سناریوی احتمالی در بازار خودرو

صنعت خودروسازی در ایران با یک چالش همیشگی روبهروست و دائما با آن دستوپنجه نرم میکند و آن چالش وابستگی صنعت خودرو به کوچکترین تصمیم سیاسی جهانی یا فشار بینالمللی است که میتواند صنعت را به سرعت با بحران روبهرو کند. البته این مسئله برای ما به لحاظ شرایط سیاسی و خاصی که بر ما حاکم است، تهدید به حساب میآید.
اقتصادهایی که در شرایط عادی فعالیت میکنند بهراحتی با اقتصاد جهان همکاری و این مسئله میتواند برای آنها فرصت تلقی شود. در اقتصادی همانند ایران که مسئله ترحیمها و فشار بینالمللی تهدید به حساب میآید، باید چند عامل را در نظر داشت.
نخست اینکه، در سالهای گذشته دولت با هر بحرانی واردات خودرو را ممنوع میکرد. با ممنوع کردن واردات خودرو و اعلام ممنوعیت، به لحاظ روانی بازار خودرو دچار تنش میشود. به باورم ما نباید اشتباه سال ۱۳۹۷ را تکرار کنیم. ما باید حتی به صورت محدود هم واردات خودرو داشته باشیم، چرا که اثر روانی ممنوعیت واردات میتواند بازار خودرو را دوباره با قیمتهای انفجاری مواجه کند. دوم اینکه، خودروسازان ایرانی بهویژه خودروسازان دولتی باید به دنبال پلتفرمهای اقتصادی خودروسازان چینی بروند و سریعتر آن را وارد کنند. با این اتفاق آنان صاحب پلتفرم میشوند و با استفاده از توان داخلی میتوانند محصولهای متنوع در داخل ارائه دهند. مزیت این کار بدینخاطر است که اگر خودروسازان از بازار ایران رفتند، بازار در داخل دچار خلا نشود. به باورم این حیطه فعلا در توان دو خودروساز دولتی است. خودروسازان میتوانند این تجربه را با توجه به شرایط ارزی از پلتفرمهای اقتصادی آغاز کنند. شرایطی که مصرفکنندهها از لحاظ قدرت خرید در اقتصاد ایران با آن مواجهند، باعث شده که ما خودرو را با قیمت منطقی به دست خریداران برسانیم. برای این کار هم به نظرم ما باید از پلتفرمهای اقتصادی که نسبت به پلتفرمهای داخلی جدیدترند، بهره ببریم.
درباره راهکارهای برونرفت صنعت خودرو از شرایط کنونی باید تاکید کنم، فعلا نمیتوانیم درباره توسعه صنعت خودرو صحبت کنیم. تنها رویکردی که در شرایط کنونی باید به آن رجوع کنیم این است که سعی کنیم شرایط صنعت و بازار خودرو بیش از این، ملتهب و دچار نوسان شدید نشود. برای این کار باید سعی کنیم همانطور که گفتم خودمان صاحب پلتفرم شویم و با ارائه تنوع محصول در بازار، شرایط را اندکی ارتقا دهیم. باید سعی کنیم از وابستگیها کم کنیم و اگر روزی شرکای چینی ما از بازار خارج شوند، خلا در بازار احساس نشود. اگر چنین شرایطی را در نظر نگیریم و بازار به یکباره دچار کسری عرضه شود، آنوقت همان تجربه سال ۱۴۰۱ را دوباره تجربه میکنیم و با انفجار قیمتها مواجه میشویم.
به همین دلیل من در پایان نکتههای اساسی را دوباره یادآوری و جمعبندی میکنم. نخست اینکه ما باید حتما واردات خودرو داشته باشیم ولو به صورت محدود. دوم اینکه، باید به سمت خرید پلتفرمهای اقتصادی یا ارزان قیمت جدیدی چینی برویم و این در توان خودروسازهای دولتی داخل همانند ایران خودرو و سایپاست. سوم اینکه، خودروسازان چینی احتمال دارد در شرایط سخت تحریمی از بازار ایران خارج شوند و این خروج ممکن است به صورت تدریجی باشد، چون چینیها ابتدا اوضاع را رصد و نظارت میکنند، بعد درباره خروج از بازار تصمیمگیری میکنند. با این وجود ممکن است حجم فعالیت شرکای خودروساز چینی در بازار داخلی کم شود و خودروسازان خصوصی با توجه به کاهش احتمالی فعالیت چینیها باید محصولهایی انتخاب کنند که با تیراژ کمتر، بقای آنها تضمین شود. بدین ترتیب خودروسازان داخلی باید محصولهایی را انتخاب کنند که هم سودده باشد و هم بتوانند بازار متناسبی را متناسب با شرایط جدید شرکای چینی خودروساز شکل دهند.