش هرگز به حال دوستم دلسوزی نمیکردم تا این اتفاق هولناک رخ نمیداد.»
او در توضیح ماجرای دلسوزی برای دوستش، گفت: «ملیکا با شوهرش اختلاف داشت و زندگیاش در حال فروپاشی بود. به دلیل درگیریهای شدید با همسرش، که او را کتک میزد و از خانه بیرون میکرد، جایی برای رفتن نداشت. او دوست من بود و دیدن گریهها و بدبختیاش خیلی ناراحتم میکرد. نمیتوانستم او را در آن وضعیت ببینم. در نهایت، او را به خانهامان دعوت کردم، اما نمیدانستم این کار زندگی خودم را هم نابود میکند.»
این متهم در مراحل مختلف رسیدگی به پرونده در پاسخ به این سوال که چه اتفاقی باعث قتل شد، گفت: «حدود ۱۰، ۱۲ روز از حضور ملیکا در خانهمان گذشته بود. او مدام میگفت شوهرم پشت سر من بدگویی کرده و قصد طلاق دارد. شوهرم هم میگفت، ملیکا پشت سر من حرفهای نامربوط زده است. نمیدانستم حرف کدامیک را باور کنم، اما حرفهای ملیکا بیشتر روی من تاثیر گذاشت و نسبت به شوهرم بدبین شدم. روز حادثه با شوهرم درگیر شدم. ملیکا هم وارد دعوا شد و من در اوج عصبانیت با چاقو چند ضربه به شوهرم زدم. ملیکا هم برای کمک به من چند ضربه زد تا اینکه شوهرم خونآلود روی زمین افتاد و متوجه شدیم جان باخته است.»
این زن و دوستش ملیکا مدعی هستند، وقتی مرد خونآلود روی زمین افتاد، وحشت کردند. تصمیم گرفتند جسد را از خانه خارج کنند. چون میترسیدند با گذر زمان بوی تعفن بلند شود. به همین دلیل زن جوان که شوهرش را کشته بود، حدود دو ساعت بعد به مادرش زنگ زد تا کمکشان کند، چون وقتی خودشان خواستند جسد را خارج کنند، زورشان نرسید.
در نهایت، پرونده پس از تکمیل تحقیقات، متهمان در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند و قضات یکی از شعب دادگاه، حکم به قصاص زن همسرکش دادند. حکم صادره در شعبه ۴۸ دیوان عالی کشور تایید شده بود و پرونده متهمان به شعبه ۴ اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. قرار بود به زودی پرونده در فهرست اجرای قصاص قرار گیرد، اما اولیای دم با حضور در دادسرای امور جنایی اعلام کردند از خون عامل مرگ فرزندشان گذشتند. این در حالی متهمان هر بار که مورد تحقیق قرار گرفتند، به شدت اظهار پشیمانی کرده بودند. زن همسرکش هم گفته بود فکر نمیکردم در این سن و سال قاتل شوم.
به هر ترتیب، با بخشش اولیای دم، پرونده بار دیگر به دادگاه ارجاع خواهد شد تا متهمان از جنبه عمومی جرم محاکمه شوند.