بیوگرافی عباس جمشیدی فر و همسرش + اصالت پدر، ازدواج اول و دوم و فرزندان+ عکس

در این مطلب بیوگرافی عباس جمشیدی فر و همسرش و فیلم های او و زندگی شخصی او را بخوانید.
به گزارش اقتصاد آنلاین ، بیوگرافی عباس جمشیدی فر؛ روایتی مستند از زندگی و کارنامه بازیگری که از سال ۱۳۷۷ با تئاتر آغاز کرد و میان سه مدیوم تئاتر، سینما و تلویزیون، به چهرهای شناختهشده بدل شد. از «روزگار خوش حبیب آقا» و جهش «سه دونگ سه دونگ» تا تثبیت جایگاه در «بچه مهندس»، نمایش توان جدی در «زخم کاری»، و خلاقیت در رئالیتیشوی «جوکر»؛ ایرانیجو با تکیه بر دادههای معتبر، مسیر حرفهای او را با کلیدواژههای تخصصی، تاریخهای مهم و گزارههای قابل استناد مرور میکند.
معرفی عباس جمشیدیفر
عباس جمشیدیفر (متولد ۱۷ شهریور ۱۳۵۹ در تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است. او از اواخر دهه ۱۳۷۰ وارد عرصه نمایش شد و طی دو دهه اخیر با نقشآفرینی در آثار تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی، برای عموم مخاطبان چهرهای آشنا شده است. مسیر کارنامه او نشان میدهد که گرچه فعالیتهایش در تلویزیون گسترش یافته، اما ریشههای حرفهاش به تئاتر بازمیگردد و همین پشتوانه نمایشی، در نقشهای جدی و کمدی او بهخوبی دیده میشود.
زندگینامه و بیوگرافی عباس جمشیدی فر بازیگر و هنرمند
نقطههای عطف مسیر حرفهایاش، بازی در مجموعههای پرمخاطبی، چون «روزگار خوش حبیب آقا»، «سه دونگ سه دونگ»، «بچه مهندس» و نیز حضور متفاوت در سریال «زخم کاری» است. افزون بر این، شرکت در مسابقه کمدی «جوکر» او را به نسل تازهای از بینندگان معرفی کرد و وجهی خلاق از شخصیت طنزپرداز او را برجسته ساخت.
زندگی اولیه و تحصیلات عباس جمشیدیفر
عباس جمشیدیفر در تهران به دنیا آمد. نام پدر او «هادی» است و به گفته خودش، شوخطبعی و ذوق واکنشهای بامزه را از پدر به ارث برده است. او از ۱۵ سالگی به صورت جدی به بازیگری علاقهمند شد و همانند بسیاری از هنرمندان، دورههایی را در آموزشگاه استاد سمندریان گذراند. شروع جدی او با تئاتر در سال ۱۳۷۷ رقم خورد؛ مسیری که همزمان با علاقهمندی به نوشتن نمایشنامه همراه بود.
از نظر تحصیلی، عباس جمشیدیفر دیپلم کامپیوتر و کارشناسی رشته تئاتر دارد. علاقه او به موسیقی ایرانی نیز از سالهای نوجوانی شکل گرفت؛ در دوره راهنمایی، با هدیه پدرش سنتور را آغاز کرد و به مرور در نوازندگی این ساز مهارت پیدا کرد. او بارها اشاره کرده که اگر بار دیگر متولد میشد، شاید رهبری ارکستر را برمیگزید.
شروع کار بازیگری عباس جمشیدیفر
آغاز حرفهای عباس جمشیدیفر با تمرین و تجربه در تئاتر و نوشتن چند نمایشنامه در اواخر دهه ۷۰ بود. او سپس به تلویزیون راه یافت و با بازی در سریال «روزگار خوش حبیب آقا» چهرهاش برای مخاطبان عمومی شناخته شد. پس از آن، در نوروز ۱۳۸۷ در مجموعه «پیامک از دیار باقی» حضور پیدا کرد و اندکاندک دامنه فعالیتهایش در تلویزیون گسترش یافت.
به موازات تلویزیون، او از سال ۱۳۸۶ با فیلم «دیوار» وارد سینما شد و بعدتر در آثاری، چون «خروس جنگی» نیز دیده شد. با این حال، خودِ او و منتقدان، شتاب گرفتن دیدهشدنش را بیشتر مدیون تلویزیون میدانند؛ چراکه پخش سریالهای مناسبتی و خانوادگی، بستر ارتباط گستردهتری با مخاطب ایجاد کرد.
