نقشه راه جدید پکن برای آمریکای لاتین و کارائیب/ چین چگونه نفوذ خود را در نیمکره غربی تعمیق میکند؟
وزارت خارجه چین با انتشار سومین سند سیاستی خود درباره آمریکای لاتین و کارائیب، از راهبردی گسترده و نهادمند برای تعمیق روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی با این منطقه پرده برداشته است؛ سندی که بازتابدهنده افزایش جاهطلبیهای جهانی پکن و رقابت فزاینده با ایالات متحده است.
به گزارش اقتصادآنلاین، مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) در گزارشی به سند سیاستی تازه چین و رقابت ژئوپلیتیکی در آمریکای لاتین پرداخته است. این مرکز در گزارش خود آورده است: وزارت خارجه چین اخیراً سومین سند سیاستی خود درباره آمریکای لاتین و کارائیب منتشر کرده است. این سند دامنهای گسترده دارد و موضوعاتی از دیپلماسی گرفته تا همکاریهای امنیتی و تبادلات فرهنگی را در بر میگیرد. این سند بازتابدهنده افزایش تعامل چین با نیمکره غربی و رویکرد هرچه جامعتر این کشور نسبت به منطقه است.
راهبرد کلی چین در قبال آمریکای لاتین
پرسش ۱: چین در ۱۰ دسامبر ۲۰۲۵ سومین سند سیاستی خود درباره آمریکای لاتین و کارائیب را منتشر کرد. این سند چه تصویری از راهبرد چین در قبال این منطقه ارائه میدهد؟
پاسخ: در سند سیاستی ۲۰۲۵ چین درباره آمریکای لاتین و کارائیب، پکن دستورکاری عمدتاً ایجابی برای ایجاد رابطهای نهادمند، گستردهتر و ارتقایافته با کشورهای منطقه ارائه میکند. این دستورکار بر «پنج برنامه برای ساخت جامعه چین–آمریکای لاتین با سرنوشت مشترک» استوار است که شامل برنامه همبستگی، برنامه توسعه، برنامه تمدنی، برنامه صلح و برنامه ارتباطات مردمی میشود. مفهوم «جامعه با سرنوشت مشترک» یکی از مؤلفههای محوری اندیشه شی جینپینگ است و اگرچه چین تاکنون تعریف روشنی از آن ارائه نکرده، اما این مفهوم اکنون تقریباً در تمامی اسناد سیاست خارجی چین دیده میشود و میتوان آن را تأییدی بر قصد چین برای ادامه ساخت نظم جهانی جایگزینی دانست که با نظام اقتدارگرای این کشور سازگارتر است، تبعیت از منافع پکن ـ برای مثال در موضوع تایوان ـ را تضمین میکند و نفوذ ایالات متحده را به حاشیه میراند.
اولویتهای سیاسی و همبستگی راهبردی
ترتیب ارائه مطالب در این سند اهمیت ویژهای دارد. سند با برنامه همبستگی آغاز میشود؛ برنامهای که بخشهای مربوط به همکاری سیاسی و همکاریهای بینالمللی اسناد پیشین را در قالب یک دستورکار واحد ادغام کرده و در عین حال موضوعات جدید مهمی مانند احترام به منافع اساسی، از جمله اصل چین واحد، و اجرای ابتکار حکمرانی جهانی چین را به آن افزوده است. این موضوع نشان میدهد که اهداف اصلی چین در آمریکای لاتین ماهیتی اساساً سیاسی دارد؛ بهگونهای که پکن امیدوار است این منطقه نقشی مهم در مشروعیتبخشی به مواضع تهاجمی چین در قبال تایوان و حمایت از نظم جهانی جایگزینی که در پی ساخت آن است، ایفا کند.
پس از آن، سند به برنامه توسعه میپردازد که طولانیترین بخش سند است و اهمیت مستمر همکاریهای اقتصادی و تجاری در روابط چین و آمریکای لاتین را نشان میدهد. برنامه توسعه با اجرای ابتکار توسعه جهانی آغاز میشود؛ ابتکاری که از طریق آن چین «فرصتهای توسعه ناشی از مدرنسازی چین» را با منطقه به اشتراک میگذارد و همزمان بر اجرای ابتکار کمربند و جاده تأکید میکند. پکن سپس دستورکاری گسترده برای همکاری در حوزههای مالی، انرژی، زیرساخت، تولید، کشاورزی، امنیت غذایی و علم و فناوری ارائه میدهد.
توسعه اقتصادی، محیطزیست و زیرساختهای دوکاربردی
برنامه توسعه همچنین به مسائل دریایی و زیستمحیطی میپردازد؛ موضوعی که احتمالاً بازتابدهنده نگرانیهای منطقه درباره صید غیرقانونی، گزارشنشده و تنظیمنشده چین در آبهای آمریکای لاتین و همچنین پیامدهای زیستمحیطی برخی پروژههای معدنی و زیرساختی چین است. نکته قابلتوجه آن است که این برنامه برای نخستینبار بخشی با عنوان «کمکهای توسعهای» را در بر میگیرد؛ اصطلاحی که در دو سند پیشین چین وجود نداشت و در تضاد با کاهش شدید کمکهای خارجی ایالات متحده به منطقه قرار میگیرد.
