وی ایکس اکستریم
مثقال-طلا با آگاه
x
فونیکس
میلی.
۲۲ / تير / ۱۴۰۴ ۱۰:۰۰
تلاش نتانیاهو برای فرار از بحران داخلی با جنگ ایران؛

روزنامه‌نگار اسرائیلی: موشک‌های ایران باعث شد حال فلسطینی‌ها را درک کنیم/ در مذاکرات هسته‌ای، زرادخانه اسرائیل هم باید تعطیل شود

روزنامه‌نگار اسرائیلی: موشک‌های ایران باعث شد حال فلسطینی‌ها را درک کنیم/ در مذاکرات هسته‌ای، زرادخانه اسرائیل هم باید تعطیل شود

در بحبوحه جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، نویسنده اسرائیلی این گزارش تأکید می‌کند که هیچ راهکار نظامی برای حل این مناقشه وجود ندارد. تنها راه‌حل پایدار، بازگشت به مذاکرات، احیای توافق هسته‌ای و تعهد به صلح است؛ راهی که نه‌تنها از جنگ هسته‌ای جلوگیری می‌کند، بلکه آینده‌ای امن برای همه ملت‌های منطقه رقم می‌زند.

کد خبر: ۲۰۷۲۲۳۶
هلو

به گزارش اقتصاد آنلاین، هیلل شنکر، روزنامه نگار اسرائیلی با انتشار یادداشتی در مجله «نیشن» به راهکارهای پیش روی اسرائیل و ایران برای صلح پایدار پرداخته است. شنکر در یادداشت خود آورده است: وقتی جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل آغاز شد، من در یک کنفرانس صلح اسرائیلی-فلسطینی در پاریس حضور داشتم. اما این جنگ به‌هرحال به من نیز رسید. یک موشک ایرانی در خیابانی در یک بلوک آن‌سوتر از خانه‌ام در تل‌آویو فرود آمد. آپارتمان من در خیابان موزس هس، نام‌گذاری شده به نام فیلسوف و نویسنده سوسیالیست یهودی-آلمانی که دوست و همکار کارل مارکس و فردریش انگلس بود، به شدت آسیب دید. تمام پنجره‌ها شکست و تکه‌های کوچک شیشه همه‌جا پخش شد. قفسه‌هایی که پرونده‌های شخصی و کاری‌ام را نگه می‌داشتند فرو ریختند و بسیاری از اشیای شخصی کوچکی که طی سال‌ها جمع‌آوری کرده بودم یا دوستانم به من هدیه داده بودند، نابود شدند. دیوار‌ها ترک برداشتند و سقف کامل حمام فرو ریخت.

آپارتمان، مانند بسیاری از خانه‌های دیگر در ساختمان، خیابان و محله من، غیرقابل سکونت اعلام شد. من به همراه چند صد نفر از همسایگانم در هتلی که شهرداری تل‌آویو برای تخلیه‌شدگان فراهم کرده، زندگی می‌کنم تا بتوانیم مکانی جایگزین بیابیم.

رنج مردم غزه در سایه سانسور رسانه‌ها

می‌دانم که وضعیت من در مقایسه با وضعیت فلسطینی‌ها در غزه که خانه‌ها، خانواده‌ها و زیرساخت‌های اساسی‌شان را بر اثر بمباران‌های اسرائیل از دست داده‌اند، هیچ است. بسیاری از ما در جنبش صلح امیدواریم که فاجعه‌های شخصی‌مان به اسرائیلی‌های عادی کمک کند تا واقعیت زندگی فلسطینی‌ها در غزه را درک کنند. با این حال، این موضوع آسان نیست. رسانه‌های اصلی الکترونیکی از نمایش تصاویری که بیشتر مردم جهان می‌بینند، خودداری کرده‌اند و ترجیح می‌دهند بر رنج‌های خودمان تمرکز کنند: ۱۲۰۰ غیرنظامی که در حمله خونین حماس در هفتم اکتبر کشته شدند، سرنوشت گروگان‌ها و سربازانی که تقریباً هر روز می‌میرند؛ و اکنون، جنگ با ایران غزه را حتی بیشتر به حاشیه رانده است.

پس چرا نتانیاهو تصمیم به حمله به ایران گرفت؟ به‌وضوح، ایران بر اثر ضربات سنگین به حماس و حزب‌الله، متحدانش در «محور مقاومت» ، و سقوط رژیم اسد در سوریه، تضعیف شده بود. نتانیاهو پروژه هسته‌ای ایران را تهدیدی وجودی تصویر کرد تا بر مبنای آن، نیاز به رهبری مقتدرانه خود را توجیه کند. تا پیش از این تصور می‌شد اسرائیل بدون کمک آمریکا قادر به حمله به برنامه هسته‌ای ایران نیست. اما شرایط تضعیف‌شده ایران امکان اقدام یک‌جانبه را فراهم کرد.

