سلطنت نامحسوس اتباع افغان در ایران / دولت دیر جنبید!

جمهوری اسلامی ایران همواره در مواجهه با بحرانهای افغانستان، از مردم این کشور استقبال کرده است؛ اما این میزبانی، به دلیل شرایط ژئوپلیتیکی و موجهای مهاجرتی پیاپی ناشی از سقوط کابل در سال ۱۴۰۰، از یک تعامل بشردوستانه به یک چالش ساختاری و جمعیتی تبدیل شده است. ورود بیرویه و غیرقابل مدیریت اتباع، ظرفیتهای ملی را در حوزههای امنیت، مسکن و یارانهها به مرز اشباع کشانده است، به گونهای که اکنون شاهد تبعات سنگین آن هستیم. این گزارش در پی آن است تا نشان دهد که تأخیر در اتخاذ تدابیر قاطع، زمینهساز تثبیت وضعیتی شد که اکنون باید با شتاب و قاطعیت از آن خارج شد، چرا که سکوت در برابر «سلطنت نامحسوس» اتباع، هزینهای گزاف بر دوش ملت ایران گذاشته است.
به گزارش اقتصادآنلاین، جمهوری اسلامی ایران از ابتدای دوران شوروی، همواره مرزهای خود را بر روی مردم افغانستان گشوده و چه در دوران اشغال توسط ارتش سرخ (۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸) و چه در پی حوادث بعدی، میزبان گرامی مهاجران، چه سیاسی و چه عادی، بوده است. با این حال، حجم فعلی حضور اتباع خارجی، بهویژه افغانستانی، فشار بیسابقهای بر ساختارهای حیاتی کشور وارد کرده است که ضرورت اقدام قاطع دولت را دوچندان میسازد.
بحران امنیت و بازگشت با شتابگیری اخراجها
موضوع امنیت در چهار سال اخیر به دلیل ورود بیرویه و بیحساب و کتاب اتباع غیرمجاز به شدت آسیب دیده است. طبق اعلام رسمی مسئولین امنیتی، آمار ناامنی پس از آغاز روند اخراج این افراد کاهش یافته است. این روند کاهنده برای کشور، بهویژه در شرایط حساس کنونی، باید به عنوان یک عامل شتابدهنده تلقی شود تا مسیر دستیابی به امنیت پایدار هموار گردد.
فشار اتباع افغان بر منابع ملی / یارانهها، مسکن و خدمات عمومی
حضور گسترده اتباع، توزیع ناعادلانه امکانات کشور را رقم زده است.
یارانهها و کالاهای اساسی
استاندار تهران اذعان کرده است که سهم قابل توجهی از یارانههای کالاهای اساسی نظیر برنج و روغن، به صورت ناخواسته به جمعیت اتباع خارجی تخصیص مییابد؛ رقمی که گفته شده از کل اعتبارات استان تهران نیز فراتر رفته است. این فشار بر منابع یارانهای نشاندهنده این است که جمعیتی معادل چند استان کشور در تهران ساکن شدهاند.
بحران مسکن
با موج اخیر بازگشت افغانها، عرضه مسکن استیجاری در کلانشهرها، بهویژه تهران، افزایش یافته و آرامش نسبی بر این بازار حاکم شده است. در برخی مناطق جنوبی تهران، عرضه بر تقاضای ناشی از حضور اتباع پیشی گرفته است.
فشار زیرساختی مصرف آب، برق، نان و همچنین فشار بر حوزههای آموزشی به دلیل این جمعیت عظیم، به شدت افزایش یافته است.
اشغال ظرفیتهای آموزشی کشور
آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران اعلام کرده است که تاکنون **۵۳ هزار دانشآموز اتباع** در مدارس ثبتنام کردهاند، در حالی که آمار سال گذشته تحصیلی در همین شهرستان به ۱۴۹ هزار دانشآموز رسیده بود.
افغانها در کدام استان کشور حضور بیشتری دارند؟
این آمار تنها مربوط به شهرستانهای استان تهران است و با در نظر گرفتن حضور سنگین اتباع در استانهای پهناور مانند کرمان، خراسان، و سیستان و بلوچستان، ظرفیت بسیار بالایی از سیستم آموزشی کشور در اختیار آنان قرار گرفته است.
آزادسازی کلاسها پس از اخراج افغانها از ایران
اخراج تنها ۱۰ درصد از اتباع غیرمجاز در تهران منجر به آزاد شدن ۳۰۰ کلاس درس شده است. ارائه خدمات آموزشی و رفاهی به اتباع امری منفی تلقی نمیشود، اما باید متناسب با جمعیت و امکانات کشور میزبان باشد.
عدم تناسب جمعیتی افغانها در ایران
عرف بینالمللی حضور اتباع را حداکثر تا ۳ درصد از کل جمعیت یک کشور مجاز میداند. بر اساس جمعیت ۹۰ میلیونی ایران، این رقم نباید از ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر تجاوز کند. در مقابل، خوشبینانهترین برآوردها نشان میدهد که سهم اتباع افغانستانی به بیش از ۱۲ درصد جمعیت ایران رسیده است.
ظرفیت تحمل صفر
در شرایط کنونی تحریمها، مشکلات اقتصادی، خشکسالی و کمبود انرژی، ایران ظرفیت تحمل چندین میلیون اتباع خارجی را ندارد.
گزارشها پس از اخراج اولیه ۱۰ درصد اتباع نشان میدهد که در مصارف اقلام معیشتی و خدمات، صرفهجویی قابل توجهی حاصل شده است. لذا، روند اخراج اتباع غیرمجاز باید با قاطعیت ادامه یابد تا منابع ملی آزاد شوند و کشور به ثبات برسد.
وزارت کشور باید مانع بازگشت اتباع اخراجی شود که با شگردهای مختلف در پی ورود مجدد هستند. وزارت خارجه نیز باید از صدور ویزا برای اتباع افغانستانی، مگر در موارد استثنایی، خودداری کرده و برای جبران «گناه بزرگ صدور ویزاهای فلهای» تا پیش از جنگ ۱۲ روزه اقدام کند تا مسببان این امر در زمان مناسب محاکمه شوند.