این برنامه همچنین نشاندهنده برنامههای چین برای گسترش زیرساختهای دوکاربردی در منطقه است. در این سند، همکاریهای فناورانه پیشرفته در حوزههایی مانند فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، هوانوردی و هوافضا، انرژیهای نو، مواد جدید، زیستپزشکی و مدارهای مجتمع در اولویت قرار گرفتهاند. چین کشورهای منطقه را به استفاده از سامانه ناوبری ماهوارهای بیدو ترغیب کرده و پیشنهاد ایجاد مشترک یک مرکز همکاری و توسعه در این زمینه را مطرح میکند. در حال حاضر، چین بیش از هر نقطه دیگری در جهان ـ به جز سرزمین اصلی خود ـ زیرساخت فضایی در آمریکای لاتین دارد. همچنین در بخش همکاریهای دریایی، چین بهصراحت اعلام میکند که قصد دارد «پایگاههای لجستیکی تأمین برای مأموریتهای اکتشافی قطب جنوب چین» ایجاد کند.
گسترش همکاریهای امنیتی و انتظامی
این سند همچنین شامل بخشی گسترشیافته درباره همکاریهای امنیتی و اجرای قانون است که با عنوان جاهطلبانه «برنامه صلح» معرفی شده است. این بخش در چارچوب ابتکار امنیت جهانی چین قرار دارد؛ تلاشی از سوی پکن برای بازتعریف هنجارهای جهانی امنیت بینالمللی و داخلی و تثبیت رهبری خود در مسائل امنیتی به زیان ایالات متحده و ائتلافهایش. در حالی که بخش امنیتی سند ۲۰۱۶ تنها شامل دو حوزه همکاری نظامی و قضایی–پلیسی بود، برنامه صلح ۲۰۲۵ موضوعاتی مانند امنیت سایبری، کنترل صادرات عدم اشاعه، و مبارزه با فساد و بازگرداندن فراریان را نیز در بر میگیرد. این موضوع هم بازتابدهنده بینالمللی شدن کارزار ضدفساد شی جینپینگ است و هم بهطور ضمنی به نگرانیهای آمریکای لاتین درباره فساد در پروژههای توسعهای چین اشاره دارد.
تداوم و تحول در راهبرد چین
در مجموع، سند سیاستی ۲۰۲۵ تداوم قابلتوجهی با اسناد پیشین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ دارد. همکاری سیاسی همواره بهعنوان پایه روابط چین و آمریکای لاتین معرفی شده و همکاری در توسعه اقتصادی و ارزش پیشنهادی چین بهعنوان شریک تجاری و اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است. هر دو سند ۲۰۱۶ و ۲۰۲۵ در چارچوب اندیشه شی جینپینگ و چشمانداز او از جامعهای با سرنوشت مشترک تدوین شدهاند.
با این حال، سند ۲۰۲۵ همچنین نشان میدهد که راهبرد چین در قبال آمریکای لاتین چگونه تکامل یافته است. رویکرد پکن بهطور آشکاری جامعتر و نهادمندتر شده است. این سند دامنه موضوعی گستردهتری دارد و بهمراتب طولانیتر از اسناد پیشین است؛ بهطوری که با ۹ هزار و ۳۳۲ کاراکتر، در مقایسه با ۷ هزار و ۴۳۹ کاراکتر در سال ۲۰۱۶ و ۴ هزار و ۸۹۱ کاراکتر در سال ۲۰۰۸، رشد چشمگیری نشان میدهد. بخشی از این افزایش حجم ناشی از گسترش دستورکار، از جمله همکاریهای نظامی و انتظامی است و نشان میدهد چین اعتمادبهنفس بیشتری برای مطرح کردن دستورکار امنیتی در روابط خود با آمریکای لاتین پیدا کرده است. افزون بر این، چهار ابتکار جهانی شی جینپینگ ـ ابتکار حکمرانی جهانی، ابتکار توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی و ابتکار تمدنی جهانی ـ بهعنوان چارچوبهای سازماندهنده این راهبرد عمل میکنند و نشان میدهند که رویکرد چین به این منطقه در یک راهبرد جهانی منسجم ادغام شده است.
ارتباط با راهبرد امنیت ملی آمریکا
پرسش ۲: دولت ترامپ اخیراً راهبرد امنیت ملی خود را با تمرکز قابلتوجه بر نیمکره غربی منتشر کرده است. آیا سند سیاستی چین پاسخی به این راهبرد است؟
پاسخ: زمان انتشار سومین سند سیاستی چین درباره آمریکای لاتین قابلتأمل است. چین نخستین سند خود را در نوامبر ۲۰۰۸، پیش از سفر هو جینتائو به منطقه، و دومین سند را در نوامبر ۲۰۱۶، بلافاصله پس از پایان سفر سهکشوری شی جینپینگ به آمریکای لاتین، منتشر کرد. این بار، شی جینپینگ در دسامبر ۲۰۲۵ به آمریکای لاتین سفر نکرده و برنامهای نیز برای ژانویه ۲۰۲۶ اعلام نشده است.
