
فقیر شدن دهها میلیون نفر با فروپاشی صندوقهای بازنشستگی/ سامانه ارز توافقی به نیمای جدید تبدیل شده است

دکتر علی سعدوندی، اقتصاددان، در گفتوگویی مفصل به بررسی پیامدهای سیاستهای ارزی اخیر پرداخت و هشدار داد که بازگشت ارز پتروشیمیها با نرخهای دستوری و پایین، نه تنها به ضرر صادرات و تولید داخلی است، بلکه میتواند به ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی و تشدید تورم منجر شود. وی همچنین از تبدیل بازار متشکل ارزی به سامانهای شبیه نیما انتقاد کرد و این اقدام را گامی دیگر در جهت تخریب اقتصاد کشور دانست.
اقتصادآنلاین- فرشته رضایی: علی سعدوندی، اقتصاددان، در گفتوگو با اقتصادآنلاین با اشاره به بحث بازگشت ارز پتروشیمیها، اظهار کرد: برخی نیروهای به ظاهر انقلابی و ارزشی مدعی هستند که ارز پتروشیمیها باید به کشور بازگردد و در اختیار بانک مرکزی قرار گیرد. بانک مرکزی نیز این ارز را در بازار توزیع کند و به صورت مصنوعی قیمت ارز را پایین نگه دارد؛ اما این سیاست باعث میشود واردات افزایش یابد، صادرات با ضرر مواجه و به فرار سرمایه دامن زده شود.
دهها میلیون نفر فقیر خواهند شد
سعدوندی با انتقاد از این سیاست، افزود: بانک مرکزی سالهاست که سیاستهای مخربی را در پیش گرفته است. اگر ارز پتروشیمیها بازنگردد و حیف و میل نشود، و در حسابهای شرکتهای پتروشیمی در خارج از کشور وجود داشته باشد، به نظرم این یک موهبتی است. یعنی اگر این ارز نبود، الان این ارز توزیع شده و از بین رفته بود و از کشور خارج شده بود؛ بنابراین این که پتروشیمیها و مدیران پتروشیمی در بازگرداندن ارز تأخیر دارند، این یک خدمت به کشور است. این ارز میتواند به عنوان یک ذخیره ارزشمند عمل کند و از فرار سرمایه جلوگیری کند.
وی همچنین به نقش شرکتهای پتروشیمی در حمایت از صندوقهای بازنشستگی اشاره کرد و گفت: شرکتهای پتروشیمی در اختیار صندوقهای بازنشستگی هستند و این صندوقها با مشکلات جدی مواجهند. اگر ارز پتروشیمیها با نرخ بالاتری بازگردد، وابستگی صندوقهای بازنشستگی به بودجه دولت کاهش مییابد و اثرات تورمی این قضیه نیز کم میشود.
سعدوندی هشدار داد که سیاستهای فعلی میتواند به ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی منجر شود. وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد اقتصاد ایران را تخریب کند، یکی از راههای آن ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، ورشکستگی بانکها و ورشکستگی بازار سرمایه است. متأسفانه این پروژهها در حال اجراست و اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی کامل پیش خواهد برد. این که ارز پتروشیمیها با نرخ بالاتری بازگردد، باعث میشود که وابستگی صندوقهای بازنشستگی به بودجه دولت کاهش پیدا کند و اثرات تورمی این قضیه هم کم شود. یعنی اگر کسی بخواهد واقعاً اقتصاد ایران را تخریب کند، یکی از راههایش این است که شرکتهای پتروشیمی را مجبور کند که ارز خود را با قیمت ارزانتر بفروشند. این باعث میشود که شرکتها زیانده شوند و در نهایت صندوقهای بازنشستگی به صندوقهای ورشکسته تبدیل شوند. اتفاقی که همین که الان در حال وقوع است.
سعدوندی اضافه کرد: بنابراین آن سیاست پیمانسپاری و بازگرداندن ارز و توزیع ارز در جهت فرار سرمایه، یک خیانت بزرگ به کشور بوده است اما اینها سعی میکنند روی آن سرپوش بگذارند. یعنی در قالب یک سری الفاظ عوامفریبانه سعی میکنند که این سیاست ادامه پیدا کند تا به فروپاشی کامل برسیم.
این اقتصاددان در ادامه صحبتهای خود تاکید کرد: یک سیستمی در جهت تخریب اقتصادی کشور شکل گرفته است و طرفداران این سیستم از حمایتهای عجیب و غریب نهادهای خاص برخوردار هستند و هیچ معلوم نیست که نیت خیری در این زمینه وجود داشته باشد. چون اگر صندوقهای بازنشستگی فرو بپاشند، دهها میلیون نفر در این کشور فقیر خواهند شد. یعنی دهها میلیون نفر زیر خط فقر خواهند رفت.
