تولد آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
بلوبانک
منطه
صراف
فلای تو دی
۱۰ / آبان / ۱۴۰۴ ۲۲:۵۸

بحران فراگیر در کشور / فاجعه‌ای عظیم در راه است

بحران فراگیر در کشور / فاجعه‌ای عظیم در راه است

بزرگ‌زاده سخنگوی صنعت آب هشدار داد : «تا دی ماه منتظر بارش چندانی نباشید. ما خودمان را به گونه‌ای تجهیز کردیم که بتوانیم از پس بدترین وضعیت تا ابتدای زمستان برآییم.» او در خصوص وضعیت سدها گفته است: ارزیابی‌های ما می‌گوید که در مهرماه سدهای کرج، لار و ماملو به احجام مرده‌ می‌رسند و سد لتیان هم در آبان‌ماه به این نقطه خواهد رسید.

کد خبر: ۲۰۹۷۲۶۳
a market

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از زومیت، بحران آب در ایران، به‌ویژه در پایتخت، وارد مرحله‌ نگران‌کننده‌ای شده است. در حالی که تهران تابستان بسیار سختی را پشت سر گذاشت و هشدارهایی مبنی بر اتمام آب سد کرج تا پاییز شنیده می‌شد، اکنون ارزیابی‌های دقیق‌تر تصویری وخیم‌تر از وضعیت موجود ترسیم می‌کنند. به گفته عیسی بزرگ‌زاده، سخنگوی صنعت آب و کارشناس ارشد حوزه آب، وضعیت منابع آبی تهران به نقطه‌ی بحرانی رسیده است.

او در مصاحبه با خبرآنلاین تاکید می‌کند: «ارزیابی‌های ما می‌گوید که در مهرماه سدهای کرج، لار و ماملو به احجام مرده‌ می‌رسند و سد لتیان هم در آبان‌ماه به این نقطه خواهد رسید.»

اما رسیدن به «حجم مرده» به چه معناست؟ بزرگ‌زاده توضیح می‌دهد که این وضعیت به معنی قطع کامل انتقال آب به تهران نیست، چرا که سدها همچنان «جریان به هنگام و دبی پایه» دارند. با این حال، معنای روشن آن این است که دیگر «انتقال آب بیشتر از حجم ذخیره» وجود نخواهد داشت و پایتخت‌نشینان باید به‌شدت مراقب مصرف باشند.

برای عبور از این گردنه حساس، ترکیبی از دو سیاست مدیریت فشار و صرفه‌جویی مردمی به کار گرفته شده است. این اقدامات منجر به کاهش ۱۴ تا ۱۵ درصدی مصرف آب تهران در مردادماه نسبت به سال گذشته شده است. به گفته بزرگ‌زاده، اگر «بین ۱۰ تا ۱۲ درصد دیگر صرفه‌جویی اتفاق بیفتد» می‌توان از این مرحله عبور کرد. او همچنین به پروژه‌های تامین جدید اشاره می‌کند: فاز اول خط سامانه دوم از طالقان به تهران با ظرفیت دو و نیم متر مکعب بر ثانیه وارد سرویس شده و فاز دو نیز با ظرفیت انتقال ۲.۵ متر مکعب دیگر تا اوایل مهر وارد مدار خواهد شد.

بحران فراگیر در کشور / فاجعه ای عظیم در راه است

به ترکیبی از دو سیاست مدیریت فشار و صرفه‌جویی مردمی نیاز داریم

اما تکیه بر این راه‌حل‌ها کوتاه‌مدت است، به‌ویژه آن که پیش‌بینی‌های هواشناسی نیز امیدوارکننده نیستند. بزرگ‌زاده هشدار می‌دهد: «تا دی ماه منتظر بارش چندانی نباشید. ما خودمان را به گونه‌ای تجهیز کردیم که بتوانیم از پس بدترین وضعیت تا ابتدای زمستان برآییم.»

