ایده «پایتخت دریایی»؛ راهی برای سبکسازی تهران و رونق سواحل جنوبی
ربیعی با اشاره به ظرفیت ۵۴۰۰ کیلومتر ساحل ایران، تأکید کرد که خلیج فارس و دریای عمان میتوانند کانون شکلگیری پایتخت دریایی و بستر توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور باشند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، در اختتامیه دومین دوره همایش اقتصاد دریامحور با تأکید بر ضرورت بازنگری در نگاه به توسعه اظهار کرد: پیشفرض بحث من این است که ذهنیت و جهتگیری در خصوص توسعه باید خود توسعه یابد. معتقدم مفهوم توسعه دچار توسعهنیافتگی شده است. با توسعهنیافتگی رویکردها و سیاستگذاریها، بهرغم آرزوها و اهداف بلندمدت، امروز در نقطهای ایستادهایم که حاصل همان رویکردهاست.
وی افزود: درست است که ظرفیتهای داخلی توسعهساز هستند، اما نباید تصور از توسعه را محدود به مرزهای جغرافیایی کشور بدانیم. من میاندیشم که پایان مرزهای ایران در کرانههای خزر و خلیج فارس نیست، بلکه آغاز مرزهای توسعه کشور از این نقطه شروع میشود.
ربیعی با بیان اینکه هنوز در لایههای ذهنی جامعه نوعی واهمه از الزامات توسعه وجود دارد، گفت: در ذهنیت ما نسبت به توسعه، هنوز ترس از الزامات و نتایج توسعه بهصورت نانوشته وجود دارد و همین عامل مهمی در ناکامی سیاستهای توسعهای بوده است. برای پایداری سرزمینی و حتی بقا، آغاز توسعه باید از مرزها، بهویژه مرزهای آبی باشد.
او ادامه داد: توسعه بهمعنای رشد صرف نیست، بلکه نگاهی جامع است که از مسیر دریا و اقتصاد دریامحور پیوند وثیقی با امنیت ملی، امنیت سیاسی، اقتصاد سیاسی و حتی قدرت ملی دارد. قدرت ملی به اعتقاد من تابعی از نوع نگاه ما به توسعه است.
«وطن آبی»؛ آغاز نگاه نو به توسعه ایران
ربیعی در ادامه سخنان خود نخستین گزاره از جمعبندی مباحث خود را با طرح مفهوم «وطن آبی» بیان کرد و گفت: همانگونه که میگوییم خلیج فارس وطن ماست، توسعه از مرزهای آبی نیز نوعی وطنگرایی است. با داشتن ۵۴۰۰ کیلومتر ساحل، نمیتوان به این موضوع نیندیشید. ایران پل ارتباطی میان آسیای مرکزی و خاورمیانه، قفقاز جنوبی با خلیج فارس و اقیانوس هند است.
وی افزود: با توسعه زیرساختهای بندری و مواصلاتی در سواحل آفریقا و آمادگی برای گسترش این زیرساختها، میتوان گفت ایران امروز به نوعی همسایه کشورهای آفریقایی نیز محسوب میشود.
دستیار اجتماعی رئیسجمهور تأکید کرد: اگر جهتگیری توسعه را به سمت وطن آبی ببریم، میتوانیم از برخی تعلقات ذهنی که توسعه داخلی را محدود کرده، رها شویم و توسعه از مبدأ دریا را به کانون سیاستهای کشور تبدیل کنیم.
ربیعی با اشاره به تاریخ ایران گفت: مزیت بزرگ تاریخی ایران، مسیر تجارت و ترانزیت بوده است. منابع زیرزمینی و صادراتی، نوعی پولداری بیتلاش و غفلت از مزیتهای ژئوپولیتیکی ایران را رقم زده است. این وضعیت حتی در رابطه دولت و ملت و روند دولتسازی نیز اختلال ایجاد کرده است.