ادعای تهدید وجودی ایران؛ تبلیغات یا واقعیت؟

آیا این حمله ضروری بود؟ یکی از دلایلی که اکثریت بزرگی از جمعیت اسرائیل از حمله به ایران حمایت می‌کنند، اظهارات مکرر رهبران ایرانی است که گفته‌اند «اسرائیل باید از نقشه محو شود» (چه از جانب آیت‌الله خمینی و چه رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد)؛ بنابراین وقتی نتانیاهو می‌گوید ایران تهدیدی وجودی است، مردم آن را باور می‌کنند. در واقع، برخی تاریخ‌نگاران معتقدند که ایران دست‌کم در ۲۵۰ سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده است، و حتی بیش از آن. با این حال، خود بار‌ها مورد حمله قرار گرفته‌اند، برای نمونه، در سال ۱۹۵۳ زمانی که سازمان سیا حکومت سکولار محمد مصدق را سرنگون کرد و شاه اکنون بی‌اعتبار را به قدرت رساند، یا زمانی که عراق صدام حسین در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد و هشت سال جنگ خونین را با حمایت آمریکا به‌دنبال داشت.

سازمان سیا به این نتیجه رسیده بود که ایران هنوز تصمیمی برای عبور از آستانه هسته‌ای نگرفته است. تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی در دولت ترامپ نیز به همین نتیجه رسیده بود. بسیاری از کارشناسان می‌گفتند ایران شش ماه تا یک سال با توانایی مونتاژ و تحویل سلاح هسته‌ای فاصله دارد. با این حال، یک کارشناس پروژه هسته‌ای اسرائیل، پروفسور آونر کوهن، نویسنده کتاب «اسرائیل و بمب» ، معتقد است که اگر ایران احساس تهدید کند و تصمیم بگیرد، ممکن است تنها چند هفته با نقطه گریز فاصله داشته باشد. دقیقاً همان کاری که اسرائیل در آستانه جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ انجام داد و به‌سرعت بمب هسته‌ای ساخت. همان کاری که پاکستان در دهه ۱۹۹۰ انجام داد، زمانی که از سوی بمب هسته‌ای هند احساس تهدید می‌کرد.

ضرورت بازگشت به توافق هسته‌ای ایران

تنها راه پایان دادن به احتمال تصمیم ایران برای حرکت به‌سوی تسلیحات هسته‌ای، که می‌تواند زنجیره‌ای ناپایدار از گسترش سلاح‌های هسته‌ای در منطقه را به‌دنبال داشته باشد، با تلاش عربستان سعودی، مصر و ترکیه برای دستیابی به بمب در کنار برنامه موجود اسرائیل، توافقی مذاکره‌شده با ایران است.

فراموش نکنیم که برنامه جامع اقدام مشترک، توافق هسته‌ای ایران که در سال ۲۰۱۵ توسط رئیس‌جمهور اوباما و رئیس‌جمهور روحانی مذاکره شد، کارایی داشت. نتانیاهو بود که در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ او را متقاعد کرد تا در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شود.

احیای آن توافق حیاتی است. چنین توافقی باید شامل بازرسی‌های شفاف و قابل راستی‌آزمایی و همچنین تعهد متقابل برای توقف تهدید به نابودی یکدیگر باشد. در غیر این صورت، خطر آن وجود دارد که ایران گزینه کره شمالی را انتخاب کند و به‌سرعت به‌سوی تکمیل سلاح هسته‌ای برود؛ اقدامی که تضمین می‌کند دیگر مورد حمله قرار نخواهد گرفت. آنها دانش علمی لازم برای این کار را دارند.

هزینه‌های فاجعه‌بار یک جنگ هسته‌ای برای اسرائیل

در مقابل، خطر آن وجود دارد که اسرائیل در صورت حمله دوباره به تأسیسات هسته‌ای ایران، حمله‌ای که دیگر تنها به حملات سایبری یا خرابکاری محدود نخواهد بود، بلکه شامل عملیات نظامی مستقیم می‌شود، موجب تحریک ایران به تسریع در ساخت سلاح هسته‌ای شود. این احتمال نیز وجود دارد که ایران حتی بدون دستیابی به تسلیحات هسته‌ای، از «توانمندی هسته‌ای» به‌عنوان اهرمی برای چانه‌زنی استفاده کند؛ چیزی شبیه به وضعیت ژاپن. اما چنانچه واقعاً تصمیم به ساخت بمب بگیرد، اسرائیل در موقعیتی دشوار قرار می‌گیرد؛ زیرا در آن صورت مجبور خواهد شد میان پذیرش یک ایران هسته‌ای یا یک جنگ تمام‌عیار هسته‌ای یکی را انتخاب کند.