ریشه‌یابی بحران: ۷۰ سال سیاستگذاری غلط

این کارشناس ارشد حوزه آب، ریشه بحران فعلی را فراتر از خشکسالی و کمبود بارش می‌داند. او مستقیما «شمای سیاستگذار» را هدف قرار می‌دهد که ویژگی ذاتی اقلیم خشک و نیمه‌خشک ایران را فراموش کرده است. به گفته او، مشکل اصلی در الگوی توسعه نامناسب کشور طی ۶ تا ۷ دهه گذشته نهفته است:

وقتی که با سرزمین خشک، نیمه خشک و فرا خشک طرف هستید نباید اجازه می‌دادید کلان شهرها به شکل کنونی در کشور ایجاد بشه. شکل‌گیری کلان شهرها در این نواحی یعنی دست‌اندازی به منابع محیط زیستی مثل آب، جنگل، هوا و خاک.

بزرگ‌زاده با مقایسه تهران با دیگر کلان‌شهرهای جهان مانند توکیو، شانگهای، مسکو یا نیویورک که همگی در کنار رودخانه‌های بزرگ یا پهنه‌های آبی عظیم شکل گرفته‌اند، به موقعیت شکننده پایتخت ایران اشاره می‌کند.

او می‌گوید: «آورده‌ی آب رودخانه‌ای مثل ولگا بیش از دو برابر منابع آب تجدیدپذیر کل ایران است.» در مقابل، تهران با جمعیتی نزدیک به ۲۰ میلیون نفر در محدوده حوضه آبریز خود (از طالقان تا قزوین و البرز) بر منابعی تکیه دارد که در ابتدا برای جمعیتی حدود دو تا سه میلیون نفر طراحی شده بود.

تهران با جمعیت حدود ۲۰ میلیونی بر منابعی تکیه دارد که در ابتدا برای جمعیتی حدود دو تا سه میلیون نفر طراحی شده بود

این رشد انفجاری جمعیت، نتیجه مستقیم سیاستگذاری‌هایی است که توسعه را در چند نقطه خاص متمرکز کرده است. بزرگ‌زاده این روند را «عدم رعایت اصل عدالت در توزیع فضایی» می‌نامد.

بزرگ‌زاده: «تهران، کرج، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و کرمان و چند شهر دیگر شهر بزرگ محسوب می‌شوند و بقیه امکانات خاصی ندارند... تصمیم‌گیرندگان و اعضای هیئت حاکمه و افراد ذی‌نفوذی غالبا از همین مناطق بودند و در نتیجه فرصت‌ها را بیشتر در مناطق خودشان متمرکز کردند. حاصل این بود که چنین شهرهایی مهاجرپذیر شدند و بقیه‌ی شهرهای کشور مهاجرفرست شدند.»

بحران فراگیر در کشور / فاجعه ای عظیم در راه است

قوانین آرمان‌گرایانه، ابزارهای ناکارآمد

چرا با وجود آن که در دهه‌های گذشته ادبیات «توسعه پایدار» و «توسعه آب‌محور» در قوانین و برنامه‌های کشور وارد شد، اما در عمل وضعیت وخیم‌تر شده است؟ بزرگ‌زاده دو دلیل اصلی را برمی‌شمرد: اول این که قوانین «واقع‌بینانه» نبودند و بیشتر «آرمان‌ها و آرزوها» را منعکس می‌کردند؛ و دوم و مهم‌تر این که برای اجرای این قوانین، ابزار مناسب تعریف نشد.

قوانین در حوزه «توسعه آب‌محور» واقع‌بینانه نیست و «ابزار مناسب» برای تحقق‌شان تعریف نشده است

او مثال روشنی می‌آورد: «در برنامه ششم کاهش یازده میلیاردی برداشت آب از منابع آب زیرزمینی پیش‌بینی شده است. حالا از چه طریق؟ بستن چاه غیرمجاز... مگر ابزار لازم را برای بستن چاه غیرمجاز مهیا کرده‌اید؟... اصولا این روش مهندسی نیست.»

