زمان مناسب برای مذاکره را از دست داده و به آخر خط رسیدهایم/ خروج از NPT به معنای افتادن از چاله به چاه است

ابوالقاسم دلفی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل بینالملل درباره فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت احتمالی تحریمهای بینالمللی علیه ایران گفت: اروپاییها میدانند که بازگشت تحریمها سود چندانی برایشان نخواهد داشت، بهویژه در شرایطی که اروپا بر سر موضوع فلسطین و طرح آقای مکرون برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین درگیر تنش با آمریکا و اسرائیل است. در نتیجه، اروپا در موقعیتی قرار ندارد که بخواهد همزمان با ایران وارد تنش جدیدی شود، زیرا چنین اقدامی برای آنها مطلوب نخواهد بود؛ بنابراین هدف اروپاییها الزاماً بازگرداندن تحریمها نیست، بلکه یافتن راهی برای عبور از وضعیت کنونی است. اما لازمه این امر آن است که ایران نیز گامهایی در جهت همکاری بردارد.
به گزارش اقتصادآنلاین، رایزنیها و گفتوگوهای دیپلماتیک رییسجمهور و وزیرخارجه ایران به صورت فشرده در نیویورک ادامه دارد. رییسجمهور امروز در نشست مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی میکند همزمان با این سخنرانی، وزیر خارجه و هیات همراه او با وزرای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه دیدار کردهاند و رایزنیهایی با وزیر خارجه قطر داشتهاند. اما آیا این تلاش نتیجه ملموسی خواهد داشت یا شنبه پیش رو، روز پنجم مهر ایران بار دیگر تحت تحریمهای همه جانبه بینالمللی قرار میگیرد؟ پیامدهای فعالشدن اسنپبک چیست و پس از آن چه روزنههایی برای دیپلماسی باقی میماند؟ اینها پرسشهایی که این روزها در افکار عمومی مطرح شده و ابوالقاسم دلفی، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در فرانسه در گفتوگو با «اقتصاد آنلاین» به آنها پاسخ میدهد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
آقای دلفی وضعیت کنونی را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا روزنهای برای موفقیت دیپلماسی باقی مانده است؟
وضعیت کنونی مطلوب نیست، زیرا فرصتهای زیادی از دست رفته است. دورههایی وجود داشت که میشد با صبر و حوصله بیشتر درباره مسائل فکر کرد، اما حالا ما به آخر خط رسیدهایم. طبق فعالیتهایی که اروپاییها انجام دادهاند، از یکشنبه آینده احتمال فعال شدن اسنپ بک وجود دارد. این ظاهر قضیه است؛ اما در باطن باید توجه داشت که اروپاییها پس از شکست مذاکرات ایران و آمریکا در جریان جنگ، وارد عمل شدند و در استانبول و ژنو درباره تمدید اسنپ بک سه خواسته مشخص را مطرح کردند؛ از جمله همکاری با آژانس، محدودیت در میزان اورانیوم غنیشده و ادامه مذاکره.
اما به هر دلیل زمان مناسب را برای مذاکرات از دست دادیم و به دقیقه ۹۰ رسیدیم. با آژانس چند دور مذاکرات کارشناسی در وین انجام شد که نتیجه آن تفاهمنامه قاهره بود؛ تفاهمی که آقای عراقچی امضا کرد و سپس شورای عالی امنیت ملی نیز اقدامات وزارت خارجه را تأیید نمود. در واقع در کشور اجماعی برای همکاری با آژانس به وجود آمد. با وجود این اجماع، متأسفانه همکاریها با آژانس عملی نشد. قرار بود کارشناسان آژانس به تهران بیایند و فعالیتهای نظارتی خود را انجام دهند. حتی قبلتر نیز نمایندگانی از آژانس برای موضوع بوشهر حضور یافته بودند و بعد از آن هم معاون آقای گروسی به تهران آمد و مذاکرات سیاسی انجام شد. با این حال نه بازرسی صورت گرفت و نه همکاری مؤثری انجام شد.
بهنظرتان چرا توافق اجرا نشد؟ آیا به اقدامات اروپاییها ارتباط داشت؟
غیرفعالشدن اسنپ بک میتوانست نتیجه اجرایی شدن توافق باشد نه صرف امضای آن. عدم اجرای تفاهمنامه موجب شد اروپاییها برداشت کنند که ایران بار دیگر به دنبال وقتکشی است تا از مهلتهای مقرر عبور کند؛ بنابراین اروپاییها تصمیم گرفتند روند رسمی اجرای مکانیسم اسنپ بک را پیگیری کنند.
فکر میکنید با وجود احتمال فعالشدن مکانیسم ماشه، ایران میتوانست به این توافق عمل کند؟
ماهیت قضیه این است که اگر بخواهیم شرایط فعلی به بحران نرسد، باید به تعهداتمان عمل کنیم؛ فارغ از اینکه طرف مقابل تعهدات خود را اجرا میکند یا خیر. در حال حاضر اروپاییها در شورای امنیت دست بالا را دارند، هم به واسطه اکثریت آرا و هم به دلیل مصوبه قبلی شورا که مانع از اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ نشد؛ بنابراین اسنپ بک بهطور رسمی قابلیت اجرایی شدن دارد. شرایط داخلی ایران هم با آنچه در مذاکرات مطرح میشود متفاوت است. وقتی آقای عراقچی طرحی را به اروپاییها ارائه میدهد، آقای مکرون میگوید این طرح خوب است، اما پشتوانه داخلی ندارد. این نشان میدهد که ما در داخل کشور دچار دوگانگی هستیم.
