پرواز جنگندههای نیروی هوایی برای مقابله با دشمن / جنگ دوم ایران و اسرائیل نزدیک است؟
فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران، از عملیاتهای موفق «اسکرمبل» در برابر پهپادهای پیشرفته دشمن سخن میگوید. تحلیلهای کارشناسان و اطلاعات جدید از توان موشکی و زیرزمینی ایران، به این سؤال محوری پاسخ میدهد: جنگ دوم ایران و اسرائیل تا چه حد نزدیک است؟
به گزارش اقتصادآنلاین، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نهاجا) به عنوان یکی از ارکان اصلی قدرت دفاعی کشور، نقش حیاتی در دکترین دفاعی ایران ایفا میکند. در شرایط کنونی، تمرکز بر برتری کیفی در کنار حفظ آمادگی عملیاتی برای درگیریهای احتمالی آتی، اولویت اصلی این نیرو است.
تأکید بر نبرد ترکیبی و جنگ روایتها
امیر سرتیپ خلبان «حمید واحدی»، فرمانده نیروی هوایی ارتش، در مراسمی اخیر، ضمن تأکید بر اهمیت دفاع از حریم هوایی، بر ضرورت مقابله با «جنگ روایتها» در عرصه نبرد ترکیبی تأکید کرد. این بدان معناست که ابعاد شناختی و رسانهای درگیریهای آتی به اندازه ابعاد فیزیکی اهمیت خواهند داشت.
فرمانده نهاجا به صراحت اعلام نمود که خلبانان این نیرو با بهکارگیری مؤثر از ترکیب هواپیماهای سبک و سنگین موجود در ناوگان، توانستهاند در عملیاتهای اسکرمبل (اعتراض و رهگیری سریع)، پهپادهای پیشرفتهای را که توسط رژیم صهیونیستی یا در چارچوب عملیاتهای مشترک علیه ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند، شناسایی و خنثی سازند. این عملکرد، نشاندهنده ارتقاء توانهای فنی و عملیاتی سامانههای هشدار زودهنگام و واکنش سریع نهاجا است.
یکی از نکات کلیدی مورد اشاره فرمانده واحدی، لزوم بهروزرسانی و بازتعریف آموزههای کسب شده از دوران دفاع مقدس، بهویژه عملیاتهای تاریخی نظیر حمله به اچ ۳ (ضربت عینالاسد)، متناسب با ماهیت جنگهای نوین است. این بازتعریف باید به گونهای صورت گیرد که دو عنصر اساسی حفظ شود:
-
مزیت سرعت عمل: توانایی واکنش سریع و تصمیمگیری در کسری از ثانیه در برابر حملات سایبری و الکترونیکی پیشرفته.
-
روحیه شهادتطلبی: حفظ انگیزه و قاطعیت نیروها در مواجهه با فناوریهای برتر دشمن، که میتواند به عنوان یک عامل بازدارنده روانی عمل کند.
وضعیت ناوگان هوایی ارتش ایران
با وجود تحریمها، گزارشها حاکی از آن است که برنامه نوسازی و اورهال سنگین هواپیماهای راهبردی مانند F-4، F-14 و میگهای باقیمانده با تکیه بر مهندسی معکوس و قطعات داخلی، با جدیت دنبال میشود. در عین حال، ادغام قابلیتهای رزمی پهپادهای بومی در ساختار عملیاتی جنگندههای سرنشیندار نیز در حال پیگیری است.
تشکیل کمیته مشترک آمریکا و اسرائیل برای عملیاتهای پیچیده:
بر اساس گزارشهای دریافتی از منابع نزدیک به کارشناسان اسرائیلی، یک کمیته مشترک میان مقامات نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده و اسرائیل، از ماهها پیش تشکیل شده است. این کمیته وظیفه طراحی و هماهنگی عملیاتی با دو رکن اساسی را بر عهده دارد:
-
فریب (Deception): ایجاد سناریوهای اطلاعاتی و عملیاتی پیچیده برای گمراه کردن سامانههای فرماندهی و کنترل ایران و ایجاد شکاف در تصمیمگیریهای کلیدی.
-
تهاجم اطلاعاتی (Information Warfare): تمرکز بر حملات سایبری گسترده علیه زیرساختهای حیاتی، فرماندهی و کنترل (C2)، و نفوذ در شبکههای ارتباطی نیروهای مسلح ایران.