وی افزود: نفت و گاز نباید این مزیت را از ایران میگرفت، بلکه باید در کنار مزیت ترانزیتی کشور قرار میگرفت؛ مزیتی که دریا بخش مهمی از آن است. هرچند برخی معتقدند مزیتهای شمال و جنوب ایران از دست رفته، اما من باور دارم هنوز امیدهایی برای حضور در شاهراههای تجاری جهان وجود دارد.
او خاطرنشان کرد: در طول تاریخ، نفوذ فرهنگی و تمدنی ایران از مسیر دریا و تجارت شکل گرفته، نه از راه جنگ و تسلط فیزیکی. بنابراین توسعه دریامحور امتداد همان مسیر تمدنی ایرانی است.
از «پایتخت دریایی» تا «توسعه اجتماعی»؛ الزامات آینده توسعه ایران
ربیعی در ادامه دومین ایده خود را با عنوان «پایتخت دریایی» مطرح کرد و گفت: تهران امروز بهلحاظ گسترش حاشیهها غیرقابل کنترل شده است. با وجود تلاشهای فراوان، به دلیل نبود سیاستهای بههمپیوسته، تهران هر روز بزرگتر و بیقاعدهتر میشود. ایده انتقال پایتخت سابقه دیرینه دارد، اما من اکنون سبکسازی تهران را یک ایده قابلاعتنا میدانم.
او افزود: در ایده پایتخت دریایی، تمرکز بر بخشهای صنعتی، کشاورزی، صیادی، شیلات، آبزیپروری، گردشگری دریایی و ساحلی و همچنین توسعه ورزشهای دریایی، بهویژه برای بانوان، میتواند زمینهساز رونق مناطق ساحلی شود.
وی ادامه داد: انرژیهای دریایی از نفت و گاز تا انرژی موج و جزر و مد، صنایع پتروشیمی، مراکز دانشگاهی و پژوهشی مرتبط با فعالیتهای دریایی، و حتی فعالیتهای زیستمحیطی دریایی باید در کنار دریا مستقر شوند. به اعتقاد من، تشکیل فصلی هیئت وزیران در سواحل کشور نیز میتواند اقدامی مؤثر باشد.
ربیعی تصریح کرد: کنارههای ساحلی ایران، بهویژه در جنوب، میتوانند بخشی از بار جمعیتی و فشار بر پایتخت و شهرهای بزرگ را کاهش دهند. وطن آبی و پایتخت دریایی میتوانند مسیر آینده توسعه ایران باشند. دو هزار کیلومتر از زمینهای ساحلی جنوب کشور، ظرفیت بزرگی برای رونق اقتصادی، اشتغالزایی و توسعه متوازن فراهم کردهاند.»
وی خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی حتی مسائلی چون فشار بر خاک و آب نیز قابل کنترلتر خواهد بود و پایتخت سیاسی کشور نیز میتواند در جای خود با امنیت بالا باقی بماند.
دستیار اجتماعی رئیسجمهور در سومین گزاره سخنان خود به الزام مشارکت اجتماعی اشاره کرد و گفت: به اعتقاد من، ابتدا باید ذهنیت توسعه در ایران از طریق دریا در میان سیاستگذاران و نخبگان سیاسی نهادینه شود. سپس این نگاه باید به لایههای میانی جامعه، از صنعتگران و فعالان اقتصادی تا گردشگران و ورزشکاران، تسری یابد.
او در جمعبندی سخنان خود افزود: با تجربه زیسته خود، معتقدم توسعه اجتماعی امروز مقدم بر سایر ابعاد توسعه، حتی توسعه سیاسی است. توسعه سیاسی بدون توسعه اجتماعی، توسعهای شکستخورده بوده و خواهد بود.
ربیعی تأکید کرد: بحرانهای درهمتنیده کشور، از ناترازیهای اقتصادی تا چالشهای کلان سیاسی، بدون راهحل اجتماعی قابل حل نیست. آب پدیدهای اجتماعی است، نه صرفاً فنی یا اداری. محیطزیست، ترافیک و سایر مسائل نیز ماهیتاً اجتماعیاند. امروز همه حوزهها به مسائل اجتماعی سرریز کردهاند و بدون اجتماعی کردن سیاستهای توسعه، ناکام خواهیم ماند.