پیامد بازگشت تحریمها و شرایط تنشآلود با ایران برای اروپاییها چیست؟
آنها میدانند که بازگشت تحریمها سود چندانی برایشان نخواهد داشت، بهویژه در شرایطی که اروپا بر سر موضوع فلسطین و طرح آقای مکرون برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین درگیر تنش با آمریکا و اسرائیل است. در نتیجه، اروپا در موقعیتی قرار ندارد که بخواهد همزمان با ایران وارد تنش جدیدی شود، زیرا چنین اقدامی برای آنها مطلوب نخواهد بود؛ بنابراین هدف اروپاییها الزاماً بازگرداندن تحریمها نیست، بلکه یافتن راهی برای عبور از وضعیت کنونی است. اما لازمه این امر آن است که ایران نیز گامهایی در جهت همکاری بردارد.
برای ادامه این روند باید همکاری با آژانس بهطور حداقلی انجام شود. دستکم باید اجازه داده شود بازرسان آژانس از سایتهایی مانند بوشهر و تهران که پیشتر نیز بازدید شدهاند، دوباره دیدن کنند. این موضوع چیز تازهای نیست، اما میتواند ظاهر همکاری را حفظ کند. همچنین لازم است گزارش مربوط به سایتهای آسیبدیده طبق تعهدات به آژانس ارائه شود.
همزمان با احتمال فعالشدن اسنپبک، برخی طیفهای تندرو در داخل ایران موضوع خروج از انپیتی را مطرح کردهاند. این اقدام چه نتایجی در پی دارد؟
خروج از NPT به معنای افتادن از چاله به چاه است. چنین اقدامی هیچ مزیتی برای ما نخواهد داشت و صرفاً فشارها را افزایش میدهد. حتی در صورت خروج از این معاهده، تعهدات دوجانبه ایران با کشورهای مختلف در چارچوب قوانین بینالمللی باقی خواهد ماند و اروپاییها میتوانند همچنان بر اساس این قوانین علیه ما ادعا کنند.
بازگشت تحریمها و خروج از NPT در عمل به معنای آن است که ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل و ذیل بند ۴۱ قرار گیرد؛ شرایطی که امکان اجماع بینالمللی علیه کشور را فراهم میکند؛ بنابراین باید پرسید آیا ایران در شرایط فعلی توان تحمل تبعات فعال شدن اسنپ بک و خروج از NPT را دارد یا خیر؟
در این شرایط فکر میکنید برنامهها و دیدارهای رییسجمهور در آمریکا نتایج ملموسی خواهد داشت؟
وقتی آژانس هنوز برای همکاری تعریف روشنی ندارد، این نشان میدهد که در داخل کشور به تفاهم کامل نرسیدهایم. بخش مهمی از وضعیت کنونی به این بستگی دارد که در داخل چه تصمیمی گرفته شود. اگر تصمیم بر مقاومت کامل و تأکید بر غنیسازی باشد، نتیجه آن مشخص است. اما اگر تصمیم بر مصالحه و تفاهم باشد، سفر آقای پزشکیان به اروپا معنا و مفهوم پیدا میکند. آقای پزشکیان در سفر سال گذشته با سران اروپایی دیدار و گفتوگو داشت، اما نتیجه ملموسی حاصل نشد. علت آن است که اروپاییها میدانند تصمیمگیری درباره پرونده هستهای صرفاً در اختیار رئیسجمهور نیست و نیاز به پشتوانه داخلی دارد. اکنون نیز مجلس در حال آمادهسازی طرح خروج از NPT است تا در صورت فعال شدن اسنپ بک، بهعنوان پاسخ ایران مطرح شود. این رویکرد شباهتهایی با مصوبه مجلس در دوران جنگ ۱۲ روزه دارد که همکاری با آژانس را معلق کرد و بحران جدیدی به وجود آورد. به نظر میرسد مجلس این بار نیز به دنبال تشدید بحران باشد. چنین روندی برای کشوری که با مشکلات اقتصادی گسترده دستوپنجه نرم میکند، دستاوردی نخواهد داشت و تنها فشارها را افزایش میدهد.
در نهایت، چه افقی را در آینده نزدیک پیشروی ایران و اروپا و آمریکا میبینید؟
باید توجه داشته باشیم که اگر غنیسازی خط قرمز ماست، تنها مرجع بینالمللی که این حق را برای ایران به رسمیت شناخته، برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است؛ بنابراین اگر به دنبال تداوم غنیسازی هستیم، باید این چارچوب را حفظ کنیم. لازمه حفظ این چارچوب، همکاری با آژانس و آغاز مجدد فعالیتهای نظارتی است. حتی اگر نخستین جلسات همکاری با آژانس دستاورد بزرگی نداشته باشد، همین که فضای کنونی شکسته و شرایط برای همکاری باز شود، میتواند مسیر تحولات را تغییر دهد.
اما در مقابل، اصرار بر محدود کردن کامل دسترسی آژانس و نادیده گرفتن تعهدات، کشور را به سمت بحران و افزایش فشارهای بینالمللی سوق خواهد داد. فعال شدن اسنپ بک میتواند پیامدهای سنگینی از جمله قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور و بند ۴۱ آن داشته باشد؛ موضوعی که دست آمریکا و اسرائیل را برای اجماع جهانی علیه ایران باز خواهد گذاشت. برای جلوگیری از چنین شرایطی، ضروری است وضعیت همکاری با آژانس هرچه سریعتر روشن شود و به سمت دستیابی به توافق پیش برویم.