چگونه کام کاسبان تحریم با اسنپ بک شیرین شد؟

بحث مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای پیش از برجام، تنها محدود به مجامع سیاسی، اقتصادی و مطبوعاتی نیست و حتی در کوچه و بازار نیز مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل ازروزنامه اطلاعا، اما چرا چنین شده، طبیعی است. نخست این که جامعه و بازارها حسگرهای طبیعی و قدرتمند دارند و پیشتر و بهتر از محافل سیاسی نبض تحولات را میسنجند و بدان واکنش نشان میدهند؛ و دوم این که تبلیغات رسمی از زبان و زندگی و فکر مردم فاصله گرفته و رابطهای معنادار و اثرگذار در هیچ بخشی از آن ندارد. دلایل و برهانهای دیگر هم هست، اما همین دو علت کافیست تا قدری به کند و کاو درباب مسائل و مشکلات فوری بیندیشیم و تدبیر کنیم تا آنها را به ناترازیهای گذشته نیفزاییم.
«هنر مذاکره» از سوی دکتر عراقچی و هیأت مذاکره کننده ایران نتوانست مانع اهداف آمریکا و متحدان اروپایی در شورای امنیت سازمان ملل شود.
کشورهای اروپایی در برابر روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد دست بالا را داشتند و با ۹ رأی منفی در مقابل ۴ رأی مثبت و ۲ رأی ممتنع، قطعنامه پیشنهادی چین و روس را مبنی بر تداوم تعلیق تحریمهای سازمان ملل بیاثر کردند. این اعلام و اعلان جنگ سرد، پس از حمله ناجوانمردانه در جنگ ۱۲روزه به میهن گرامی، شبیخونی خطرناک است که دشمنان حیلهگر و بیرحم در جهان داده پرداز و اطلاعات محور در عصر هوش مصنوعی تدارک دیدهاند.
در این شرایط، تغییر سیاست و به اصطلاح «دست فرمانِ» فرهنگ و اقتصاد یک ضرورت عقلانی است. کاری که در شعاع جنگ ۱۲روزه و شعاع مقاومت ملی و تحولات پیش و پس از آن باید تمهید میشد. تردید نیست که آمریکا و اسرائیل برای خاورمیانه خوابهای شیرین دیدهاند که برای ما بسیار تلخ و برای فلسطینیان و اعراب یک کابوس عظیم خواهد بود. سکوت اعراب در برابر آمریکا و اسرائیل تاوان سختی خواهد داشت. زیرا ایران همیشه بوده و سرزمینی است که تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و اقوام و جهان بدان گواهی میدهند.
ایران سرزمین ورجاوند و ماندگار منطقه و زمین بوده و به فضل خداوند جاوید و پایدار خواهد بود، مردم و سرزمین بوده و خواهند بود، اما باید ضعف و بیماری و مشکلات نظامها و مدیریتها را پذیرفت. فعالیت مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی یک واقعیت است، اما قدرت و پایداری ایران هم یک حقیقت است. ایران یعنی سرزمین و مردم ما. دولت و حکومت هم خادم این سرزمین و این ملت است و باید باشد. پس تحرک و تحول و تکانهای جدی بایست تا از سکته کردن و خفگی دولت و به بنبست رسیدن سیستمهای حیاتی در شرایط کنونی جلوگیری کنیم.
باید از دیوانسالاری ناکارآمد و مدیریت بی تحرک و فرسوده که نشان اندکی از جوانی و تغییر در آن دیده میشود، فاصله گیرد. باید بوروکراسی و بدنه دولت را کوچک و یک نظام چالاک و شاداب ایجاد کند. برای حل مشکلات مردم، راه حلهای عملی جهت بحران و ناترازی بیابد و مشارکت جامعه مدنی و بخش خصوصی را به حداکثر برساند. دولت نمیتواند با رانت و فساد و کاسبان تحریم، راه به جایی ببرد. فقط باید رضایت و پشتیبانی مردم و افکار عمومی در کار باشد. حتی سخن گفتن با مردم هم باید دستخوش تغییر شود. شرایط خطیری است و دفع وقت، شرط عقل نیست.