نیمی از تسهیلات بانکی در جیب ۱۰۰ شرکت/ تامین مالی شرکتهای بزرگ به بازار بدهی منتقل شود
با وجود حضور بیش از پنجهزار بنگاه اقتصادی در صف وامگیری، تنها صد شرکت موفق به دریافت نیمی از کل تسهیلات بانکی کشور شدهاند. این درحالی است که غولهای اقتصادی کشور هم از بازار بدهی و هم از طریق عرضه اولیه شدن، امکان جذب نقدینگی را دارند که در صورت انجام این کار، ۲۶۶۱ همت از منابع بانکی برای بنگاههای کوچک و متوسط آزاد خواهد شد.
اقتصاد آنلاین - رجا ابوطالبی: بررسی آمار تسهیلات پرداختی بانکها به شرکتها بیانگر آن است که تنها ۱۰۰ شرکت، قریب به ۵۰ درصد تسهیلات را دریافت کردند. این در حالی است که متقضایان بانکها، بیش از ۵۰۰۰ بنگاه اقتصادی بودند.
بیایید این آمار را با هم بررسی کنیم تا ابعاد جدیدی از پرداختی سیستم بانکی به صنعت روشن شود. اولین نکتهای که به چشم میخورد، حضور کمرنگ شرکتهای بورسی در ۱۰۰ شرکت اول با بیشترین دریافتی از شبکه بانکی است.
رشد بورس حتی کمتر از جذب منابع
در لیست منتشره مشخص است که تنها ۲۹ شرکت بورسی توانستند در جمع ۱۰۰ شرکت برگزیده حضور داشته باشند. این ۲۹ شرکت توانستند مجموعا قریب به هزار همت جذب نقدینگی را انجام دهند که با در نظر گرفتن سایر ۵۰۰۰ هزار شرکت دریافت کننده تسهیلات، عددی بالای هزار همت روانه بازار سرمایه شده است.
در نقطه مقابل، با ورود پول بالای هزار همتی، باید شاهد رشد ارزش کل بازار با همچنین نسبتهایی میبودیم. اما آمارهای ۷ ماهه نخست سال نشان میدهد که تنها ۵۸۴ همت رشد ارزش بازار رقم خورده است که نشان میدهد تخصیص منابع به خوبی صورت نگرفته و نتوانسته است ارزش افزودهای درخور خلق کند.

چرا وارد بورس نمیشوید؟
اما در خصوص ۷۱ شرکت دیگر با بالاترین میزان دریافتی از شبکه بانکی چه میتوان گفت؟ اولا اگر اعتبار و ضامنهای این شرکتها مورد تایید و قبول بانکها و بانک مرکزی است، چرا شاهد ورود شرکتهای مذکور به بازار سرمایه نیستیم؟
این شرکتها با ورود به بازار سرمایه میتوانند بخش زیادی از تامین مالی مورد نیاز خود را از سهامداران خرد جذب کنند و فشار را از دوش سیستم بانکی بکاهند. به عنوان مثال، پتروشیمی اروند با عرضه تنها ۵ درصد از سهام خود در بورس، ۲.۲ همت جذب نقدینگی را رقم زد که با همین نسبت ساده میتوان گفت که عرضه ۷۱ شرکت در بورس، ۷ درصد تسهیلات بانکی را روانه شرکتهای کوچک مقیاس خواهد کرد.
عدم ورود این شرکتها به بازار سرمایه این شائبه را ایجاد میکنند که شرکتها از شفافیت حداکثری برخوردار نبوده و انحراف منابع صورت میگیرد. وگرنه چه بنگاهی از تامین مالی صفر درصدی عرضه اولیه چشم پوشی میکند و در صف تسهیلات بانکی میایستد؟
چرا از بازار بدهی تامین مالی نمیکنید؟
این تنها راه تامین مالی غولهای اقتصادی کشور نیست و بازار بدهی و انتشار اوراق نیز میتواند نقدینگی موردنیاز شرکتها را تامین کنند.
برای انتشار اوراق، وجود رکن ضامن سبب میشود که بسیاری از شرکتها نتوانند به انتشار اوراق حتی فکر کنند. اما شرکتهای بزرگ کشور به به راحتی میتوانند تضامین مورد نیاز نظیر معرفی ضامن معتبر یا انتشار صکوک مبتنی بر دارایی پایه را فراهم کنند و بارِ تامین مالی خود را به بازار بدهی منتقل کنند.
انتقال ۱۰۰ شرکت اول برای تامین مالی به بازار بدهی سبب میشود که ۲۶۶۱ همت منابع در اختیار بانکها، به شرکتهای کوچک و متوسط برسد که قطعا زمینهساز انقلاب و تحولی در چرخه صنعت خواهیم بود.
حتی در این بین شرکتهایی نظیر، شهرداری تهران، شهرداری مشهد و آستان قدس رضوی به چشم میخورد. شرکتهایی که نه تنها در لایحه بودجه ردیفی را به خود اختصاص دادهاند، بلکه اکنون در صدر لیست بیشترین دریافت تسهیلات بانکی نیز قرار گرفتهاند.
برای توزیع ناعادلانه منابع باید گفت که ۱۰۰ شرکت توانستند ۲۶۶۱ همت تامین مالی بانکی انجام دهند و ۴۹۱۲ شرکت نیز ۳۱۸۴ همت از این محل جذب منابع را ترتیب اثر دادهاند.
در آخر باید گفت که وقتی بنگاههای بزرگ کشور هم با عرضه در بورس و هم با ورود به بازار بدهی توان جذب سرمایه را دارند، تخصیص منابع به آنها باید در آخر لیست قرار گیرد تا سایر بخشهای اقتصادی که امکانات مذکور را ندارند، به سیستم بانکی متوسل شوند.
این اتفاق هم میتواند زمینهساز رشد اقتصادی شود، هم فشار را از شبکه بانکی بکاهد و هم سبب رونق و توسعه بنگاههای کوچک و متوسط شود.











