سایه سنگین جنگ تمامعیار اسرائیل و حزبالله بر سر منطقه؛ مقاومت یا خلع سلاح؟
فضای سیاسی و امنیتی خاورمیانه بار دیگر به نقطهجوش نزدیک شده است. در حالی که بیش از یک سال از آتشبس میان اسرائیل و حزبالله لبنان میگذرد، اما نشانهها حکایت از احتمال درگیری دوباره دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین، ترور هدفمند فرماندهان ارشد حزبالله، هشدارها آمریکا به عراق دباره درگیری آینده و تنشهای سیاسی بیروت، همگی قطعات پازلی هستند که تصویر نهایی آن میتواند نبرد حمله اسرائیل به لبنان با هدف خلع سلاح حزبالله باشد. اما این تحولات نه تنها امنیت لبنان، بلکه ثبات کل منطقه را نشانه رفته است و پیامدهای آن حتی از منطقه نیز فراتر خواهد رفت.
پیامدهای ترور فرمانده ارشد
نقطه عطف تنشهای اخیر، ترور هیثم علی طباطبایی، از فرماندهان برجسته و رئیس سابق ستاد حزبالله لبنان است. هرچند که در یک سال گذشته اسرائیل بارها آتشبس را نقض کرده و ترورهای هدفمندی در داخل خاک لبنان انجام داده، اما ترور طباطبایی از سوی حزبالله و البته برخی مقامات ایران بهعنوان تغییر قواعد درگیری تفسیر شده است.
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله نیز بر این نکته تأکید ورزیده که پاسخ به این ترور «بدون تردید» در راه است؛ اظهارنظری که نشان میدهد حزبالله در حال بازنگری در دکترین نظامی خود برای مرحله جدید نبرد است.
مجتبی امانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت، در گفتوگویی صریح تأکید کرده که تلآویو با این عملیات، از «سقفی که پیشتر به آن پایبند بود» عبور کرده است. به گفته امانی، این ترور نهتنها بیپاسخ نخواهد ماند، بلکه به «تغییر نگاه راهبردی حزبالله» در مواجهه با اسرائیل منجر خواهد شد.
شکاف سیاسی در بیروت
اما این مواضع در فضای قطبیشده سیاست داخلی لبنان با واکنشهای متعددی همراه شده است. منابع لبنانی گزارش دادهاند که گروهی از سیاستمداران این کشور، سخنان امانی را دخالت در امور داخلی لبنان و بهانهای برای مشروعیتبخشی به حملات گستردهتر اسرائیل دانسته و حتی خواستار توبیخ یا اخراج او شدهاند.
استدلال منتقدان این است که چنین اظهاراتی، تائیدکننده ادعای نفوذ کامل تهران بر تصمیمات حزبالله است و میتواند دستاویزی حقوقی و سیاسی برای اسرائیل جهت آغاز جنگی ویرانگر فراهم کند. با این حال، حامیان مقاومت نگاه متفاوتی دارند. رامی بوحمدان عضو فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان، با رد فشارهای داخلی و خارجی تصریح کرده که مقاومت با وجود جانفشانیهای بسیار، هرگز به زانو درنخواهد آمد و هیچکس را در داخل در تنگنا قرار نداده است. او گغته که هجمههای رسانهای خللی در عزم مردم ایجاد نکرده و مقاومت همچنان رکن اصلی دفاع ملی در کنار ارتش باقی خواهد ماند.
این اظهارات در حالی مطرح شده که برخلاف سالهای گذشته، برخی جریانها در لبنان از ایده دولت یعنی یک ارتش و یک دولت برای خلع سلاح حزبالله حمایت کردهاند.
هشدار دوباره واشنگتن به بغداد
در سوی دیگر میدان، آمریکا به عنوان متحد راهبردی اسرائیل، نقش فعالی در مدیریت صحنه ایفا میکند. تحرکات دیپلماتیک اخیر نشان میدهد که واشنگتن از وقوع یک درگیری بزرگ آگاه است و میکوشد دامنه آن را محدود کند.
سفر ناگهانی «تام باراک»، نماینده ویژه آمریکا به بغداد و دیدارش با محمد شیاع سودانی، نخستوزیر عراق، حامل پیامی هشدارآمیز بوده. گزارشها حاکی است باراک در یک نشست ۷۰ دقیقهای به صراحت اعلام کرده که عملیات قریبالوقوع اسرائیل علیه حزبالله تا خلع سلاح کامل این گروه ادامه خواهد یافت و گروههای عراقی نباید به حمایت از حزبالله در این حمله دخالت کنند.
اشاره باراک به گروههای شیعی عراقی بود که جزیی از محور مقاومت محسوب میشوند.
پیش از این نیز در میانه آبان ماه، پیت هگست، وزیر جنگ آمریکا در تماس تلفنی با ثابت العباسی، وزیر دفاع عراق، مشابه این هشدار را تکرار کرده بود. اما در آن مقطع گفتهنشده بود که حمله قریبالوقوع به کدام کشور خواهد بود.
پیامد خلع سلاح حزبالله برای ایران
از منظر تحلیلگران خلع سلاح حزبالله برای ایران فراتر از تضعیف یک متحد منطقهای است و به معنای حذف مهمترین لایه بازدارندگی تهران تلقی میشود. وجود حزبالله در دکترین دفاعی ایران، هزینه هرگونه ماجراجویی نظامی مستقیم علیه خاک ایران یا تأسیسات هستهای را برای اسرائیل و آمریکا بالا میبرد. خلع سلاح این گروه، عملاً به معنای برچیده شدن این اهرم فشار و از دست رفتن آن چیزی که است طرفداران محور مقاومت به آن عمق راهبردی میگویند.
بنابرتحلیلها، این اتفاق موازنه قوا در خاورمیانه را به نفع محور اسرائیل و غرب تغییر داده و تهران را در برابر تهدیدات امنیتی مستقیم، آسیبپذیرتر خواهد کرد.
چه خواهد شد؟
به نظر میرسد اسرائیل با ترور فرماندهان میدانی و تشدید فشارها از طریق آمریکا، در پی ایجاد شرایطی است که یا حزبالله را وادار به عقبنشینی و خلع سلاح کند، یا زمینه را برای حملهای همهجانبه فراهم سازد.
در سوی دیگر ایران، با وجود فشارهای بینالمللی، همچنان بر حمایت از حزبالله تأکید دارد، اما در عین حال تلاش میکند که از دخالت آشکارا پرهیز کند.
در چنین شرایطی، اگر اسرائیل تهدیدات خود را عملی و عملیاتی با هدف خلع سلاح حزبالله آغاز کند، با توجه به توان موشکی و شبکه تونلی پیچیده مقاومت، بعید است جنگ فرسایشی دیگری در انتظار منطقه خواهد بود.
از سوی دیگر، دخالت احتمالی گروههای عراقی و انصارالله یمن ابعاد درگیریهای احتمالی را گستردهتر خواهد کرد. به نظر میرسد که روزهای آینده برای خاورمیانه سرنوشتساز خواهد بود. پرسش نهایی این است که دیپلماسی میتواند مانع از شعلهور شدن جنگ سوم لبنان شود یا درگیری اجتنابناپذیر شده است؟