تلاش نتانیاهو برای دستاورد پیش از انتخابات اکتبر
علی عبدی، کارشناس صداوسیما در حوزه اسرائیل و فلسطین، تحلیل میکند که بنیامین نتانیاهو به شدت به دنبال دستیابی به یک «دستاورد راهبردی قاطع» در پرونده ایران پیش از برگزاری انتخابات اکتبر (یا هر زمان دیگری که در فضای سیاسی داخلی اسرائیل تعیین شود) است. این اضطرار ناشی از یک محاسبه کلان است: "نتانیاهو معتقد است که هرچه زمان بگذرد، ایران با استفاده از متحدان استراتژیک خود نظیر روسیه و چین، توان بازسازی توانمندیهای موشکی، سایبری و همچنین بازیابی جایگاه منطقهای خود را به شکل قابل ملاحظهای افزایش خواهد داد."
این باور منجر به افزایش ریسکپذیری اسرائیل در طراحی عملیاتهای تهاجمی با دامنه گستردهتر میشود.
سناریوهای اسرائیل برای به سران نظام
عبدی همچنین نسبت به طراحی سناریوهای جدی اسرائیل برای هدف قرار دادن مستقیم سران ارشد سیاسی و نظامی ایران هشدار میدهد. این سناریوها نه تنها شامل ترور مستقیم فیزیکی، بلکه تلاش برای ایجاد خلاء قدرت و جانشینی احتمالی در ردههای فرماندهی از طریق ایجاد آشوبهای داخلی یا از کار انداختن ساختارهای تصمیمگیری است. وی تأکید کرد که پالسها و هشدارهایی که از سوی ایران در خصوص مسیر جنگ پیشین داده شده، برای دشمن بسیار جدی و خطرناک تلقی شده و ممکن است منجر به بازنگری در محاسبات اولیه حمله متقابل شود.
بازبینی توان موشکی ایران
پس از درگیریهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران به طور محسوسی دکترین دفاعی و تهاجمی خود را بر محوریت توان موشکی بازبینی کرده است. تحلیلها نشان میدهند که تمرکز از «دقت نقطه زنی» به سمت «اشباع دفاعی» تغییر یافته است.
تسریع تولید و ذخیرهسازی موشکی ایران
گزارشهایی که توسط رسانههای بینالمللی مانند «Jewish News Syndicate» (JNS) و تحلیلگران نظامی حوزههای امنیتی منتشر شدهاند، تأکید میکنند که پس از تجربه اخیر، تهران برنامه تولید موشکهای سطح به سطح خود را با سرعت بیسابقهای تسریع کرده است. پیشبینی میشود که ایران به زودی به ذخیرهای عملیاتی متشکل از حداقل ۲۰۰۰ موشک آماده شلیک به اهداف حساس در اسرائیل دست یابد.
نکته محوری در این بازبینی، تغییر استراتژیک در نحوه استفاده از این ذخیره موشکی است: ایران در پی آن است که با پرتاب حجمی گسترده (برآورد شده تا ۲۰۰۰ موشک به صورت همزمان در فواصل زمانی کوتاه)، سامانههای دفاعی اسرائیل نظیر گنبد آهنین، پیکان، و استر را به طور کامل اشباع کرده و نهایتاً به مرحله «درهم شکستن» توانایی رهگیری دشمن برسد. این رویکرد، اتکای کمتری به موشکهای بالستیک با هدایت پیشرفته (مانند خیبرشکن) و اتکای بیشتری به موشکهای بالستیک میانبرد (MRBM) و کروز با نرخ تولید بالا خواهد داشت.
بخش قابل توجهی از زرادخانه موشکی و پهپادی راهبردی ایران در تونلهای زیرزمینی، سیلوهای مستحکم و انبارهای زیرزمینی که به سختی قابل ردیابی توسط ماهوارههای شناسایی دشمن هستند، نگهداری و امنسازی شدهاند. این امر، تلفات استراتژیک ناشی از حملات پیشگیرانه اسرائیل را به حداقل میرساند.
ارزیابیها نشان میدهد که برخی توانمندیهای ایران که در محاسبات نظامی اسرائیل کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، میتوانند نقطه عطف هرگونه درگیری آتی باشند.
