تولد آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
بلوبانک
منطه
صراف
فلای تو دی
۱۹ / مهر / ۱۴۰۴ ۱۴:۲۳
اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

سرنوشت پیمان ابراهیم پس از جنگ غزه؛ الحاق کرانه باختری در دستور کار نتانیاهو؟

سرنوشت پیمان ابراهیم پس از جنگ غزه؛ الحاق کرانه باختری در دستور کار نتانیاهو؟

برخی کشور‌های عربی از طریق توافق‌های عادی‌سازی روابط با رژیم اسرائیل، تا اینجا توانسته‌اند از طوفان جنگ غزه جان سالم به در ببرند؛ اما اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به الحاق کرانه باختری پیش برود، این پیمان‌ها با آزمونی تازه روبه‌رو خواهند شد.

کد خبر: ۲۰۹۲۵۲۶
a market

به گزارش اقتصادآنلاین، با آغاز مرحله نخست آتش‌بس جنگ غزه، گمانه‌زنی‌ها درباره اقدامات آتی رژیم اسرائیل افزایش پیدا کرده است. در این بین، موضوع کرانه باختری و تلاش دولت نتانیاهو برای الحاق این بخش از سرزمین‌های فسلطینی، بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. 
اندیشکده شورای آتلانتیک (Atlantic Council) در گزارشی به احتمالات مختلف در این زمینه و پیامدهای آن برای منطقه پرداخته است. 

برخی کشور‌های عربی از طریق توافق‌های عادی‌سازی روابط با رژیم اسرائیل، تا اینجا توانسته‌اند از طوفان جنگ غزه جان سالم به در ببرند؛ اما اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به الحاق کرانه باختری پیش برود، این پیمان‌ها با آزمونی تازه روبه‌رو خواهند شد.

امارات متحده عربی که در سال ۲۰۲۰ توانسته بود یک‌بار برنامه الحاق اسرائیل را لغو کند، ماه گذشته بیانیه‌ای تند منتشر و اعلام کرد که الحاق سرزمین‌های اشغالی کرانه باختری، «عبور از خط قرمز» خواهد بود و روح حاکم بر پیمان ابراهیم را که پایه‌گذار روابط میان دو کشور است، از بین خواهد برد.

اما در حالی‌که امارات سطح هشدار دیپلماتیک خود را بالا می‌برد، فشار داخلی بر بنیامین نتانیاهو برای اعلام حاکمیت و الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری در داخل اسرائیل رو به افزایش است. پیش‌تر این مطالبه بیشتر از سوی احزاب کوچک راست‌گرا و اعضای تندرو حزب لیکود (حزب نتانیاهو) مطرح می‌شد، اما اکنون بسیاری از اعضای لیکود، از جمله چهره‌های برجسته آن، آشکارا از الحاق حمایت می‌کنند.

دلایل افزایش این فشار‌ها چندگانه است.

حمایت یا سکوت آمریکا؛ «پنجره زمانی محدود» برای نتانیاهو

مهم‌ترین دلیل رشد مطالبه الحاق، این باور است که دولت دونالد ترامپ از چنین اقدامی حمایت خواهد کرد یا دست‌کم با آن مخالفتی نخواهد داشت.

از دید حامیان الحاق، این وضعیت «پنجره زمانی کوتاهی» ایجاد کرده است؛ فاصله‌ای میان اکنون و احتمال فروپاشی دولت نتانیاهو.

اگرچه انتخابات رسمی برای اکتبر ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده است، بسیاری بر این باورند که دولت فعلی تا آن زمان دوام نخواهد آورد و انتخابات زودهنگام ممکن است در ژوئن برگزار شود.

در آن صورت، از زمان اعلام انتخابات (احتمالاً تا پایان مارس)، دولت به دولت موقت تبدیل می‌شود که از نظر قانونی نمی‌تواند تصمیمات راهبردی، چون الحاق را اجرا کند.