انتشار این سند اندکی پس از راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ صورت گرفت؛ راهبردی که چهار صفحه را به اولویتبخشی مجدد آمریکا به نیمکره غربی اختصاص داده و این منطقه را در صدر بخشهای منطقهای خود قرار داده است. این سند همچنین از «متمم ترامپ بر دکترین مونرو» سخن میگوید که بر جلوگیری از استقرار نیروها یا کنترل داراییهای راهبردی توسط رقبای خارج از نیمکره تأکید دارد؛ اشارهای آشکار به نقش چین در زیرساختهای حیاتی منطقه.
تایوان، رقابت ژئوپلیتیکی و واکنش چین
با این حال، نگرانی اصلی چین احتمالاً موضع راهبرد امنیت ملی آمریکا درباره تایوان است؛ سندی که بر اهمیت این جزیره تأکید کرده و وعده میدهد آمریکا توان نظامی لازم برای جلوگیری از «هرگونه تلاش برای تصرف تایوان» را ایجاد خواهد کرد. مقامات چینی در واکنش رسمی محتاط بودهاند، اما رسانهها و افکار عمومی چین پا را فراتر گذاشته و این سند سیاستی را تلاشی برای گسترش نفوذ چین در همسایگی مستقیم آمریکا در پاسخ به تمرکز واشنگتن بر تایوان توصیف کردهاند.
در واقع، این سند بسیاری از نکات مطرحشده در نقشه راهی را تکرار میکند که چین پس از نشست چین–سلک در مه ۲۰۲۵ منتشر کرده بود. چین تلاش میکند از آنچه «سیاست بلوکی»، «هژمونیطلبی» آمریکا و بیتوجهی به مطالبات جنوب جهانی مینامد، برای ایجاد نوعی «وحدت مبتنی بر نارضایتی» در منطقه بهره ببرد.
رقابت قدرتهای بزرگ و آینده راهبرد چین
پرسش ۳: آیا این سند نشان میدهد چین راهبرد خود را در قبال آمریکای لاتین بازتنظیم خواهد کرد؟
پاسخ: در بسیاری جهات، سیاست خارجی دولت دوم ترامپ با تمرکز بر آمریکای لاتین آغاز شده و رقابت با چین یکی از محرکهای اصلی آن است. در مقابل، سند سیاستی چین نشان میدهد پکن قصد دارد به گسترش حضور خود در نیمکره غربی ادامه دهد. به بیان دیگر، رقابت قدرتهای بزرگ در این منطقه تازه آغاز شده است.
از منظر راهبردی، چین همچنان در پی تثبیت جایگاه خود بهعنوان شریک ترجیحی منطقه در حوزههایی مانند استانداردگذاری بینالمللی، اصلاح نهادهای چندجانبه و ابتکارات توسعهای است. پکن همچنین امیدوار است حمایت کشورهای منطقه را در موضوعات حساسی مانند قطعنامههای حقوق بشری سازمان ملل یا محکومیت حمایت چین از روسیه در جنگ اوکراین خنثی کند.
اصل چین واحد و فشار بر متحدان تایوان
پرسش ۴: با توجه به اینکه هنوز هفت کشور در آمریکای لاتین تایوان را به رسمیت میشناسند، چین چگونه اصل چین واحد را در این منطقه دنبال میکند؟
پاسخ: سند سوم چین درباره آمریکای لاتین بهگونهای تنظیم شده که اهمیت تایوان را بهعنوان پیششرط روابط دیپلماتیک برجستهتر کند. چین از کشورها میخواهد به اصل چین واحد پایبند باشند، تایوان را بخشی جداییناپذیر از خاک چین بدانند، با هرگونه «استقلال تایوان» مخالفت کنند و از تلاشهای پکن برای تحقق وحدت ملی حمایت کنند.
این مطالبات بسیار فراتر از آن چیزی است که در سند ۲۰۱۶ مطرح شده بود. چین اکنون انتظار دارد کشورهای منطقه نهتنها از برقراری روابط با تایوان خودداری کنند، بلکه بهطور فعال از مواضع پکن حمایت کنند. نمونه آن، واکنش چین به سفر هیئتی از نمایندگان پارلمان کلمبیا به تایپه بود که به لغو سفر رئیسجمهور کلمبیا به چین انجامید و وزارت خارجه این کشور را به تجدید تأکید علنی بر حمایت از موضع چین واداشت.
چین همچنین احتمالاً تلاشهای خود را برای تغییر موضع متحدان دیپلماتیک باقیمانده تایوان در منطقه تشدید خواهد کرد. آمریکای لاتین بیشترین تعداد کشورهایی را دارد که هنوز تایوان را به رسمیت میشناسند و پکن با استفاده از مشوقهای اقتصادی و دیپلماتیک در پی تغییر این وضعیت است.