نقشهای مهم و سکوهای پرتاب عباس جمشیدی فر
نقطه عطف تلویزیونی او «سه دونگ سه دونگ» بود؛ مجموعهای که در ماه رمضان از شبکه تهران پخش شد و بهنوعی سکوی پرتاب این بازیگر محسوب میشود. او در این سریال، در کنار بازیگران شناختهشده، توانست لحن کمدی خود را تثبیت کند و با مخاطبان عام ارتباط بگیرد.
از دیگر نقشهای بهیادماندنی، حضور در «بچه مهندس» است؛ جایی که او در نقش «کریم فرجام» (سرایدار پرورشگاه) ظاهر شد و با ارائه شخصیتی صمیمی، وجه انسانی و طنز ملایمی را در کنار روایت دراماتیک سریال به نمایش گذاشت. این نقش بهطور گسترده در ذهن مخاطبان نقش بست.
عباس جمشیدیفر در «زخم کاری» جلوهای متفاوت از توانایی خود را نشان داد. او با بازی در نقش «اخوان» چهرهای جدیتر از خود ارائه کرد و به روایت منابع، در آستانه چهلسالگی، پختگی و قدرتش در بازیگری را به رخ کشید. این تجربه برای مخاطبانی که او را بیشتر با نقشهای طنز میشناختند، یادآور سابقه تئاتری و توان او در نقشهای غیرکمدی بود.
فیلمها و سریالهای شاخص عباس جمشیدیفر
کارنامه جمشیدیفر از تلویزیون تا سینما و نمایش خانگی گسترده است. در سینما، از «دیوار» (۱۳۸۶) تا «خروس جنگی»، «شیشلیک»، «قیف»، «تمساح خونی»، «باغ کیانوش»، «چند میگیری گریه کنی ۲» و «صدام»، و در تلویزیون از «روزگار خوش حبیب آقا» و «سه دونگ سه دونگ» تا «بچه مهندس» و «خوشنام»، او طیف متنوعی از نقشها را تجربه کرده است. در شبکه نمایش خانگی نیز حضور در «زخم کاری»، «زخم کاری: مجازات»، «جوکر»، «شبهای مافیا»، «یاغی»، «ارتش سری»، «سقوط»، «سیاهچاله»، «تیانتی»، «قطب شمال»، «داریوش»، «ریکاوری»، «موچین» و «اجل معلق» دیده میشود.
برای مرور سریعتر، جدول زیر بخشهایی از فیلموگرافی منتخب عباس جمشیدیفر را در سه مدیوم نشان میدهد:
مدیوم آثار شاخص یادداشت/نکته
سینما دیوار (۱۳۸۶)، خروس جنگی، شیشلیک، قیف، تمساح خونی، باغ کیانوش، چند میگیری گریه کنی ۲، صدام ورود به سینما با «دیوار»؛ همکاریهای متعدد با رضا عطاران در برخی آثار کمدی
تلویزیون روزگار خوش حبیب آقا (اواسط دهه ۸۰)، پیامک از دیار باقی (نوروز ۱۳۸۷)، سه دونگ سه دونگ (۱۳۸۹–۱۳۹۰)، خانه اجارهای، بیدار باش، باغ شیشهای، پنج دری، آقا و خانم سنگی، شهرک جیم، بچه مهندس، آخر خط، خوشنام (۱۴۰۱) شناختهشدن عمومی با «روزگار خوش حبیب آقا» و جهش با «سه دونگ سه دونگ»
نمایش خانگی زخم کاری (و زخم کاری: مجازات)، جوکر، شبهای مافیا، یاغی، ارتش سری، سقوط، سیاهچاله، تیانتی، قطب شمال، داریوش، ریکاوری، موچین، اجل معلق نمایش وجه جدی در «زخم کاری» و خلاقیت کمدی در «جوکر»
چند نمونه برجسته از سینما عباس جمشیدیفر
در «خروس جنگی»، او با خلق موقعیتهای طنز در کنار داستانی خانوادگی، به جذابیت روایت افزود. در «چند میگیری گریه کنی ۲» نقش خوانندهای را ایفا کرد که با زبان بدن و بیان اغراقآمیز، ضرباهنگ کمدی اثر را تقویت میکرد. «شیشلیک» (کمدی سیاه) از نمونههایی است که عباس جمشیدیفر در کنار رضا عطاران خوش درخشید. «قیف»، «تمساح خونی»، «باغ کیانوش» و «صدام» نیز از عناوین مطرح کارنامه او در دهههای اخیر هستند.