وی افزود: اگر کسی بخواهد اقتصاد کشوری را از بین ببرد، دو سه راه دارد. متأسفانه در ایران این پروژه دارد جلو میرود. یکی ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی است، یکی ورشکستگی بانکهاست و دیگری ورشکستگی بازار سرمایه یا بورس است. شما میبینید که به اسم بازگرداندن ارز پتروشیمیها و به اسم محدود کردن شرکتهای فولادی، دارند هر سه پروژه را با یک تیر به هدف میزنند و اقتصاد ایران را به طور کامل تخریب میکنند.
بازار ارز توافقی به یک نیمای جدید تبدیل شد
وی در ادامه در خصوص سرنوشت بازار ارز توافقی و اینکه این بازار در حال تبدیل به سامانه تخصیص است، گفت: متأسفانه دوباره یک نام جدید گذاشتهاند به نام سامانه. دقیقاً همان فاجعهای که قبلا در مورد ارز اتفاق افتاد که ابتدا ۴۲۰۰ تومان بود، بعد به صورت ۲۸ و ۵۰۰ تومان بازگرداندند این دقیقاً کاری بوده که در زمینه ارز در دولت گذشته انجام شد. در این دولت هم متأسفانه ارز نیما حذف شده و بازار توافقی به وجود آمده است به این امید که یک نقطه شناور به وجود بیاید و مکانیسم بازار حکمفرما باشد اما مجدداً شما میبینید که همین بازار ارز توافقی به یک نیمای جدید تبدیل شده است. این اقدامات نشان میدهد که برخی افراد تنها به فکر منافع شخصی خود هستند و به دنبال تخریب اقتصاد کشورند.
سعدوندی گفت: آنان بازار متشکل ارزی را از بین بردند. حتی مؤسسان بازار که در خدمت دولت و حاکمیت بودند را تحت فشار قرار دادند. اما اهدافی که از آن تصور میشد شکل نگرفت. حتی من اطلاع دارم که برخی از این افراد از کشور مهاجرت کردند. به نظر میرسد فقط به خاطر این که پستهای هیئت مدیره را خودشان در اختیار بگیرند و در واقع از این دنیای فانی بهرهای ببرند دست به تخریب این بازار زدند.
مایه شرمندگی است که فرد جدید برای وزارت اقتصاد نداریم
این اقتصاددان در مورد دلایل افزایش نرخ ارز در مدت اخیر هم گفت: این که شما بازگشت تحریمها و رسیدن ترامپ به قدرت را نادیده بگیرید و یک سیاستی که به عنوان واکسن در جهت کنترل بحران در آینده بوده است را به عنوان بهانهای برای افزایش قیمت ارز در نظر بگیرید، واقعاً هنرمندی میخواهد. یعنی در سیاستگذاری ایران، افراد هرچه پرروتر باشند، جلوتر میروند. یعنی در شرایطی که کشور تحت تخریب جدی قرار دارد، باز هم این عزیزان در صدد دستیابی به پستها و وزارتخانه هستند. تا این حد فضای سیاست ایران به ابتذال کشیده شده است که واقعاً انتهای این وضعیت مشخص نیست که ما در نهایت به کجا خواهیم رسید؟ عجیب اینجاست که وزیر را برکنار میکنند، اما فرد جدیدی ندارند که جای او بگذارند. این مایه شرمندگی یک کشور است، مایه شرمندگی مجلس و دولت است. نیرو ندارند که جایگزین کنند. الان کشور فرمانده اقتصادی ندارند. ما به یک لشکر شکستخورده و بدون فرمانده تبدیل شدهایم.
سعدوندی در مورد تبعات سیاست پیمانسپاری ارزی در نرخهای دستوری و پایین و این ادعا که ما، چون یارانه میدهیم، پس باید ارزشان را با قیمت ما برگردانند، هم توضیح داد: یارانهها نباید به این شکل توزیع شوند. میگویند بیا ارز را ارزان بده به من. به کی؟ نه به دولت؛ حتی در جیب دولت نمیرود. منافع این قضیه به بانک مرکزی میرسد که بانک مرکزی هم ارز را در اختیار واردکنندگان و در اختیار کسانی قرار میدهد که خانوادههایشان آن طرف آب هستند و میخواهند به اینها سوبسید بدهند. یعنی به خاطر یک دستمال قیصریه، که نه بلکه کل اقتصاد را به آتش میکشند.
وی در پایان تأکید کرد: توصیه اکید به نظام دارم که اگر میخواهید پایدار بمانید، کسانی که خانوادههایشان و فرزندانشان در خارج از کشور سکونت دارند، را در مقامات بالای پولی و بانکی منصوب نکنید. جای دیگری میتوانید قرار دهید، اما در مقامات بالای پولی و بانکی، مخصوصاً در حوزه سیاستهای ارزی، قرار ندهید. چرا که این افراد منافع کشور را فدای منافع شخصی خود میکنند و به تخریب اقتصاد دامن میزنند.