در کنار آن، احساس عمومی پس از حمله مرگبار حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز تغییر کرده است. بسیاری از اسرائیلی‌ها که پیش‌تر از راه‌حل دو‌کشوری حمایت می‌کردند، اکنون نمی‌خواهند «دولت فلسطینی مستقلی در فاصله پرتاب خمپاره از قلب اسرائیل» وجود داشته باشد.

در نتیجه، کنست (پارلمان اسرائیل) در تاریخ ۲۳ ژوئیه یک رأی‌گیری غیرالزام‌آور درباره الحاق برگزار کرد که در آن ۷۱ نماینده موافق و تنها ۱۳ نفر مخالف بودند.

واکنش به احتمال به‌رسمیت‌شناختن دولت فلسطین

دلیل دیگر افزایش تمایل به الحاق، اظهارات برخی کشور‌ها به‌ویژه فرانسه است که گفته‌اند ممکن است دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند.

این مسئله در داخل اسرائیل موجب خشم برخی محافل حاکم شده است. از دید آنها،

۱. چنین اقدامی به معنای تغییر یک‌جانبه وضعیت توافق اسلو است و در نتیجه خود توافق را باطل می‌کند؛

۲. و از سوی دیگر، الحاق می‌تواند پاسخی تنبیهی به این کشور‌ها باشد. هشداری که «اقدامات یک‌جانبه، اسرائیل را نیز به اقدامات یک‌جانبه سوق خواهد داد».

تقسیمات کنونی کرانه باختری

بر اساس توافق‌های اسلو، کرانه باختری به سه منطقه تقسیم شد:

منطقه A: تحت کنترل کامل تشکیلات خودگردان فلسطین (۱۸٪ از کل سرزمین) —شامل شهر‌های اصلی فلسطینی.

منطقه B: اداره مدنی با تشکیلات فلسطینی است ولی امنیت با اسرائیل (۲۲٪ از سرزمین) —اغلب روستا‌های فلسطینی.

منطقه C: ۶۰٪ از کل مساحت کرانه باختری که به‌طور کامل تحت کنترل اسرائیل است. در این منطقه حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار فلسطینی و ۴۰۰ هزار اسرائیلی زندگی می‌کنند.

سه سناریوی ممکن برای الحاق

۱. الحاق دره اردن

نخستین سناریو، الحاق دره اردن است. ایده‌ای که نخستین‌بار در سال ۱۹۶۷ و در طرح معروف «آلون» مطرح شد.

از آن زمان چندین بار در کنست طرح‌هایی برای آن ارائه شده است. در سال ۲۰۱۹ نتانیاهو در کارزار انتخاباتی خود وعده داد که منطقه دره اردن را از رودخانه تا جاده آلون به اسرائیل ضمیمه کند.

این منطقه بسته به طرح، ۱۷ تا ۲۲ درصد از کرانه باختری را شامل می‌شود.

برای اسرائیل، مزیت اصلی این سناریو ایجاد حائل امنیتی میان کرانه باختری و اردن است تا مانع از ارتباط احتمالی میان این دو شود. اسرائیل تجربه تلخ مرز غزه و مصر را دارد—جایی که تبدیل به مسیر اصلی قاچاق سلاح شد.

به همین دلیل، ایجاد مرزی گسترده در شرق برای جدا نگه داشتن اردن از کرانه باختری برای تل‌آویو حیاتی است.

دولت نتانیاهو–گانتز در سال ۲۰۲۰ حتی تاریخی برای آغاز این الحاق تعیین کرده بود، اما به درخواست امارات و در چارچوب پیمان ابراهیم، این طرح را متوقف کرد.

از آنجا که بیشتر منطقه دره اردن در محدوده C قرار دارد و جمعیت فلسطینی نسبتاً کمی دارد، مقام‌های اسرائیلی معتقدند در صورت اجرای آن، واکنش بین‌المللی شدید، اما کوتاه‌مدت خواهد بود. ممکن است روابط با برخی کشور‌های عربی «سرد شود»، ولی پیمان ابراهیم از بین نخواهد رفت.

