تولد آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
بلوبانک
منطه
صراف
فلای تو دی
۰۴ / آبان / ۱۴۰۴ ۲۳:۳۸

خیانت تاریخی ترکیه به ایران / اردوغان مقصر این اتفاق‌های شوم در ایران است

خیانت تاریخی ترکیه به ایران / اردوغان مقصر این اتفاق‌های شوم در ایران است

در امتداد تاریخ پرفراز و نشیب روابط میان دو تمدن کهن، گاهی سایه‌هایی سنگین‌تر از مرزهای جغرافیایی بر سرنوشت ملت‌ها می‌افتند. این بار، نه از مسیر سپاهیان و لشکرکشی‌های مرسوم، بلکه از عمق خاک ترکیه آن سوی مرز، طرحی هژمونیک در حال اجراست که می‌تواند پیکره حیات میلیون‌ها نفر را در ایران به خاموشی بکشاند

کد خبر: ۲۰۹۵۹۵۱
a market

به گزارش اقتصادآنلاین، ترکیه در دهه‌های اخیر، به‌ویژه پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و رهبری رجب طیب اردوغان، یک برنامه بلندپروازانه و بی‌سابقه برای ساخت سد و توسعه منابع آبی خود در پیش گرفته است. این سیاست، که اغلب با توجیه توسعه اقتصادی و تأمین انرژی بیان می‌شود، در عمل به یک استراتژی ژئوپلیتیکی برای تسلط بر منابع آبی منطقه‌ای تبدیل شده است.

آمار تکان‌دهنده سدسازی ترکیه

  • تعداد کل سدها: ترکیه در حدود 30 سال گذشته، بیش از 585 سد ساخته یا در دست ساخت دارد. این عدد نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری عظیم و تمرکز بر زیرساخت‌های آبی است که فراتر از نیازهای داخلی این کشور به نظر می‌رسد.

  • سدسازی بر رودخانه‌های مرزی: از این تعداد، 22 سد به‌طور مستقیم بر روی سرشاخه‌های دجله و فرات احداث شده‌اند. این رودخانه‌ها نه تنها برای عراق و سوریه حیاتی هستند، بلکه بر اکوسیستم مناطق مرزی ایران نیز تأثیرگذارند.

سد آتاترک: نماد هژمونی آبی

بزرگترین و مهم‌ترین پروژه آبی ترکیه، سد آتاترک است.

  • مقیاس عظیم: سد آتاترک، که بر روی رودخانه فرات احداث شده، بزرگترین سد ترکیه و یکی از بزرگترین سدهای جهان است. ظرفیت ذخیره‌سازی این سد به تنهایی معادل ذخیره‌سازی تقریبی 105 سد ساخته شده در ایران برآورد می‌شود.

  • ابعاد ژئوپلیتیکی: رجب طیب اردوغان در مراسم افتتاح این سد، آن را «پاسخ به دشمنان ترکیه» توصیف کرده است. این اظهارات به صراحت نشان می‌دهد که سدسازی نه صرفاً یک پروژه عمرانی، بلکه ابزاری برای افزایش قدرت چانه‌زنی و اعمال نفوذ منطقه‌ای است.

پیامدهای سدسازی ترکیه در ایران

اگرچه بخش عمده‌ای از این سدها بر روی رودخانه‌های عراق و سوریه ساخته شده‌اند، اما اثرات جانبی آن بر ایران قابل چشم‌پوشی نیست. کاهش حقابه رودخانه‌های مشترک، تشدید خشکسالی و افزایش ریزگردها، به‌ویژه در غرب و شمال غرب ایران، مستقیماً با این اقدامات مرتبط است.

جنگ آبی بر سر دجله و فرات: هیدروهژمونی در عمل

پروژه جنوب شرق آناتولی ترکیه (GAP) که شامل سدهای متعددی بر روی دجله و فرات است، مصداق بارز استراتژی هیدروهژمونی (Hydro-hegemony) است. در این استراتژی، کشور بالادست، آب را به عنوان یک اهرم قدرت سیاسی و اقتصادی به کار می‌گیرد.

تأثیرات فاجعه‌بار منطقه‌ای

  • خشکسالی در عراق و سوریه: سدسازی‌های گسترده بر روی دجله و فرات، عامل اصلی خشکسالی‌های شدید و بحران‌های زیست‌محیطی و کشاورزی در عراق و سوریه بوده است. این کشورها به دلیل قرار گرفتن در پایین‌دست، در برابر اقدامات ترکیه آسیب‌پذیرند.