علی ربیعی در ادامه سخنان خود در اختتامیه دومین دوره همایش اقتصاد دریامحور با اشاره به ضرورت تقویت جذابیت اقتصادی در مناطق ساحلی کشور اظهار کرد: ما باید گونههایی از سود اقتصادی و مشارکت اقتصادی خرد را، از گردشگری تا صنایع پاییندستی، طراحی و جذاب کنیم. این مناطق بدون جذابیت، امکان رشد و توسعه نخواهند داشت. ایده پایتخت دریایی نیز با ایجاد این جذابیتها و شکلگیری ذهنیت جدید در سایر مناطق کشور، میتواند بهنوعی به مهاجرت به سرزمینهای ساحلی بینجامد.»
وی افزود: توسعه اجتماعی در مناطق دریایی منجر به ایجاد جذابیتهایی خواهد شد که نگاه جامعه به این مناطق را تغییر میدهد و احساس زندگی جذابتر در کنار دریا، عاملی برای مهاجرت و شکلگیری پایتخت دریایی خواهد بود.
ربیعی با اشاره به سه ایده مطرحشده خود — وطن آبی، پایتخت دریایی و الزام به مشارکت اجتماعی — تأکید کرد: به اعتقاد من، شرط موفقیت در هر کدام از این موضوعات، سیاستگذاری صحیح است. ما در سیاستگذاریهای گذشته مرتکب اشتباهات فاحش شدیم و به همین دلیل است که امروز پس از سالها، همچنان این پرسش مطرح است که چرا به چشماندازهای تعیینشده نرسیدهایم.
نهادسازی، قلب سیاستگذاری توسعه دریامحور
دستیار اجتماعی رئیسجمهور در تبیین ضعفهای نظام سیاستگذاری کشور گفت: هر نوع سیاستگذاری باید با نهادسازی مناسب، اصلاحات ساختاری و فرهنگسازی همراه باشد. اگر نهاد لازم برای اجرای سیاستها وجود نداشته باشد، آن سیاست محکوم به شکست است.
ربیعی ادامه داد: متأسفانه سنت سیاستگذاری در کشور ما به گونهای بوده که نهادسازی و ساختارسازی به چارت سازمانی تقلیل یافته است؛ یعنی ایجاد ساختار را صرفاً در تأسیس ادارات و تشکیلات خلاصه کردهایم. در حالیکه نهادسازی واقعی مستلزم تفویض اختیار، فرایندسازی، مستندسازی و ایجاد فرهنگ و اجتماعیسازی الزامات توسعه است.
وی با تأکید بر اهمیت الگوگیری از تجارب بینالمللی افزود: ما با نگاهی واقعبینانه میتوانیم از تجربه کشورهای موفق بهره بگیریم. الگوی سنگاپور، یک الگوی کلاسیک دریامحور و مبتنی بر لجستیک فناورانه است؛ نروژ در طرح توسعه پایدار مبتنی بر دریا، مهمترین اقدام خود را مدیریت یکپارچه منابع دریایی قرار داده است؛ کرهجنوبی بر کشتیسازی پیشرفته تمرکز کرده و استرالیا بر تنوع سیاستهای آبی، از صنایع شیلات تا گردشگری تأکید دارد.
ربیعی خاطرنشان کرد: بررسی همه این کشورها نشان میدهد که نقطه اشتراک آنها، ایجاد انستیتوها و مراکز مطالعاتی برای سیاستگذاری علمی و ملی در حوزه اقتصاد دریامحور است. معتقدم در ایران نیز باید با سیاستگذاری واقعگرایانه، آشنا با الزامات و آثار اصلاح مداوم، چنین نهادهایی تأسیس شود تا توسعه از مسیر دریا، نه پایان کار، بلکه آغاز مسیر نوین توسعه کشور باشد.