دقت بالای موشکها در جنگ ۱۲ روزه
با وجود تمرکز بر استراتژی اشباع، یک نکته مهم از گزارشهای پس از درگیریهای اخیر، دقت شگفتانگیز موشکهای ایرانی بوده است. پروفسور جین جائه-ایل، متخصص برجسته از مؤسسه تحلیلهای دفاعی کره جنوبی (KIDA)، اشاره میکند که دقت برخی از موشکهای هدایت شونده ایرانی در درگیریهای اخیر، فراتر از برآوردهای غربی بوده است. به گفته جائه-ایل، دقتی که در برخی پرتابهها مشاهده شد، اگر در مقیاس کامل و متمرکز استفاده میشد، میتوانست زیرساختهای حیاتی اسرائیل، از جمله نیروگاهها و مراکز لجستیکی حساس، را به طور کامل فلج کند.
این امر نشان میدهد که ایران همزمان با افزایش حجم، توانایی حفظ دقت فنی را نیز حفظ کرده است، حتی اگر دکترین اصلی بر حجم آتش متمرکز باشد.
اطلاعات بسیار دقیق از نقاط حساس تلآویو
دومین نقطه قوت راهبردی ایران که اغلب نادیده گرفته میشود، عمق نفوذ اطلاعاتی در خاک اسرائیل است. این کارشناس کرهای تأکید میکند که ایران به اطلاعات بسیار دقیق و بهروز از نقاط حساس داخلی و فرماندهی اسرائیل در تلآویو و منطقه مرکزی دسترسی دارد. این اطلاعات شامل نقشههای دقیق زیرساختها، زمانبندی جابجایی فرماندهان، و مشخصات دقیق اهداف راهبردی است که برای یک حمله هماهنگ و مؤثر حیاتی است.
نکتهای که از منظر قدرت چانهزنی و بازدارندگی قابل توجه است، تفاوت در سطح شفافیت است. در حالی که ایران تحت نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) قرار دارد و مجبور به ارائه برخی شفافیتها در قبال تأسیسات هستهای خود بوده است، اسرائیل همچنان با زرادخانه هستهای غیرشفاف و اعلام نشده خود، در موضعی نیست که بتواند به طور قاطع خواستار شفافیت کامل از ایران باشد، این یک پارادوکس قدرت منطقهای ایجاد کرده است.
آمادگی چندوجهی جمهوری اسلامی ایران نشان از یک تغییر بنیادین در دکترین بازدارندگی دارد. سه عامل اصلی این تغییر را هدایت میکنند:
-
آمادگی نیروی هوایی: ارتقاء توان رزمی برای مقابله با تهدیدات نوین هوایی و الکترونیکی.
-
بازسازی سریع توان موشکی: تمرکز بر استراتژی اشباع دفاعی دشمن با حجم آتش گسترده.
-
عمق اطلاعاتی: وجود اطلاعات دقیق از اهداف حساس که قابلیت هدفگیری دقیق را تضمین میکند.
این اقدامات نشان میدهد که ایران در حال بازتعریف مفهوم «بازدارندگی فعال» است؛ بازدارندگیای که نه تنها بر عقبنشینی دشمن تمرکز دارد، بلکه توانایی تحمل و پاسخ مؤثر به یک حمله گسترده را نیز اثبات میکند.
اگرچه در حال حاضر نشانهای مبنی بر شروع مجدد غنیسازی اورانیوم در سطوح بالای ۹۰ درصد مشاهده نشده است، اما بازسازی سریع زیرساختهای دفاعی، ذخیرهسازی موشکی و توسعه قابلیتهای غیرمتعارف، زنگ خطر را برای هرگونه محاسبه اشتباه از سوی طرف مقابل به صدا درآورده است. آموزههای کسب شده از دوران دفاع مقدس، اکنون در قالب جنگهای نوین و با تکیه بر فناوریهای پیشرفته، باید تضمینکننده موازنه بازدارندگی در منطقه خاورمیانه باشند. هرگونه اقدام تهاجمی از سوی اسرائیل باید با این فرض صورت پذیرد که پاسخ ایران میتواند به مراتب شدیدتر و گستردهتر از تجربه پیشین باشد.






