جهش زیرساختی چین در مسیر کمربند و جاده؛ تأثیر ژئوپلتیکی و اقتصادی راه ابریشم نوین بر جهان
در چند سال اخیر طرح کمربند و جاده چین با جهش قابلتوجهی در قراردادها و سرمایهگذاریها به دوران تازهای وارد شده است؛ این تحول بازارهای جنوب جهانی را گسترش داده و همزمان نگرانیهایی درباره بدهی و توازن تجاری پدید آورده است.
به گزارش اقتصادآنلاین، طی یک دهه از آغاز رسمی طرح در ۲۰۱۳، چین کوشیده است با سرمایهگذاری در بنادر، راهآهن و انرژی، حلقههای اتصال اقتصادی بین خود و کشورهای جنوب جهانی را تقویت کند. پس از کاهش موقت در دوره همهگیری کووید، آمارها نشان میدهد فعالیتهای مرتبط با طرح بار دیگر به سرعت بازگشته و در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ رکورد تازهای ثبت کرده است. طبق تحلیلهای مرکزهای تحقیقاتی مرتبط با این طرح، ارزش قراردادها و سرمایهگذاریهای مرتبط در ۲۰۲۴ و نیمهٔ نخست ۲۰۲۵ به میزان چشمگیری افزایش یافته است.
آمارهای تجارت و تغییر جهت بازارها
در کنار رشد پروژههای زیرساختی، چین موفق شده بازارهای صادراتی خود را تا حد زیادی از آمریکا به جنوب جهانی منتقل کند؛ سهم این گروه از واردات چین در ۲۰۲۴ به حدود ۴۴ درصد رسیده که رشدی چشمگیر نسبت به سالهای گذشته است. این تغییر جهت برای تولیدکنندگان چینی که در برابر تعرفههای ایالات متحده آسیبپذیر شدهاند، به منزلهٔ خروجی تازهای برای صادرات است.
پیامدهای تجاری گسترش بازارها
هرچند در واکنش به انتقادها پکن وعده داده بود به سمت پروژههای «کوچک، اما زیبا» حرکت کند و اولویت خود را به انرژی پاک، بهداشت و فناوری اختصاص دهد، آمارها نشان میدهد که طی سالهای اخیر هم قراردادهای عظیم انرژی و منابع طبیعی همچنان سهم بزرگی از تعاملات را تشکیل میدهند. بهعنوان مثال، از مجموع سرمایهگذاریها در آفریقا در نیمهٔ نخست سال جاری، قراردادی بزرگ برای توسعه میادین نفت و گاز در نیجریه رقمی معادل حدود ۲۰ میلیارد دلار را شامل شده است؛ در عین حال سرمایهگذاریهای قابلتوجهی نیز در حوزهٔ انرژی خورشیدی و بادی انجام شده که رکورد «سبزترین» سال BRI را رقم زدهاند.
نفوذ سیاسی از طریق سازوکار مالی
پکن نه تنها با ساختوساز و سرمایهگذاری، بازارها را توسعه میدهد، بلکه از ظرفیت مالی و اعتباری خود برای کسب نفوذ سیاسی استفاده میکند. مجموع قراردادها و سرمایهگذاریهای مرتبط با طرح از آغاز تاکنون بیش از یک تریلیون دلار گزارش شده است؛ این سطح از حضور اقتصادی فرصتهایی برای چین فراهم میآورد تا در مجامع بینالمللی مواضع همپیمانان خود را تقویت و در پروندههایی حساس همچون تایوان حمایتهای بیشتری را دریافت کند.
خطرات بدهی برای کشورهای میزبان
با وجود منافع کوتاهمدت پروژهها، هزینهٔ بلندمدت بازپرداخت و خدمات بدهی به چین به یک دغدغهٔ فزاینده تبدیل شده است. تحلیل مؤسسهٔ پژوهشی نشان میدهد جریان بازپرداخت بدهی کشورهای درحالتوسعه به چین در سالهای اخیر به سطحی رسیده که برخی از کشورهای فقیرتر با فشار مالی قابلتوجهی مواجهاند و این موضوع میتواند هزینههای ضروری مانند سلامت و آموزش را تحتالشعاع قرار دهد. پژوهشها هشدار میدهند که چین در برخی موارد از نقش «وامدهندهٔ اولیه» به «دریافتکنندهٔ خالص بازپرداخت» تبدیل شده است.
واکنشهای منطقهای و سیاستهای محافظتی
همانطور که کشورهای ثروتمند از ورود کالای ارزان چینی نگرانند، در بسیاری از کشورهای آفریقا و آسیای جنوبشرقی نیز زمزمههای محافظتگرایانه و نارضایتی از گسترش کسری تجاری با چین بلند شده است. در برخی موارد، پروژههای بزرگ چینی به تولید محلی صدمه زده یا به افزایش وابستگی اقتصادی منجر شده است؛ مسألهای که میتواند موجب فشار سیاسی داخلی و تغییر جهت سیاستهای اقتصادی در کشورها شود.
پویا شدن بازیگران خصوصی و تغییر ماهیت پروژهها
نکتهٔ امیدبخش برای پکن این است که سهم شرکتهای خصوصی و پروژههای «سبز» در تعاملات BRI رو به افزایش است؛ در ۲۰۲۴ و نیمهٔ نخست ۲۰۲۵ مبلغ قابلتوجهی در انرژیهای تجدیدپذیر و پروژههای پاک سرمایهگذاری شد که نشان میدهد ساختار طرح در حال تکامل است و تنها محدود به قراردادهای سنگین پیمانکاری دولتی نیست. این تحولات میتواند به کاهش انتقادات محیطزیستی و افزایش پذیرش محلی کمک کند، اما اندازهٔ پروژههای فسیلی و معدنی هنوز هم نگرانیها را رفع نکرده است.
بازگشت تاریخی راه ابریشم
ایران میتواند از ابتکار «کمربند و جاده» چین بهعنوان بستری راهبردی برای توسعه زیرساختها، افزایش صادرات و تقویت موقعیت ژئوپلیتیک خود در مسیر شرق به غرب بهره گیرد. این طرح که هدف آن اتصال اقتصادی آسیا، اروپا و آفریقا از طریق شبکهای از راهها، بنادر و خطوط انرژی است، فرصت کمنظیری برای کشورهایی مانند ایران فراهم میکند که در مرکز این مسیر قرار دارند. تهران میتواند با تمرکز بر توسعه بنادر جنوبی مانند چابهار و بندرعباس، تکمیل کریدور ریلی شمال–جنوب و افزایش ظرفیت شبکه ترانزیتی خود، نقش محوری در اتصال چین به خلیج فارس و دریای عمان ایفا کند.
علاوه بر زیرساخت، ایران باید از این همکاری برای جذب فناوری، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، و ارتقای صنایع داخلی استفاده کند. مشارکت در پروژههای مشترک با شرکتهای چینی در حوزههای برق، گاز، پتروشیمی و حملونقل ریلی میتواند موجب انتقال دانش فنی و ایجاد اشتغال شود. در عین حال، سیاستگذاران ایرانی باید با دقت در تنظیم قراردادها و نظارت بر توازن منافع، از گرفتار شدن در دام بدهی یا واگذاری بیش از حد امتیازات جلوگیری کنند. اگر این تعامل بر پایه شفافیت، تنوع شرکا و منافع متقابل شکل گیرد، طرح کمربند و جاده میتواند به یکی از ابزارهای مؤثر توسعه اقتصادی و تقویت جایگاه ایران در نظام اقتصادی آسیایی تبدیل شود.