نتانیاهو مدت‌هاست که هشدار می‌دهد ایران در آستانه ساخت بمب است. او از سال ۲۰۱۲ در مجمع عمومی سازمان ملل نقاشی‌ای از یک بمب نشان داد و خط قرمزی روی آن کشید تا بگوید ایران نزدیک به نقطه گریز است. اما اکنون، با تضعیف مواضع داخلی‌اش و سقوط حمایت عمومی از دولتش، ممکن است او بخواهد از کارت جنگ با ایران برای بازیابی قدرت سیاسی خود بهره گیرد.

کسی از اسرائیل نخواهد پرسید بمب‌هایش کجاست؟

باور گسترده‌ای در اسرائیل وجود دارد که جامعه بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی به‌ویژه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نگاه گزینشی به برنامه‌های هسته‌ای دارند: ایران را تحت فشار می‌گذارند، اما درباره زرادخانه تسلیحاتی اسرائیل سکوت می‌کنند. اسرائیل تاکنون سیاست «ابهام هسته‌ای» را در پیش گرفته، نه تأیید می‌کند و نه انکار، اما در واقع، بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند اسرائیل ده‌ها و حتی صد‌ها کلاهک هسته‌ای در اختیار دارد. اما هیچ‌کس از تل‌آویو نمی‌پرسد: بمب‌های تو کجا هستند؟

اگر هدف ما امنیت واقعی و پایدار است، این استاندارد دوگانه باید پایان یابد. ایران، مانند هر کشور دیگری، حق دارد انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز داشته باشد، مشروط بر اینکه تحت نظارت بین‌المللی باشد و مسیر تسلیحاتی را دنبال نکند. اما به همان میزان، اسرائیل نیز باید به رژیم‌های بین‌المللی کنترل تسلیحات بپیوندد و زرادخانه‌اش را تحت نظارت قرار دهد.

رهایی از منطق جنگ؛ پذیرش صلح با ایران و فلسطین

مهم‌ترین راه برای پایان دادن به جنگ با ایران، همچنین پایان دادن به اشغال سرزمین‌های فلسطینی، توقف شهرک‌سازی و ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل است. تنها از این مسیر است که می‌توان ادعا کرد اسرائیل کشوری عادی در جامعه جهانی است و در نتیجه، تلاش ایران برای مقابله با آن، مشروعیت خود را از دست می‌دهد. بدون حل‌وفصل مسئله فلسطین، همیشه جایی برای توجیه دشمنی باقی خواهد ماند.

صاحب‌نظران اسرائیلی در حوزه روابط بین‌الملل بار‌ها تأکید کرده‌اند که صلح با ایران از مسیر صلح با فلسطین می‌گذرد. چراکه در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی، مسئله فلسطین و قدس همواره در مرکز نزاع با اسرائیل قرار دارد. هر گام مثبت در مسیر حل بحران فلسطین، بخشی از ابزار مشروع‌سازی ایران برای خصومت با اسرائیل را از بین خواهد برد.

جنگ فقط مرگ می‌آورد؛ نه امنیت و نه آینده

در نهایت، جنگ با ایران هیچ‌کس را پیروز نخواهد کرد. حتی اگر اسرائیل بتواند زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را فلج کند، تهران همچنان توانایی خواهد داشت تا از طریق متحدانش در منطقه، به‌ویژه حزب‌الله، واکنش نشان دهد. جبهه شمالی اسرائیل به‌شدت آسیب‌پذیر است. اقتصاد کشور از جنگی گسترده با قدرت منطقه‌ای دیگری، چون ایران، که منابع انسانی و نظامی گسترده‌ای دارد، به‌شدت ضربه خواهد دید.

مردم ایران، همچون مردم اسرائیل و فلسطین، خواهان صلح، رفاه، آزادی و آینده‌ای روشن هستند. اکنون زمان آن است که شهروندان هر سه ملت، از تهران تا تل‌آویو و رام‌الله، خواهان پایان دادن به جنگ و بازگشت به عقلانیت و گفت‌و‌گو شوند.

یک توافق چندجانبه، نه حمله نظامی، آینده را می‌سازد

ما به توافقی چندجانبه نیاز داریم که نه‌تنها برنامه هسته‌ای ایران را تحت کنترل بیاورد، بلکه راهی برای پایان دادن به زرادخانه هسته‌ای اسرائیل نیز باشد. باید روند خلع سلاح در خاورمیانه آغاز شود، نه مسابقه تسلیحاتی تازه‌ای که منطقه را در آستانه نابودی قرار دهد.

اگر چنین توافقی محقق شود، جهان نه‌تنها از کابوس جنگی دیگر در خاورمیانه نجات می‌یابد، بلکه گامی بلند به‌سوی آینده‌ای می‌نهد که در آن صلح، همزیستی و پیشرفت ممکن باشد. آینده‌ای که در آن، همرزمان دیروز و دشمنان امروز، بتوانند پشت میز مذاکره بنشینند، نه در میدان نبرد.

ارسال نظرات
کیان.
x