۲. الحاق بلوک‌های شهرک‌نشین

طرح دوم، الحاق بلوک‌های اصلی شهرک‌نشین است. منطقه‌ای میان ۷ تا ۲۳ درصد از سرزمین.

این سناریو نقشه‌ای پیچیده و غیرقابل‌دفاع به‌وجود می‌آورد، زیرا شهرک‌های پراکنده را در جزایری از قلمرو اسرائیلی می‌گنجاند که دفاع از آنها دشوار است.

در این مدل، تقریباً همه شهرک‌نشینان در محدوده اسرائیل خواهند بود، در حالی که شمار فلسطینیانی که در این مناطق زندگی می‌کنند اندک است.

به آنها احتمالاً اقامت مشابه ساکنان فلسطینی بیت‌المقدس شرقی داده خواهد شد.

اما راست‌گرایان افراطی با این طرح مخالف‌اند؛ چون معتقدند هر بخش الحاق‌نشده عملاً به پایه تشکیل «دولت فلسطین» بدل می‌شود. از دید آنان، الحاق باید یک‌مرحله‌ای و کامل باشد تا مرز‌ها برای همیشه تعیین شوند.

۳. الحاق گسترده (۸۲٪ از کرانه باختری)

طرح سوم که از سوی جناح راست تندرو حمایت می‌شود، خواستار الحاق ۸۲ درصد از کرانه باختری است، به‌جز شهر‌ها و بلوک‌های بزرگ روستایی فلسطینی (بیشتر مناطق A و بخشی از B) که در دست تشکیلات خودگردان باقی بمانند.

در این صورت، حدود ۸۰ هزار فلسطینی زیر حاکمیت مستقیم اسرائیل قرار می‌گیرند.

این طرح به‌تازگی از سوی بِتسلئل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، ارائه شده است.

بن‌بست سیاسی نتانیاهو

دولت کنونی اسرائیل با چند بحران هم‌زمان روبه‌روست. مهم‌ترین آن، مسئله خدمت اجباری برای یهودیان افراطی (حریدی‌ها) است که تاکنون از آن معاف بوده‌اند. دیوان عالی کشور اسرائیل دولت را ملزم کرده است تا قانونی برای پایان دادن به این تبعیض تصویب کند.

احزاب حریدی با چنین قانونی مخالف‌اند و از ائتلاف خارج شده‌اند، و اکنون دولت اکثریتی بسیار شکننده دارد—تنها ۵۰ درصد کرسی‌ها.

این امر باعث شده احزاب راست‌گرا نفوذ بیشتری پیدا کنند و از این موقعیت برای فشار بر نتانیاهو جهت پیشبرد الحاق بهره ببرند.

اگر دولت تا ۳۱ دسامبر بودجه را تصویب نکند، طبق قانون باید ظرف ۹۰ روز انتخابات زودهنگام برگزار شود. بدون حمایت یا دست‌کم سکوت احزاب مذهبی، بودجه به‌سختی تصویب خواهد شد.

نتانیاهو احتمالاً محاسبه می‌کند که یکی از راه‌های حفظ انسجام ائتلاف، پیش‌برد طرح الحاق است.

در عین حال، دو حزب راست‌گرای ائتلاف تهدید کرده‌اند که اگر توافقی با حماس حاصل شود که منجر به نابودی کامل این گروه و کنترل امنیتی اسرائیل بر غزه نشود، از دولت خارج خواهند شد.

در چنین فضایی، وعده الحاق می‌تواند نتانیاهو را از فشار آنان برهاند.

نظرسنجی‌ها، اما نشان می‌دهد در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام، احتمالاً یک دولت میانه‌رو یا چپ‌گرا روی کار می‌آید. اتفاقی که ممکن است دولت فعلی را حفظ کند ولی فرصت الحاق را از بین ببرد.