تلویزیون و نقشهای یادماندنی عباس جمشیدیفر
دیدهشدن تلویزیونی او با «روزگار خوش حبیب آقا» آغاز شد و با «سه دونگ سه دونگ» ادامه یافت؛ سریالی خانوادگی که طی پخش (۱۳۸۹–۱۳۹۰) با مخاطبان گسترده همراه شد. حضور در «بچه مهندس» با نقش «کریم فرجام» (سرایدار پرورشگاه) محبوبیت او را افزایش داد. در «خوشنام» (۱۴۰۱) نیز در کنار داستانی با رگههای طنز، به پیشبرد درام کمک کرد و به عنوان دوست نزدیک قهرمان داستان، حضوری اثرگذار داشت.
نمایش خانگی؛ از «زخم کاری» تا «جوکر» و «اجل معلق»
«زخم کاری» به عباس جمشیدیفر فرصت داد تا از قاب جدی ایفای نقش کند و وجه دیگری از تواناییهایش را به نمایش بگذارد. در مقابل، «جوکر» میدان بازی و بداههپردازی کمدی بود؛ او در فصل دوم، با هنرمندانی، چون وحید آقاپور، ایمان صفا، هومن برقنورد، شهرام قائدی، سپند امیرسلیمانی، آرش نوذری و بهنام تشکر همبازی شد. با اجرای سنتور و فضاسازیهای خلاقانه (از جمله همراهی ایمان صفا در یک موقعیت نمایشی)، لحظات خندهدار و جذابی ساخت. هرچند بار اول کارت زرد گرفت و برای ماندن به «جوکر تایم» متوسل شد، اما همان «جوکر تایم» به نقطه اوج شوخیها تبدیل شد.
در آثار اخیر شبکه نمایش خانگی، بازی در «داریوش»، «قطب شمال» و «اجل معلق» نیز به چشم میخورد. در «اجل معلق»، فضای کمدی-فانتزی اثر، امکانی برای ایجاد موقعیتهای خندهدار فراهم میکند و زوجهای کمدیِ پذیرفتنی نزد مخاطبان، بار دیگر مورد توجه قرار میگیرند.
زندگی شخصی و همسر و فرزند عباس جمشیدیفر
عباس جمشیدیفر سالها پیش با فریبا امینیان (بازیگر تئاتر) ازدواج کرد که این ازدواج بدون داشتن فرزند، در نهایت به طلاق انجامید. بنا بر برخی گزارشها، او در سالهای اخیر دوباره ازدواج کرده و منابعی نیز از ازدواج دوم او در سال ۱۴۰۱ یاد کردهاند. او در مناسبتهایی همچون روز مادر، با انتشار یادداشتهای احساسی در صفحهاش، ارادت خود را به خانواده ابراز کرده و از مادرش با بیانی شاعرانه یاد کرده است.
او علاقهای به فضای مجازی ندارد و تصریح کرده که با وجود فشار عرفی برای داشتن صفحه، این فضا را نمیپسندد. با این حال، صفحهاش را حذف نکرده است. از نظر روحی، از «ترس از تاریکی» عبور کرده، اما از «ترس از آینده» و «ترسِ از دست دادن عزیزان» به عنوان دغدغههای آزارنده نام برده است.
در بیوگرافی عباس جمشیدی فر، موسیقی ایرانی و سنتورنوازی جایگاه ویژهای برای او داشته و درباره نقش پدر در این مسیر بارها صحبت کرده است. همچنین به نوشتن علاقهمند است و از نگارش یکی دو فیلمنامه در سالهای گذشته گفته و تأکید کرده که دوست دارد این مسیر را با یادگیری از دوستان نویسنده دنبال کند.
جوایز و قدردانیها عباس جمشیدیفر
از افتخارات دوران جوانی او، کسب مقام اول بازیگری در جشنواره تئاتر فجر سال ۱۳۷۹ است؛ اتفاقی که خودِ او از آن به عنوان یکی از فراموشنشدنیترین روزهای زندگی یاد کرده است. افزون بر این، او جزء ۵۲۰ هنرمندی بود که بابت انتصاب علیاصغر پورمحمدی به معاونت سیما، از دکتر محمد سرافراز قدردانی کردند.
