چرا فرصت تاریخی شرمالشیخ برای تهران مهم است؟

اگر دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای حضور در اجلاس شرمالشیخ برای بررسی و حل مسئله فلسطین جدی باشد، تهران نباید این فرصت تاریخی را از دست بدهد. حضور هوشمندانه ایران میتواند ضمن حفظ مواضع ملی، زمینهای برای تقویت نقش حقوقی و دیپلماتیک کشور در حمایت از حقوق فلسطینیان و محکومیت اقدامات اسرائیل فراهم کند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، پیشنهاد شده که جمهوری اسلامی ایران میتواند از فرصت حضور (یا دعوت) به اجلاس شرمالشیخ برای پیگیری یک مسیر حقوقی علیه اسرائیل استفاده کند، بیآنکه در عین حال جنبشهای مقاومت فلسطینی را تضعیف کند. مدعیان این رویکرد میگویند حضور تهران — در حالی که ضمن رعایت «تحفظ» بر راهبردهای ملی خود باقی میماند — میتواند به تبدیلِ فضای بینالمللیِ ضد اسرائیل به کارزاری حقوقی و دیپلماتیک علیه تلآویو کمک کند.
از منظر هوشمندانهٔ کنش در میدان دیپلماسی، نویسنده استدلال میکند که شرکت در چنین اجلاسهایی لزوماً به معنای به رسمیتشناختن موجودیت اسرائیل نیست؛ بلکه میتواند ابزاری برای پیشبرد منافع ملی، ارتقای جایگاه منطقهای و پیوند منافع ایران با اعراب میانهرو (مانند مصر و عربستان، و نیز ترکیه) باشد — بهویژه اگر ایران مواضع خود را با «تحفظ» و بیانیههای مشخص سیاسی و حقوقی همراه کند. این نگاه میگوید حذف خودبهخودی از صحنه بینالمللی آسیبزننده است و ممکن است سرمایههای دیپلماتیک و بازدارندگی میدانی را تضعیف کند.
در منظر حقوق بینالملل و افکار عمومی جهانی نیز، جریان و جهتگیری کنونی (افزایش فشارها و محکومیتها علیه اقدامات نظامی اسرائیل و تلاشهای بینالمللی برای تاسیس دولت فلسطینی) میتواند بستری فراهم کند تا تهران بهصورت حقوقی و سیاسی از مواضع فلسطینی—علیرغم تداوم حمایت از مقاومت—حمایت کند و از «مظلومنمایی» اسرائیل در عرصه بینالمللی کاسته شود. طرفداران این دید معتقدند پیوستن گسترده کشورها به طرح تشکیل دولت ملی فلسطین و محکومیتهای بینالمللی، اکنون به جز تلآویو و واشنگتن، مخالفان اندکی دارد و ایران نباید در صف مدافعان تشکیل دولت مستقل فلسطین غایب بماند.
با این حال، متن تحلیل هشدار میدهد که برای عملیاتی شدن چنین رویکردی لازم است تهران «تحفظ» خود را بهوضوح نگه دارد و از هر اقدامی که بهصورت ضمنی به رسمیتشناسی موجودیت اسرائیل تعبیر شود پرهیز کند. در عین حال پیشنهاد میشود ایران از روشهای حقوقی و دیپلماتیک (شکایات بینالمللی، پیگیری موضوع نسلکشی یا جنایات بینالمللی، و استفاده از حمایت گسترده کشورها و نهادهای بینالمللی) بهره ببرد تا هم مقاومت فلسطین بهعنوان جنبش استقلالطلبانه تقویت شود و هم بهانههای حقوقی علیه اسرائیل برجسته گردد.
تحلیلگر همچنین بر لزوم پیوند زدن این حرکت با منافع ملی وسیعتر تأکید میکند: توسعه روابط با بازیگران عرب منطقه، تقویت کانالهای دیپلماتیک با اروپا و شرکای بینالمللی و نشان دادن این که سیاست ایران نه در تضاد با منافع اعراب منطقه بلکه در چارچوب یک راهکار سیاسی و حقوقی برای فلسطین است. نویسنده این رویکرد را سازگار با مسیر دیپلماسی غیرمستقیم ایران (مانند مذاکرات در قالبهای چندجانبه) میداند و میگوید این اقدام میتواند به تقویت موقعیت دیپلماتیک ایران در سطح جهانی بیانجامد.
در پایان، نویسنده نتیجه میگیرد که اگر نیویورک یا سایر مکانهای بینالمللی برای ایران نامناسب یا بسته شدهاند، شرمالشیخ میتواند «فرصتی تاریخی» برای ورود مؤثر به فرایند حلوفصل فلسطین و بازگرداندن بخشی از روایت بینالمللی به سود حقوق فلسطینیان باشد — مشروط بر آنکه تهران هوشمندانه، با تدوین خطوط قرمز حقوقی و سیاسی و حفظ راهبرد مقاومت، از این ظرفیت استفاده کند.