سهم افغانستان در خشکسالی ایران / سخنگوی افغانستان: آبی برای تامین ایران نداریم!
مسئله حقابه ایران از رودخانه هیرمند، همواره یکی از حساسترین و حیاتیترین محورهای روابط آبی میان جمهوری اسلامی ایران و افغانستان بوده است. در شرایطی که هر دو کشور در معرض تغییرات شدید اقلیمی و بحرانهای بیآبی قرار دارند، اظهارات مقامات در خصوص میزان آب ورودی به ایران اهمیت مضاعفی پیدا میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت افغانستان، در مصاحبههای اخیر خود، موضع اصولی کشورش را در قبال معاهده حقابه هیرمند تکرار کرده است. این موضعگیری بر دو پایه استوار است: احترام به اصول معاهده و اذعان به محدودیتهای منابع آبی موجود.
تعهد کلامی در چارچوب اصول
مجاهد صراحتاً اعلام نموده است که در چارچوب اصول مورد توافق در معاهده، هیچ مانعی برای اجرای تعهدات وجود ندارد. وی اظهار داشت: "اگر ما آب داشته باشیم بدون شک این آب به ایران هم خواهد رسید و این یک جریان طبیعی است که ما جلوی جریان آب را نمیگیریم." این جمله کلیدی، نشاندهنده آن است که حکومت سرپرست افغانستان، خود را پایبند به روح معاهده میداند، مشروط بر آنکه منابع آبی کافی در دسترس باشد. این موضعگیری، موضعی متوازن است که تلاش دارد هم به تعهدات بینالمللی اشاره کند و هم محدودیتهای فعلی را گوشزد نماید. این تعهد کلامی، تضادی با مواضع پیشین مقامات افغان ندارد و بر استمرار نگرش مبنی بر عدم ممانعت عمدی از جریان آب تأکید میکند.
تفاوت میان "عدم توانایی" و "عدم تمایل"
موضع افغانستان در این زمینه نه بر اساس عدم تمایل به اجرای تعهد، بلکه بر اساس "عدم توانایی" ناشی از شرایط محیطی تفسیر میشود. از نظر کابل، اولویت نخست مدیریت منابع آبی در داخل خاک افغانستان، تأمین نیازهای اولیه جمعیتی، کشاورزی و تولید انرژی است. تنها پس از برآورده شدن این نیازهای حیاتی است که مازاد آب میتواند به سمت مرزهای شرقی جریان یابد. این دیدگاه، تفاوت اساسی میان "حق" ایران و "ظرفیت" عملی افغانستان را برجسته میسازد.
تأثیر تغییرات اقلیمی به عنوان عامل اصلی
محور اصلی دفاعیات و توضیحات مقامات افغانستان، بحران گسترده اقلیمی است که حوضه آبی هیرمند و کل منطقه آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار داده است. مجاهد تغییرات اقلیمی را دلیل اصلی عدم تحقق انتظارات ایران در سالهای اخیر معرفی کرده است.
خشکسالی بیسابقه و کاهش ذخایر آبی
به گفته سخنگوی حکومت افغانستان، کاهش شدید بارندگیها و بهویژه کمبود برف در ارتفاعات مبدأ رودخانهها، منجر به خشک شدن کامل منابع آبی در بخشهای وسیعی از افغانستان شده است. این وضعیت نه تنها بر رودخانه هیرمند، بلکه بر سایر شریانهای آبی منطقه نیز اثر گذاشته است. میزان ورودی آب به سدها و منابع ذخیرهسازی افغانستان به شدت کاهش یافته است.
یکی از شواهد مهمی که مجاهد برای اثبات بحران کمآبی ارائه کرده، تأثیر مستقیم آن بر زیرساختهای انرژی افغانستان است. وی اشاره کرد که کاهش سطح آب سدها، مستقیماً بر تولید برق در مناطقی مانند قندهار تأثیر گذاشته و موجب از کار افتادن توربینهای برقآبی شده است. برای مثال، اگر خروجی انرژی یک توربین هیدروالکتریک (که وابسته به دبی مشخصی از آب است) کاهش یابد، این نشان میدهد که حجم آب موجود در پشت سدها به طور قابل ملاحظهای نسبت به میانگینهای تاریخی افت کرده است.