سبک بازی و جایگاه در صنعت
هرچند بخش عمدهای از مخاطبان، او را با نقشهای طنز میشناسند، اما پیشینه تئاتری و علاقهمندی به نقشهای جدی، موجب شده بتواند در هر دو ساحت کمدی و درام تجربههای موفقی داشته باشد. او تأکید کرده که کمدی به شدت دشوار است و در عین گرایش به طنز، علاقهمند است نقشهای جدی بیشتری را تجربه کند.
«زخم کاری» نمونه شاخصی از توان جدی اوست و «جوکر» ویترین خلاقیت کمدیاش. ترکیب این دو وجه در کارنامه او، نشان میدهد عباس جمشیدیفر توانسته میان ذوق بداههپردازی و دقت در شخصیتپردازی تعادلی مؤثر برقرار کند. در برخی آثار سینمایی کمدی نیز زوجهای نمایشی جذابی شکل دادهاند که برای مخاطب ایرانی آشنا و پذیرفتنی است.
پروژههای اخیر و فعالیتهای جاری عباس جمشیدیفر
طی سالهای اخیر، حضور او در مجموعههای نمایش خانگی پررنگ بوده است: «زخم کاری» و فصل مرتبط «زخم کاری: مجازات»، رئالیتیشوهای کمدی، چون «جوکر» و «شبهای مافیا»، و نیز عناوین داستانی از «یاغی» و «سقوط» تا «سیاهچاله»، «تیانتی»، «قطب شمال»، «داریوش»، «ریکاوری»، «موچین» و «اجل معلق». در تلویزیون هم بعد از «بچه مهندس»، نقشآفرینی در «خوشنام» از نمونههای قابل ذکر است.
برای ارائه تصویری بهتر از مسیر زمانی کارنامه، پیشنهاد میشود یک اینفوگرافیک «تایملاین» از آغاز تئاتر در ۱۳۷۷، ورود به تلویزیون در اواسط دهه ۸۰، حضور در سینما از ۱۳۸۶، و اوجگیریهای اخیر در شبکه نمایش خانگی طراحی و در این بخش جایگذاری شود. همچنین استفاده از یک گالری تصویری شامل نماهایی از «سه دونگ سه دونگ»، «بچه مهندس»، «زخم کاری» و «جوکر» میتواند تجربه خواندن را تکمیل کند.
نکات کمتر گفتهشده عباس جمشیدیفر از نگاه مخاطبان
دادههای منتشرشده درباره شخصیت و علایق عباس جمشیدیفر در گفتوگوها و گزارشها، تصویری انسانی و واقعبینانه از این هنرمند ارائه میکند. گزیدهای از این نکات:
شوخطبعی و واکنشهای بامزه در خانواده، الهامبخش ورود به کمدی بوده است.
نوازندگی سنتور را از نوجوانی آغاز کرده و گوش موسیقاییاش به موسیقی سنتی ایران عادت دارد.
به نوشتن علاقه دارد و چند فیلمنامه نوشته و در تلاش است این مسیر را ادامه دهد.
ورود به رادیو در سالهای ۹۱–۹۲ تجربهای لذتبخش بوده؛ «وقتی پشت میکروفن هستی، کل دنیا همان میکروفن است».
فضای مجازی را نمیپسندد، اما صفحهاش را حذف نکرده است.
از نظر خلقوخو، روی کنترل خشم کار کرده و میکوشد بیجهت عصبانی نشود.
تحلیل چند اثر مهم در کارنامه و بیوگرافی عباس جمشیدیفر
سه دونگ سه دونگ
سریالی خانوادگی با محوریت یک نانوایی سنگکی قدیمی و شراکت «سه دونگ سه دونگ» که موقعیتهای طنز و درام را همزمان پیش میبرد. حضور جمشیدیفر در کنار دیگر بازیگران این مجموعه، به او مجال داد تا لحن کمدیِ راحت و صمیمی خود را در قاب خانوادگی تثبیت کند.
بچه مهندس
سریالی درباره کودکان پرورشگاهی که با قصهای احساسی و شخصیتهای باورپذیر پیش میرود. نقش «کریم فرجام» (سرایدار پرورشگاه) بهواسطه ارتباط صمیمی با بچهها، در خاطره جمعی مخاطبان ماندگار شد.
زخم کاری
درامی جنایی با قصهای چندلایه که به جمشیدیفر فرصت داد وجه جدی بازیگری خود را به نمایش بگذارد. حضور او در نقش «اخوان» و همراهی با شخصیتهای محوری، دستاورد مهمی در مسیر عبور از قالبهای کلیشهای کمدی به شمار آمد.