پیامد‌های منطقه‌ای و آینده پیمان ابراهیم

بحث فزاینده درباره الحاق، موجی از مخالفت بین‌المللی را برانگیخته است.

نتانیاهو در آستانه انتخابات، می‌کوشد مجموعه‌ای از «دستاوردها» ارائه دهد تا شانس پیروزی‌اش را بالا ببرد.

یکی از اهداف اصلی او پس از پایان جنگ غزه (و بازگرداندن گروگان‌ها) این است که روابط با عربستان سعودی را عادی‌سازی کند.

اما تحقق این هدف در صورت الحاق، تقریباً ناممکن خواهد شد.

عربستان شدیداً سخنان مقامات اسرائیلی درباره الحاق را محکوم کرده است.

منابعی که از نشست اخیر محمد بن‌سلمان و محمد بن‌زاید خبر داده‌اند، می‌گویند دو رهبر توافق کردند که اگر اسرائیل به سمت الحاق پیش برود، احتمال عقب‌نشینی از پیمان ابراهیم «واقع‌گرایانه» است.

نقش ایالات متحده؛ توازن دشوار واشنگتن

موضع آمریکا در قبال الحاق، کاملاً روشن نیست. در سال ۲۰۲۰ به نظر می‌رسید که دولت ترامپ با الحاق جزئی موافق است.

اما در ماه ژوئیه امسال، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به پرسشی درباره الحاق گفت:

«ما در کنار اسرائیل و تصمیم‌های آن در زمینه امنیت داخلی‌اش ایستاده‌ایم.»

با این حال، خود ترامپ به‌تازگی اظهار داشت که اجازه نخواهد داد نتانیاهو کرانه باختری را ضمیمه کند.

امارات نیز هشدار داده است که چنین اقدامی می‌تواند پیمان ابراهیم را از هم بپاشد.

اگر الحاق روابط آمریکا با جهان عرب را دچار بحران کند، ترامپ با وجود حامیان داخلی طرح الحاق در اطرافش ممکن است با آن مخالفت کند.

در این صورت، بدون چراغ سبز واشنگتن، نتانیاهو به‌سختی می‌تواند چنین تصمیمی را عملی کند.

این مسئله یکی از محور‌های گفت‌و‌گو میان ران درمر (وزیر امور راهبردی اسرائیل) و مقام‌های ارشد آمریکایی بوده است.

از سوی دیگر، روابط شخصی خوب ترامپ با برخی کشور‌های خلیج فارس ممکن است به او امکان دهد الحاق محدود را در قالب یک توافق منطقه‌ای به جهان عرب بقبولاند.

جمع‌بندی

پیمان ابراهیم که زمانی نماد فصل جدیدی از صلح میان اسرائیل و جهان عرب بود، اکنون در برابر آزمونی حیاتی قرار گرفته است.

اگر اسرائیل تصمیم به الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری بگیرد، این پیمان نه‌تنها از نظر دیپلماتیک بلکه از نظر اعتماد متقابل نیز ضربه خواهد خورد.

امارات و عربستان به‌روشنی هشدار داده‌اند که چنین اقدامی می‌تواند روابط تازه شکل‌گرفته را واژگون کند.

در مقابل، نتانیاهو با تکیه بر انگیزه‌های سیاسی داخلی و ائتلافی شکننده، این تصمیم را به‌عنوان اهرم بقا می‌بیند.

سرنوشت پیمان ابراهیم اکنون در نقطه تلاقی سه عامل قرار دارد:

فشار داخلی اسرائیل، ملاحظات انتخاباتی نتانیاهو، و تصمیم نهایی واشنگتن.

اگر هر یک از این سه دچار تغییر شوند، آینده صلح منطقه ممکن است بار دیگر در هاله‌ای از ابهام فرو رود.

ارسال نظرات