به باور او، به جای استفاده از «قوه قهریه» علیه شهروندان، باید از ابزارهای اقتصادی برای ایجاد انگیزه استفاده می‌شد تا کشاورز شغل دیگری بیابد یا مصرف خود را بهینه کند.

هدررفت عظیم آب در کشاورزی

بزرگ‌زاده در ادامه به یکی از بزرگترین تناقض‌ها در مدیریت منابع آب کشور اشاره می‌کند: بخش کشاورزی. او استدلال «امنیت غذایی» برای مصرف بی‌رویه آب را رد می‌کند و آمارهای تکان‌دهنده‌ای ارائه می‌دهد:

الان حدود ۴۰ میلیون تن تره‌بار در کشور تولید می‌شود. ضریب خودکفایی در تولید تره‌بار در ایران ۱۵۰ درصد است... ضریب خودکفایی در تولید میوه در ایران ۲۵ درصد بیشتر از نیاز ملی ماست.

۱۰ تا ۱۵ میلیارد آب در بخش کشاورزی هدر می‌رود

مشکل اصلی، تولید بیش از نیاز نیست، بلکه هدررفت گسترده است: «۳۰ درصد محصولات کشاورزی از مزرعه تا سفره به ضایعات تبدیل می‌شود.» این ضایعات معادل هدررفت حجمی غیرقابل تصور از آب است:

«برآوردهای سختگیرانه و دست پایین نشان می‌دهد بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد آب در بخش کشاورزی هدر می‌رود... جالب است بدانید کل آب شرب مورد نیاز در کشور ۹ میلیارد و دویست میلیون متر مکعب است. یعنی بیش از دو برابر این میزان در بخش کشاورزی در حال هدر رفتن است.»

راه‌حل: بازگشت به بازار و حکمرانی محلی

این کارشناس آب معتقد است دوران «ابلاغ کردن» و «سخنرانی کردن» به پایان رسیده و باید ابزارهای واقعی اقتصادی و اجتماعی فعال شوند. او پیشنهادهایی مانند تعویض کاربری اراضی کشاورزی (با توجه به ارزش بسیار بالاتر زمین مسکونی و تجاری)، هدایت عوارض ساخت‌وساز به سمت مدرن‌سازی آبیاری، و مرتبط کردن مجوزهای ساختمانی به آزادسازی منابع آب توسط کشاورزان را مطرح می‌کند.

تهران در بدترین وضعیت آبی یک قرن اخیر؛ فقط دو هفته تا روز صفر فاصله داریمتهران در بدترین وضعیت آبی یک قرن اخیر؛ فقط دو هفته تا روز صفر فاصله داریم

اما راه‌حل بنیادی‌تر از نگاه او، تغییر در ساختار حکمرانی آب است. او از سیستمی انتقاد می‌کند که مدیریت آب را به‌شدت متمرکز نگه داشته و ظرفیت‌های تاریخی ایران مانند «میراب» و «حکمرانی محلی آب» را نادیده گرفته است.

فضای آب و توسعه در ۷۰، ۸۰ سال گذشته توسط نهاد دولت به معنی سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه اشغال شده و جایی برای دو نهاد دیگر یعنی نهاد بازار و نهاد اجتماع وجود نداشته است. هم قانون، هم عرف، هم شرع و هم منطق می‌گوید شما وظایف حاکمیتی را نگه دارید و تصدی‌گری‌ها را واگذار کنید.

او با مقایسه بخش آب با بخش‌هایی مانند آموزش و سلامت که «تصدی‌گری» در آن‌ها تا حد زیادی واگذار شده است، نتیجه می‌گیرد که مدیران دولتی باید از «خسیسانه» نگه داشتن اختیارات دست برداشته و اجازه دهند نهادهای واسطه و تشکل‌های آب‌بران، مدیریت اجرایی منابع را بر عهده بگیرند.

ارسال نظرات