تبعات مستقیم برای ایران: ریزگردها و تالاب هورالعظیم

اگرچه ایران به طور مستقیم از دجله و فرات آب کمتری برداشت می‌کند، اما پیامدهای زیست‌محیطی این دو رودخانه بر مناطق مرزی ایران تأثیر مستقیم دارد:

  • خشک شدن هورالعظیم: تالاب استراتژیک هورالعظیم، که یکی از بزرگترین تالاب‌های خوزستان است، به شدت تحت تأثیر کاهش ورودی آب از سرشاخه‌های دجله قرار گرفته است. این تالاب اکنون به کانون تولید ریزگردها تبدیل شده است.

  • بحران ریزگردها: افزایش ریزگردها، که منشأ اصلی آن تالاب‌های خشک‌شده است، سلامت عمومی و محیط زیست ایران را به طور جدی به خطر انداخته است. این وضعیت، مصداق یک تهدید زیست‌محیطی فرامرزی است که در اثر اقدامات یک‌جانبه ترکیه ایجاد شده است.

نقض حقوق بین‌الملل و حقوق بشر

اقدامات ترکیه در سدسازی، ناقض اصول اساسی حقوق بین‌الملل آب‌های مشترک است. این اقدامات، مستقیماً با «حق دسترسی به آب و هوای سالم» که بخشی از منشور بین‌المللی حقوق بشر است، در تعارض است.

  • اصول استفاده منصفانه: در حوضه فرات، 76 درصد از جمعیت وابسته به این حوضه (عراق و سوریه) از این سدسازی‌ها متضرر شده‌اند، در حالی که تنها 31 درصد جمعیت در ترکیه ساکن است. این توزیع نامتوازن و ناعادلانه، نقض آشکار اصول استفاده معقول و منصفانه از آب‌های مشترک است.

حمله هدفمند بر حوضه ارس: تهدیدی برای امنیت ملی شمال غرب ایران

بحران آبی ناشی از سدسازی‌های ترکیه، تنها به دجله و فرات محدود نمی‌شود. پروژه سدسازی بر روی رودخانه ارس، که مرز مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان است، تهدیدی مستقیم و قریب‌الوقوع برای امنیت ملی، زیست‌محیطی و غذایی ایران در شمال غرب محسوب می‌شود.

پروژه DAP و کاهش 50 درصدی ورودی آب

پروژه توسعه سدسازی در حوضه ارس (DAP) توسط ترکیه برنامه‌ریزی شده است که بسیار گسترده‌تر از ظرفیت‌های طبیعی رودخانه ارس است.

  • مقیاس پروژه: ترکیه قصد دارد 90 تا 120 سد بر روی رود ارس و سرشاخه‌های آن احداث کند. این پروژه به گونه‌ای طراحی شده که می‌تواند منجر به کاهش بیش از 50 درصد آب ورودی به ایران از این رودخانه شود.

  • کاهش شدید حقابه: داده‌های موجود نشان می‌دهد که ورودی آب رود ارس به ایران از حدود 80 میلیارد مترمکعب در سال 1379 به مقادیر بسیار ناچیزی در سال‌های اخیر کاهش یافته است. ترکیه با سدسازی‌های گسترده در بالادست، بیش از 500 میلیارد مترمکعب آب را ذخیره کرده است.

تهدیدات زیست‌محیطی و امنیت غذایی ایران

حوضه ارس شریان حیاتی اکوسیستم و کشاورزی در استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل است.

  • خشک شدن تالاب‌ها و دشت‌ها: کاهش شدید آب ارس، به‌ویژه بر دشت مغان تأثیر مخرب خواهد داشت.

  • بحران کشاورزی: تأمین آب حدود 80 درصد از اراضی کشاورزی دشت مغان، که نقش کلیدی در تولید محصولات استراتژیک کشور دارد، وابسته به آب رودخانه ارس است. خشک شدن این رودخانه، امنیت غذایی کشور را در این منطقه به خطر می‌اندازد.

  • نابودی اکوسیستم: این اقدامات مستقیماً بر کشاورزی و معیشت 30 درصدی جمعیت استان‌های شمال غرب ایران تأثیر منفی می‌گذارد.

اختلال در پروژه‌های حیاتی ایران

بحران آب ارس، طرح‌های انتقال آب ملی ایران را نیز مختل کرده است.

  • دریاچه ارومیه: طرح‌های انتقال آب به دریاچه ارومیه، که یکی از مهم‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی ایران است، به شدت به منابع آبی حوزه ارس وابسته است و کاهش ورودی آب، عملاً این پروژه‌ها را ناکام می‌گذارد.

