
چالشهای پرهزینه کشاورزی ایران

کشاورزی کشور امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند برنامهریزی علمی و بهرهگیری از فناوریهای نوین برای عبور از بحران هزینههاست.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، کشاورزی ایران امروز بیش از هر زمان دیگری با چالش ناترازی انرژی روبهرو است؛ چالشی که هزینه تولید را افزایش داده، برنامهریزی برای کشت علمی را مختل کرده و مانع بهرهگیری از ظرفیتهای صادراتی کشور شده است. یک کارشناس کشاورزی، بر این باور است که حل این مسئله تنها با یک بسته سیاستی جامع ممکن است؛ بستهای که انرژی را بهعنوان بخشی جداییناپذیر از زنجیره تأمین امنیت غذایی تعریف کند و همزمان آب، نهادهها و فناوریهای نوین را در یک چارچوب منسجم ارزیابی کند.
احمد فرخصابر - کارشناس اقتصادی - با تأکید بر ضرورت اصلاح بنیادین سیاستهای انرژی و بهرهوری در کشاورزی، اظهار کرد: تداوم ناترازیهای انرژی در این حوزه نهتنها تهدیدی برای امنیت غذایی کشور است، بلکه یک عامل بازدارنده جدی برای رشد پایدار اقتصادی به شمار میآید.
وی با اشاره به چالشهای موجود در تراز انرژی کشاورزی، تصریح کرد: امروز بسیاری از مزارع و واحدهای تولیدی وابستگی بالایی به حاملهای انرژی گران و ناپایدار دارند، در حالی که ساختار مصرف، ناکارآمد و مبتنی بر الگوهای دهههای گذشته باقی مانده است. این ناهماهنگی سبب شده که هزینه تولید بهطور غیرقابل پیشبینی افزایش یافته و حاشیه سود تولیدکنندگان به حداقل برسد.
فرخصابر افزود: رفع ناترازی انرژی در کشاورزی نیازمند یک بسته سیاستی سه بعدی از جمله اصلاح تعرفهها و الگوهای قیمتگذاری متناسب با ماهیت فصلی مصرف، سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی پاک و تجدیدپذیر، و نوسازی ماشینآلات کشاورزی است. بسیاری از چاههای کشاورزی کشور با موتورهای فرسودهای کار میکنند که راندمان آنها بعضاً کمتر از ۳۰ درصد است و این موضوع فشار مضاعفی بر شبکه برق و سوخت وارد میکند.
این کارشناس با تحلیل اثرات ناترازی انرژی بر بهرهوری بخش کشاورزی، اظهار کرد: بهرهوری پایین، نه صرفاً نتیجه شیوههای سنتی تولید، بلکه برآیند مستقیم فقدان مدیریت بهینه منابع است که اگر کشاورز نتواند پیشاپیش از دسترسی به انرژی مطمئن و قیمتگذاری باثبات اطمینان حاصل کند، نهتنها برنامهریزی برای کشت علمی مختل میشود، بلکه گرایش به محصولات کممصرف از جهت انرژی نیز کاهش مییابد.
فرخصابر تصریح کرد: بهرهوری در بخش کشاورزی زمانی جهش پیدا میکند که ما از رویکرد بخشی فاصله بگیریم و انرژی را بهعنوان بخشی از زنجیره تأمین امنیت غذایی ببینیم. این یعنی ارزیابی توأمان آب، انرژی، نهادهها و فناوریهای نوین در یک چارچوب منسجم.
وی به تجربه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (SCO) و بریکس اشاره کرد و گفت که بسیاری از آنها با ایجاد خوشههای فناوری در روستاها، مصرف انرژی را تا ۴۰ درصد کاهش دادهاند، در حالی که تولید ناخالص کشاورزی تا دو برابر رشد کرده است.
این کارشناس با تأکید بر نقش رشد اقتصادی بخش کشاورزی در توسعه کلان کشور، یادآور شد: سهم این بخش از تولید ناخالص داخلی میتواند تا سال ۱۴۱۰ به بیش از ۱۲ درصد برسد، تنها اگر «توازن انرژی» و «نظام جامع بهرهوری» به صورت همزمان اصلاح شوند.
فرخصابر خاطرنشان کرد: بازارهای صادراتی منطقهای بهویژه در حوزه غلات، محصولات باغی و فرآوردههای تبدیلی، آماده جذب محصولات ایرانی هستند به شرط آن که هزینه تمامشده کاهش یابد و کیفیت استانداردسازی شود.
وی به نقش فناوریهای نوین نیز اشاره کرد و افزود: فناوری هوشمندسازی آبیاری، پهپادهای پایش مزرعه و سیستمهای دادهمحور برای پیشبینی نیاز انرژی مزارع، ابزارهایی هستند که میتوانند کشاورزی ما را از یک فعالیت پرهزینه و پرریسک، به یک کسبوکار رقابتی منطقهای تبدیل کنند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی به حوزه انرژیهای خورشیدی و بادی برای مصارف کشاورزی باید با مشوقهای مالیاتی و تسهیلات ارزانقیمت همراه باشد.
فرخصابر با بررسی چشمانداز آینده گفت: ما با دو مسیر روبهرو هستیم؛ یا میتوانیم کشاورزی را با انرژی ارزان ولی خاموشیدار ادامه دهیم و همچنان گرفتار ناترازی باشیم، یا آنکه با اصلاح ساختاری و نوسازی هدفمند، کشاورزی را به موتور محرک رشد اقتصادی و اشتغال پایدار بدل کنیم. تحقق این هدف نیازمند همکاری بین دستگاهی، مشارکت مستقیم کشاورزان در تصمیمسازیها و تعامل با تجربه کشورهای پیشرو است.
وی در پایان یادآور شد: رفع ناترازی انرژی، پیششرط اصلی افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی در کشاورزی ایران است و بدون آن، هر برنامه توسعهای در این حوزه محکوم به شکست خواهد بود. اکنون زمان تصمیمگیریهای جسورانه است، پیش از آنکه بحران انرژی و آب به نقطه غیرقابل بازگشت برسد.
البته که نکته مهم این است که با تمام شدن فصل گرما که پیک مصرف کاهش یافته خاموشیها در پایتخت نیز کاهش یافته، اما این به معنای رفع کامل ناترازیها نیست و نباید اینگونه تعبیر کرد؛ حال که خاموشیها به حداقل رسیده دیگر مشکلی نخواهد بود، چه بسا که با وجود کمبارشی و خشکسالی شدیدی که به ویژه ایران درگیر آن است و سرمایه گذاری در بخش انرژیهای تجدید پذیر نیز یک گام جدیدی است که چندان به نتیجهای نرسیده و وضعیت منابع آبی و انرژی در سال آینده چه بسا وضعیت بحرانیتری داشته باشد، روزها و ماههای آینده که مصرف انرژی و برق تا حدودی کنترلشدهتر است میتواند فرصتی باشد تا به مطالعات و تفکرات و طرحهایی که در زمینه رفع ناترازی و بهبود شرایط صورت گرفته جامه عمل پوشانده شود.