جوکر
رئالیتیشوی کمدی با قاعده «بخندان، اما نخند»؛ جمشیدیفر در فصل دوم در کنار جمعی از کمدینها و بازیگران شناختهشده حاضر شد. او با سنتورنوازی و خلق موقعیتهای ترکیبی، لحظاتی جذاب ساخت. گرفتن کارت زرد و تکیه بر «جوکر تایم»، از نقاط دراماتیک حضور او بود که با طنازی، به جذابیت اپیزود افزود.
نگاهی به سینما: از «دیوار» تا «صدام»
ورود به سینما با «دیوار» (۱۳۸۶) مسیر تازهای در کارنامه او گشود. در «خروس جنگی»، «چند میگیری گریه کنی ۲»، «شیشلیک»، «قیف»، «تمساح خونی»، «باغ کیانوش» و «صدام»، جمشیدیفر با نقشهای مکمل و موقعیتساز، به ساخت طنز موقعیت و پیشبرد روایت کمک کرده است. روایتهای کمدی زوجی در برخی از این آثار (بهویژه در مجاورت بازیگرانی، چون رضا عطاران) به ایجاد لحظات شیرین و عامهپسند انجامیده است.
رادیو، نوشتن و موسیقی
علاقه جمشیدیفر به نوشتن و ورودش به رادیو (۹۱–۹۲) دو ضلع کمتر دیدهشده از فعالیتهای او هستند. او نوشتن را راهی برای پر کردن «چالهچوله»های ذهنی میداند تا به آرامشی نسبی برسد و کارهای دیگر را با تمرکز ادامه دهد. از سوی دیگر، تجربه حضور پشت میکروفن را دنیایی مستقل و لذتبخش توصیف میکند که در آن «تمام دنیا همان میکروفن است».
در موسیقی، سنتور برای او ساز خاطرههاست؛ هدیهای از پدر در نوجوانی که بعدها به مهارتی پایدار تبدیل شد. همین گوش موسیقایی، در خلق ریتم و ضرباهنگ کمدی و حتی درک سکوتهای دراماتیک، برای یک بازیگر سرمایهای مهم به شمار میآید.
سوالات متداول
عباس جمشیدیفر اهل کجاست و چه زمانی متولد شده است؟
او متولد ۱۷ شهریور ۱۳۵۹ و اهل تهران است.
علت شهرت او چیست و کدام نقشها برایش نقطه عطف بودند؟
شناخت عمومی با «روزگار خوش حبیب آقا» آغاز شد، «سه دونگ سه دونگ» سکوی پرتاب او بود و در «بچه مهندس» (نقش کریم فرجام) محبوبیتش تثبیت شد. در «زخم کاری» نیز وجه جدی بازی او دیده شد.
حضور عباس جمشیدیفر در مسابقه «جوکر» چگونه بود؟
او در فصل دوم «جوکر» با هنرمندانی، چون وحید آقاپور، ایمان صفا، هومن برقنورد، شهرام قائدی، سپند امیرسلیمانی، آرش نوذری و بهنام تشکر همبازی شد؛ با سنتورنوازی و موقعیتهای خلاقانه، لحظات خندهدار ساخت و با وجود گرفتن کارت زرد، از «جوکر تایم» بهره برد.
وضعیت تاهل عباس جمشیدیفر چگونه است؟
او سالها پیش با فریبا امینیان ازدواج کرد که به طلاق انجامید. بنابر گزارشها در سالهای اخیر مجدداً ازدواج کرده است و برخی منابع به سال ۱۴۰۱ اشاره کردهاند.
جمعبندی و چشمانداز
در بیوگرافی عباس جمشیدیفر، مسیر حرفهای از تئاتر آغاز شد و در تلویزیون به شناختهشدن عمومی انجامید؛ از «سه دونگ سه دونگ» و «بچه مهندس» تا جدیت «زخم کاری» و خلاقیت در «جوکر»، چهرهای چندبُعدی از او ترسیم شده است. او در کنار علاقه به کمدی (با اذعان به دشواری این ژانر)، به تجربه نقشهای جدی نیز گرایش دارد و از نوشتن و رادیو و موسیقی به عنوان افقهای موازی یاد میکند. در سالهای اخیر، حضور در آثار نمایش خانگی پرشمار بوده و این روند، چشماندازی روشن از استمرار تجربههای متنوع را پیش رو میگذارد.