  • انتقال آب به تبریز: برنامه‌های تأمین آب شرب و صنعتی شهر تبریز نیز با این کاهش منابع آبی دچار چالش‌های جدی شده است.

 تحلیل کارشناس: هیدروپاور و تروریسم آبی

دکتر احمد کاظمی، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک آب، این اقدامات ترکیه را فراتر از توسعه صرف تلقی می‌کند و آن را در چارچوب استراتژی‌های قدرت منطقه‌ای دسته‌بندی می‌کند.

استراتژی هیدروپاور و هیدروهژمونی

  • ابزار قدرت: دکتر کاظمی تأکید می‌کند که این اقدامات ترکیه در چارچوب استراتژی «هیدروپاور» یا «هیدروهژمونی» تعریف می‌شود. در این استراتژی، آب به عنوان یک ابزار فشار سیاسی و اقتصادی برای تحمیل اراده بر کشورهای پایین‌دست مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  • تأثیر بر کشاورزی شمال غرب: او اشاره می‌کند که سدسازی بر ارس به طور همزمان بر هر چهار حقابه اساسی ایران (کشاورزی، محیط زیست، شهری و صنعتی) تأثیر منفی دارد و کشاورزی منطقه‌ای را که سهم قابل توجهی در تولید ملی دارد، نابود می‌کند.

نقض حقوق بین‌الملل و عنوان تروریسم آبی

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های حقوقی این بحران، عدم پایبندی ترکیه به معاهدات بین‌المللی است.

  • عدم عضویت در کنوانسیون 1997: ترکیه عضو کنوانسیون 1997 نیویورک در مورد حقوق استفاده از رودخانه‌های بین‌المللی نیست. این عدم عضویت، به ترکیه اجازه می‌دهد تا اصول «استفاده معقول و منصفانه» از آب‌های مشترک را نادیده بگیرد.

  • تروریسم آبی: از دیدگاه حقوقی، اقدامات یک‌جانبه و مخربی که منجر به خشک شدن رودخانه‌ها و بحران‌های زیست‌محیطی گسترده شود و حیات میلیون‌ها نفر را به خطر اندازد، می‌تواند به عنوان شکلی از «تروریسم آبی» تلقی گردد. این اقدامات، با سلب حق دسترسی به آب، اساس بقای جوامع پایین‌دست را هدف قرار می‌دهد.

 راهکارهای پیشنهادی: دیپلماسی فعال و فشار بین‌المللی

مقابله با این تهدید ژئوپلیتیکی نیازمند راهکارهای چندوجهی و دیپلماتیک است که فراتر از مذاکرات دوجانبه باشد.

  • تقویت دیپلماسی آب منطقه‌ای: فعال‌سازی مجدد و تقویت دیپلماسی آب با کشورهای همسایه (عراق، سوریه، آذربایجان و ارمنستان) برای ایجاد یک جبهه مشترک علیه اقدامات یک‌جانبه ترکیه.

  • استفاده از مجامع بین‌المللی: طرح مسئله در سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد و سازمان همکاری‌های اسلامی، با تأکید بر نقض حقوق بین‌الملل و تهدید صلح و امنیت منطقه‌ای. ادامه این روند می‌تواند نقض صلح تلقی شده و سازمان ملل را مجبور به ورود و میانجیگری کند.

  • مستندسازی علمی و حقوقی: تهیه گزارش‌های مستند و علمی دقیق از میزان کاهش ورودی آب و پیامدهای آن بر کشاورزی، محیط زیست و سلامت عمومی ایران، به عنوان شواهد حقوقی در مجامع بین‌المللی.

  • فشار اقتصادی و سیاسی: استفاده از اهرم‌های اقتصادی و سیاسی برای متقاعد کردن ترکیه به رعایت اصول بین‌المللی و لزوم پایبندی به توافقات شفاف در مورد حقابه‌های رودخانه‌های مشترک.

سدسازی‌های بی‌رویه و هدفمند ترکیه، به‌ویژه با حمایت دولت رجب طیب اردوغان، نه تنها یک مسئله زیست‌محیطی صرف، بلکه یک تهدید ژئوپلیتیکی بزرگ و استراتژیک برای ایران است. این اقدامات یادآور سیاست‌های تاریخی امپراتوری عثمانی در تسلط بر منابع آبی منطقه است و پیامدهای آن بر امنیت آبی و غذایی ایران بسیار جدی است. بی‌عملی در برابر این «تروریسم آبی» می‌تواند به معنای پذیرش سلطه آبی ترکیه بر آینده ایران باشد و نیازمند واکنشی قوی، فعال و بین‌المللی است.

ارسال نظرات